اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب: تفاوت میان نسخه‌ها

اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب (نمایش مبدأ)

نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۱۳

۱ بایت حذف‌شده ، ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳

جز

جایگزینی متن - ' ،' به '،'

Hbaghizadeh

دیوان‌سالاران، مدیران

۱۰۶٬۲۵۳

ویرایش

@@ خط ۳۱: / خط ۳۱: @@
 در ابتدای کتاب، علاقه جنسی و گناه بودن آن در جهان قدیم را مورد بحث قرار گرفته است: «برای ما مسلمانان که علاقه دو همسر به یکدیگر را یکی از نشانه‌های بارز وجود خداوند می‌دانیم و نکاح را «سنت» و تجرد را یک نوع «شر» حساب می‌کنیم و هنگامی که می‌خوانیم یا می‌شنویم بعضی از آیین‌ها علاقه جنسی را ذاتاً پلید و آمیزش جنسی را ولو با همسر شرعی و قانونی، موجب تباهی و سقوط می‌دانند، دچار تعجب می‌شویم» <ref>متن کتاب، ص11- 12</ref>.
-در ادامه، آراء و عقاید متفکرین جدید که درست در نقطه مقابل اسلاف خودشان در زمینه عقیده رایج در جهان قدیم مبنی بر پلیدی ذاتی مطلق روابط جنسی است، همچون ویل دورانت و برتراند راسل، مورد بحث و تحقیق قرار گرفته است<ref>  همان، ص21</ref> و سپس به مبحث آشفتگی غرایز و میل‌ها پرداخته شده و به این موضوع اشاره گردیده است که یکجانبه دیدن مسائل و از جوانب دیگر، غفلت کردن، گاهی زیان‌های جبران‌ناپذیری به دنبال خود می‌آورد؛ زیرا کاوش‌ها و کشفیات روانی در یک قرن اخیر، ثابت کرده است که سرکوبی غرایز و تمایلات و مخصوصاً غریزه جنسی، مضرات و ناراحتی‌های فراوانی به بار می‌آورد. نویسنده معتقد است اصل مورد قبول اکثریت متفکرین قدیم- مبنی بر اینکه هر اندازه غرایز و تمایلات طبیعی ضعیف‌تر نگه داشته شود، میدان برای غرایز و نیروهای عالی‌تر، مخصوصا قوه عاقله بازتر و بی‌مانع‌تر می‌شود- اساسی ندارد. زیرا غرایز سرکوب‌شده و ارضاء‌نشده ، جریاناتی را طی می‌کنند که چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، برای بشر گران تمام می‌شود<ref>همان، ص67- 68</ref>.
+در ادامه، آراء و عقاید متفکرین جدید که درست در نقطه مقابل اسلاف خودشان در زمینه عقیده رایج در جهان قدیم مبنی بر پلیدی ذاتی مطلق روابط جنسی است، همچون ویل دورانت و برتراند راسل، مورد بحث و تحقیق قرار گرفته است<ref>  همان، ص21</ref> و سپس به مبحث آشفتگی غرایز و میل‌ها پرداخته شده و به این موضوع اشاره گردیده است که یکجانبه دیدن مسائل و از جوانب دیگر، غفلت کردن، گاهی زیان‌های جبران‌ناپذیری به دنبال خود می‌آورد؛ زیرا کاوش‌ها و کشفیات روانی در یک قرن اخیر، ثابت کرده است که سرکوبی غرایز و تمایلات و مخصوصاً غریزه جنسی، مضرات و ناراحتی‌های فراوانی به بار می‌آورد. نویسنده معتقد است اصل مورد قبول اکثریت متفکرین قدیم- مبنی بر اینکه هر اندازه غرایز و تمایلات طبیعی ضعیف‌تر نگه داشته شود، میدان برای غرایز و نیروهای عالی‌تر، مخصوصا قوه عاقله بازتر و بی‌مانع‌تر می‌شود- اساسی ندارد. زیرا غرایز سرکوب‌شده و ارضاء‌نشده، جریاناتی را طی می‌کنند که چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، برای بشر گران تمام می‌شود<ref>همان، ص67- 68</ref>.
 ==پانویس ==