۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'س الدین' به 'سالدین') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شکل گیری ' به 'شکلگیری ') |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
صدرالدین در 607ق در آناتولی (ترکیه امروزی) به دنیا آمد. پدرش مجدالدین اسحاق از اهالى ملطیّه و از اشراف و ثروتمندان بود و بعد از فوت او مادرش با شیخ اكبر [[ابن عربی، محمد بن علی|محیىالدین ابن عربى]] ازدواج نمود و این امر رابطه او را با محییالدین استحکام بخشید. ویلیام چیتیک در مقدمه خود بر نقد النصوص جامی در مورد پدر صدر الدین میگوید: | صدرالدین در 607ق در آناتولی (ترکیه امروزی) به دنیا آمد. پدرش مجدالدین اسحاق از اهالى ملطیّه و از اشراف و ثروتمندان بود و بعد از فوت او مادرش با شیخ اكبر [[ابن عربی، محمد بن علی|محیىالدین ابن عربى]] ازدواج نمود و این امر رابطه او را با محییالدین استحکام بخشید. ویلیام چیتیک در مقدمه خود بر نقد النصوص جامی در مورد پدر صدر الدین میگوید: | ||
«مجدالدین اسحاق از اهالی ملالیه و ظاهرا از مشایخ صوفیه بوده | «مجدالدین اسحاق از اهالی ملالیه و ظاهرا از مشایخ صوفیه بوده است، ابن بی بی در تاریخ خود حکایت میکند که سلطان غیاث الدین کیخسرو بن قلیچ ارسلان پس از فوت پدرش قونیه را به تصرف خود درآورد و شیخ مجد الدین اسحاق را که در وقت غیبت و غربت سلطان، از ممالک روم به دیار شام منتقل کرده بود، دعوت کرد که دوباره به قونیه بیاید. ابن بی بی از مجد الدین اسحاق با القاب شیخ ربانی، قدوة الطوائف، اسوة العباد، شرف الاوتاد و شیخ عالم پیشوای آفاق یاد میکند. مجد الدین در زمان حج در مکه با ابن عربی آشنا شد و همراه او به آناتولی بازگشت». | ||
== شخصیت قونوی == | == شخصیت قونوی == | ||
از جزئیات زندگی قونوی اطلاعی در دست نیست، آنچه به اجمال به آن اشاره شده این است که او در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و پس از محییالدین برجستهترین عارف و مطلعترین آنان در عرفان نظری بوده است. تألیفات او حاکی از این حقیقت است که در پارهای موارد بر ابن عربی نیز برتری داشته است و لغزشهای محییالدین در تألیفاتش و بخصوص در فتوحات المکیه کمتر در آثار قونوی دیده میشود و اگر او نبود فهم کلام محییالدین نیز برای دیگران میسر نمیشد چنانکه جامی در نفحات الانس میگوید: «مقصود شیخ در مساله وحدت وجود بر وجهی که مطابق عقل و شرع باشد جز به تتبع تحقیقات وی و فهم آن -کما ینبغی- میسر نمیشود.» . | از جزئیات زندگی قونوی اطلاعی در دست نیست، آنچه به اجمال به آن اشاره شده این است که او در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و پس از محییالدین برجستهترین عارف و مطلعترین آنان در عرفان نظری بوده است. تألیفات او حاکی از این حقیقت است که در پارهای موارد بر ابن عربی نیز برتری داشته است و لغزشهای محییالدین در تألیفاتش و بخصوص در فتوحات المکیه کمتر در آثار قونوی دیده میشود و اگر او نبود فهم کلام محییالدین نیز برای دیگران میسر نمیشد چنانکه جامی در نفحات الانس میگوید: «مقصود شیخ در مساله وحدت وجود بر وجهی که مطابق عقل و شرع باشد جز به تتبع تحقیقات وی و فهم آن -کما ینبغی- میسر نمیشود.». | ||
بی تردید مؤثرترین عامل در | بی تردید مؤثرترین عامل در شکلگیری شخصیت علمی و عرفانی صدرالدین قونوی، رشد و تربیت او در ملازمت و مصاحبت با محییالدین میباشد که از زمان ورود شیخ به قونیه آغاز و تا پایان زندگی او ادامه یافته است. در نفحات الانس آمده است: شیخ بزرگ (ابن عربی) -رضی الله عنه-در آن وقت که از بلاد مغرب متوجه روم بود در بعضی مشاهد خود به وقت ولادت وی (قونوی) استعداد و علوم و تجلیات و احوال و مقامات وی و هر چه در مدت عمر و بعد از مفارقت در برزخ و بعد از برزخ بر وی گذشت و خواهد گذشت مکاشف شد... و چون به قونیه رسید، بعد از ولادت وی و وفات پدرش، مادرش به عقد نکاح شیخ درآمد و وی در خدمت و صحبت شیخ تربیت یافت. | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
== وفات == | == وفات == | ||
قونوی در سال 673ق درگذشت، مقبره صدرالدین قونوی در جوار آرامگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدین محمد بلخى]]، یکی دیگر از مراکز پر تردد گردشگران، عرفا و اهالی ادب در ترکیه است . | قونوی در سال 673ق درگذشت، مقبره صدرالدین قونوی در جوار آرامگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدین محمد بلخى]]، یکی دیگر از مراکز پر تردد گردشگران، عرفا و اهالی ادب در ترکیه است. | ||
==آثار == | ==آثار == |