۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'قديمي' به 'قدیمی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
عبّادى '''مناقب الصوفية''' و '''التصفية فى احوال المتصوفة''' را بدانجهت ساخته و پرداخته است كه از يكسو احوال و اقوال صوفيه را مستند به سنّت نبوى و مستخرج از نصّ كتاب الهى بنمايد، و از ديگر سو ناسرهها و طفيليهاى طريقت را از سرهها و اصليهاى آن ممتاز كند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص21</ref> | عبّادى '''مناقب الصوفية''' و '''التصفية فى احوال المتصوفة''' را بدانجهت ساخته و پرداخته است كه از يكسو احوال و اقوال صوفيه را مستند به سنّت نبوى و مستخرج از نصّ كتاب الهى بنمايد، و از ديگر سو ناسرهها و طفيليهاى طريقت را از سرهها و اصليهاى آن ممتاز كند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص21</ref> | ||
مقدمه | مقدمه مؤلف در دو باب تنظیم شده است: باب اول در تصوف و صوفی و باب دوم در فضل صوفی (از دیدگاه کتاب، سنت و عقل) و مطالب کتاب شامل دو رکن است: رکن اول در احوال و اعمال و رکن دوم در مناقب متصوفه و هر رکن دارای دو اصل و هر اصل دارای فصولی میباشد.<ref>ر.ک: همان، ص6-5</ref> | ||
در بخشی از کتاب میخوانیم: سمنون رحمةالله علیه گفت: تصوف آن است که هیچ چیز را ملک خود نکنی و خود ملک هیچ کس نشوی، از آنکه اگر چیزی ملک کنی تصرف کرده باشی و اگر ملک کسی شوی تکلف، و تکلف و تصرف، در تصوف محال است. کاری است ازلی تا به که دهند، جامهای است بدین حدود تا در که پوشانند؟<ref>ر.ک: عابدی، کامیار،ص25</ref> | در بخشی از کتاب میخوانیم: سمنون رحمةالله علیه گفت: تصوف آن است که هیچ چیز را ملک خود نکنی و خود ملک هیچ کس نشوی، از آنکه اگر چیزی ملک کنی تصرف کرده باشی و اگر ملک کسی شوی تکلف، و تکلف و تصرف، در تصوف محال است. کاری است ازلی تا به که دهند، جامهای است بدین حدود تا در که پوشانند؟<ref>ر.ک: عابدی، کامیار،ص25</ref> | ||