۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}}') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابو الحسن' به 'ابوالحسن') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
فصل دوم. طبیعت انسان در نگاه معتزله و اشاعره: نوع نگرش هرمکتب تربیتى به انسان (موضوع تربیت)، خشت اول آن مکتب تربیتى است؛ لذا، در این فصل کوشش مىشود نگرش معتزله و اشاعره به انسان، از لابهلاى رویکردهای آنها به ماهیت انسان، تحلیلهای روانشناختى آنها از انسان، و نظر آنان دربارۀ فطرت انسان کشف و معرفى شود. نگارنده براى تحقق این مهم به نکات زیر مىپردازد: انسان از نگاه معتزله، بررسى سه دیدگاه در میان معتزله نسبت به انسان، معرفى دیدگاه اکثریت، انسان در منظر اشاعره، دو نگرش دراینباره: یکى پیش از غزالى و دیگرى مذهب غزالى و پس از او؛ نگرش غزالى به انسان کامل، انسان در نگاه فخر رازى؛ فطرت انسان در تفکر اسلامى، مفهوم فطرت از زبان معتزله، مفهوم فطرت در میان اشاعره، فطرت و ابن تیمیه، نظر رازى و غزالى، انسان و تکلیف و مسؤولیت، تعریف تکلیف، شروط تکلیف در مکتب اعتزال و اشعرى. | فصل دوم. طبیعت انسان در نگاه معتزله و اشاعره: نوع نگرش هرمکتب تربیتى به انسان (موضوع تربیت)، خشت اول آن مکتب تربیتى است؛ لذا، در این فصل کوشش مىشود نگرش معتزله و اشاعره به انسان، از لابهلاى رویکردهای آنها به ماهیت انسان، تحلیلهای روانشناختى آنها از انسان، و نظر آنان دربارۀ فطرت انسان کشف و معرفى شود. نگارنده براى تحقق این مهم به نکات زیر مىپردازد: انسان از نگاه معتزله، بررسى سه دیدگاه در میان معتزله نسبت به انسان، معرفى دیدگاه اکثریت، انسان در منظر اشاعره، دو نگرش دراینباره: یکى پیش از غزالى و دیگرى مذهب غزالى و پس از او؛ نگرش غزالى به انسان کامل، انسان در نگاه فخر رازى؛ فطرت انسان در تفکر اسلامى، مفهوم فطرت از زبان معتزله، مفهوم فطرت در میان اشاعره، فطرت و ابن تیمیه، نظر رازى و غزالى، انسان و تکلیف و مسؤولیت، تعریف تکلیف، شروط تکلیف در مکتب اعتزال و اشعرى. | ||
فصل سوم. اراده و فعل انسان و رابطۀ آن با تربیت: اراده مدخل طبیعى کاوش در رفتار آدمى است. از سویى تربیت اراده از عوامل مهم رشد و تحقق انسانیت است؛ گذشته از اینها، اراده در حوزۀ روانشناسى قرار دارد و متکلمان اشعرى و معتزله ضمن بحث از اراده، به انگیزهها و امیال آدمى نیز پرداختهاند و از ارتباط ارادۀ انسان با ارادۀ خداوند نیز یاد کردهاند که هریک داراى نقش و تأثیر تربیتى است؛ لذا، در این فصل و در پى بازشکافت پیوند اراده و تربیت، از اراده در مکتب معتزلیان یاد مىشود و به تحلیل آنها از اراده اشاره مىشود و از ارادۀ الهى سخن مىرود و از عناصر سهگانه اراده در نگاه معتزله یاد و با روانشناسى جدید مقایسه مىشود؛ سپس، اراده از منظر اشاعره بررسى مىشود و از رهگذر آن به دیدگاه | فصل سوم. اراده و فعل انسان و رابطۀ آن با تربیت: اراده مدخل طبیعى کاوش در رفتار آدمى است. از سویى تربیت اراده از عوامل مهم رشد و تحقق انسانیت است؛ گذشته از اینها، اراده در حوزۀ روانشناسى قرار دارد و متکلمان اشعرى و معتزله ضمن بحث از اراده، به انگیزهها و امیال آدمى نیز پرداختهاند و از ارتباط ارادۀ انسان با ارادۀ خداوند نیز یاد کردهاند که هریک داراى نقش و تأثیر تربیتى است؛ لذا، در این فصل و در پى بازشکافت پیوند اراده و تربیت، از اراده در مکتب معتزلیان یاد مىشود و به تحلیل آنها از اراده اشاره مىشود و از ارادۀ الهى سخن مىرود و از عناصر سهگانه اراده در نگاه معتزله یاد و با روانشناسى جدید مقایسه مىشود؛ سپس، اراده از منظر اشاعره بررسى مىشود و از رهگذر آن به دیدگاه ابوالحسن اشعرى، ابو بکر باقلانى، جوینى، ابو حامد محمد غزالى و فخر رازى دربارۀ اراده انسان اشاره مىشود. | ||
بحث دوم این فصل، دربارۀ فعل انسان و تربیت است: مسأله فعل انسان با شناخت و تفسیر رفتار او و میزان مسؤولیت انسان در برابر افعالش و نیز روشهای تربیت انسان از طریق شناخت چگونگى هدایت و تعدیل رفتار او پیوند وثیق دارد. در فرهنگ اسلامى از مسأله فعل انسان تحت عناوینى چون: قضا و قدر، جبر و اختیار، آزادى اراده، قدرت و افعال عباد یاد و از دید کلامى، فلسفى، اخلاقى در آن کاوش شده است. در این فصل، براى تبیین نگرش معتزله و اشاعره به فعل انسان، ابتدا از فعل و ارادۀ آزاد انسان در مکتب اعتزال یاد مىشود و به اختلاف نظرها در این مکتب، نسبت به فعل انسان اشاره مىشود و از ادله معتزله بر آزادى اراده انسان گفته مىشود. معتزله به ارادۀ آزاد آدمى باور دارند؛ اما، این آزادى را مطلق نمىدانند و از تأثیر اوضاع و احوال محیط بر انسان در این مقوله غفلت نمىکنند و در قالب دو مقولۀ «لطف» و «انگیزهها» از این محدودیت یاد مىکنند. معتزلیان نسبت به این مقوله رویکرد واحد ندارند؛ چنانکه، مىتوان از دیدگاه ابو هذیل علاف و نظّام و ناشى و ضرار یاد کرد که در عین اعتقاد به کلام معتزلى، نظرشان در باب ارادۀ انسان غیر از نظر جمهور معتزله است. نکته بعدى، فعل انسان در نظر اشاعره است و در آن از نظریه کسب، تحول مفهوم کسب در نظر باقلانى، قدرت حقیقى انسان در نگاه جوینى، رأى صوفیان دربارۀ فعل انسان، فعل انسان در نگاه غزالى، غزالى و تحلیل فعل انسان یاد مىشود. | بحث دوم این فصل، دربارۀ فعل انسان و تربیت است: مسأله فعل انسان با شناخت و تفسیر رفتار او و میزان مسؤولیت انسان در برابر افعالش و نیز روشهای تربیت انسان از طریق شناخت چگونگى هدایت و تعدیل رفتار او پیوند وثیق دارد. در فرهنگ اسلامى از مسأله فعل انسان تحت عناوینى چون: قضا و قدر، جبر و اختیار، آزادى اراده، قدرت و افعال عباد یاد و از دید کلامى، فلسفى، اخلاقى در آن کاوش شده است. در این فصل، براى تبیین نگرش معتزله و اشاعره به فعل انسان، ابتدا از فعل و ارادۀ آزاد انسان در مکتب اعتزال یاد مىشود و به اختلاف نظرها در این مکتب، نسبت به فعل انسان اشاره مىشود و از ادله معتزله بر آزادى اراده انسان گفته مىشود. معتزله به ارادۀ آزاد آدمى باور دارند؛ اما، این آزادى را مطلق نمىدانند و از تأثیر اوضاع و احوال محیط بر انسان در این مقوله غفلت نمىکنند و در قالب دو مقولۀ «لطف» و «انگیزهها» از این محدودیت یاد مىکنند. معتزلیان نسبت به این مقوله رویکرد واحد ندارند؛ چنانکه، مىتوان از دیدگاه ابو هذیل علاف و نظّام و ناشى و ضرار یاد کرد که در عین اعتقاد به کلام معتزلى، نظرشان در باب ارادۀ انسان غیر از نظر جمهور معتزله است. نکته بعدى، فعل انسان در نظر اشاعره است و در آن از نظریه کسب، تحول مفهوم کسب در نظر باقلانى، قدرت حقیقى انسان در نگاه جوینى، رأى صوفیان دربارۀ فعل انسان، فعل انسان در نگاه غزالى، غزالى و تحلیل فعل انسان یاد مىشود. | ||