۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيوطى ' به 'سيوطى ') |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
ب)- مشاهير فقهاى شيعه در صدر اول: كه عبارتند از: زراره؛ معروف بن خربوذ؛ بريد؛ ابوبصير اسدى؛ فضيل بن يسار و محمد بن مسلم طائفى و گفته شده كه در بين اينان، زراره از همه فقيهتر بوده است و بعضى بهجاى ابوبصير اسدى، ابوبصير مرادى را ذكر كردهاند كه نامش ليث بن بخترى است <ref>همان، ص 246</ref>. | ب)- مشاهير فقهاى شيعه در صدر اول: كه عبارتند از: زراره؛ معروف بن خربوذ؛ بريد؛ ابوبصير اسدى؛ فضيل بن يسار و محمد بن مسلم طائفى و گفته شده كه در بين اينان، زراره از همه فقيهتر بوده است و بعضى بهجاى ابوبصير اسدى، ابوبصير مرادى را ذكر كردهاند كه نامش ليث بن بخترى است <ref>همان، ص 246</ref>. | ||
ج)- فقهائى كه در صدر اول، طبق مذهب جعفرى كتاب نوشتهاند: شيخ ابوالقاسم جعفر بن سعيد كه معروف به «محقق» است در اول كتاب «معتبر» كه امام صادق(ع) را ذكر مىكند، چنين مىنويسد: | ج)- فقهائى كه در صدر اول، طبق مذهب جعفرى كتاب نوشتهاند: شيخ ابوالقاسم جعفر بن سعيد كه معروف به «محقق» است در اول كتاب «معتبر» كه [[امام صادق]](ع) را ذكر مىكند، چنين مىنويسد: «[[امام صادق]](ع) در سايه تعليم و تربيتش بسى فقهاى نامدار و دانشمندان بزرگ، پروراند كه از پاسخهاى مسائل و بهرهبردارى از خرمن علم حضرتش چهارصد كتاب ارزنده نوشتند»، ولى نويسنده، معتقد است اين تعداد، از مؤلفات بزرگان و نامداران شاگردان [[امام صادق]](ع) است؛ وگرنه شيخ شمسالدين محمد بن مكى، معروف به شهيد اول در آغاز كتاب «ذكرى» با صراحت گويد: از پاسخهائى كه [[امام صادق]](ع) به مسائل مىداد روشن مىشود كه چهار هزار نفر، كتاب نوشتند كه بعضى از آنان، عراقى و برخى حجازى و عدهاى خراسانى و گروهى شامى بودند <ref>همان، ص 248 و 249</ref>. | ||
د)- مجموعههاى بزرگ فقهى اصحاب ائمه(ع): برخى از آنها عبارتند از: | د)- مجموعههاى بزرگ فقهى اصحاب ائمه(ع): برخى از آنها عبارتند از: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
1. «جامع الفقه» كه ثابت بن هرمز ابوالمقدام، آن را از امام سجاد(ع) آموخته و روايت كرده است. | 1. «جامع الفقه» كه ثابت بن هرمز ابوالمقدام، آن را از امام سجاد(ع) آموخته و روايت كرده است. | ||
2. «شرائع الإيمان» كه محمد بن معافى ابوجعفر مولاى امام صادق(ع) آن را از امام كاظم(ع) و امام رضا(ع) فراگرفته و روايت كرده است. | 2. «شرائع الإيمان» كه محمد بن معافى ابوجعفر مولاى [[امام صادق]](ع) آن را از امام كاظم(ع) و امام رضا(ع) فراگرفته و روايت كرده است. | ||
3. «جامع أبواب الفقه» على بن حمزه كه شاگرد امام صادق(ع) است. | 3. «جامع أبواب الفقه» على بن حمزه كه شاگرد [[امام صادق]](ع) است. | ||
4. تعداد سى كتاب در ابواب فقه، تأليف عبداللّه بن مغيره كه از اصحاب امام كاظم(ع) است؛ چنانكه در فهرست نجاشى ذكر شده است. | 4. تعداد سى كتاب در ابواب فقه، تأليف عبداللّه بن مغيره كه از اصحاب امام كاظم(ع) است؛ چنانكه در فهرست نجاشى ذكر شده است. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
3. مشاهير پيشوايان علم كلام كه شيعه بودهاند: در اين قسمت، پنج طبقه ذكر شده است كه از جمله افراد معرفىشده، عبارتند از: كميل بن زياد، سليم بن قيس هلالى، حارث اعور همدانى، جابر بن يزيد بن حارث جعفى و... <ref>همان، ص 274 - 322</ref>. | 3. مشاهير پيشوايان علم كلام كه شيعه بودهاند: در اين قسمت، پنج طبقه ذكر شده است كه از جمله افراد معرفىشده، عبارتند از: كميل بن زياد، سليم بن قيس هلالى، حارث اعور همدانى، جابر بن يزيد بن حارث جعفى و... <ref>همان، ص 274 - 322</ref>. | ||
در پنجمين فصل، به تقدم شيعه در علم اصول پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است نخستين كسى كه درب اين علم را به روى مردم گشود و مسائلش را از هم باز و جدا نمود، امام باقر(ع) و پس از وى امام صادق(ع) بود. نويسنده بر اين باور است كه اين دو بزرگوار، قواعد و مسائل اصول فقه را بر گروهى از شاگردانشان، ديكته فرمودند و آنان هم اين گفتهها را جمعآورى نموده و مسائلى از اين علم را پرداختند كه متأخرين بر طبق مباحث علم اصول، آنها را مرتب ساخته و در اين باره كتابها نوشتند <ref>همان، ص 325</ref>. | در پنجمين فصل، به تقدم شيعه در علم اصول پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است نخستين كسى كه درب اين علم را به روى مردم گشود و مسائلش را از هم باز و جدا نمود، امام باقر(ع) و پس از وى [[امام صادق]](ع) بود. نويسنده بر اين باور است كه اين دو بزرگوار، قواعد و مسائل اصول فقه را بر گروهى از شاگردانشان، ديكته فرمودند و آنان هم اين گفتهها را جمعآورى نموده و مسائلى از اين علم را پرداختند كه متأخرين بر طبق مباحث علم اصول، آنها را مرتب ساخته و در اين باره كتابها نوشتند <ref>همان، ص 325</ref>. | ||
از ديگر علومى كه نويسنده به تقدم شيعه در آنها اشاره نموده، عبارتند از: فرقهشناسى؛ مكارم اخلاق؛ سيرهنگارى؛ تاريخ اسلامى؛ جغرافيا در صدر اسلام؛ لغت؛ انشاء؛ معانى و بيان؛ عروض؛ فنون شعر در اسلام؛ صرف و نحو. | از ديگر علومى كه نويسنده به تقدم شيعه در آنها اشاره نموده، عبارتند از: فرقهشناسى؛ مكارم اخلاق؛ سيرهنگارى؛ تاريخ اسلامى؛ جغرافيا در صدر اسلام؛ لغت؛ انشاء؛ معانى و بيان؛ عروض؛ فنون شعر در اسلام؛ صرف و نحو. |
ویرایش