۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى') |
||
| خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
بخش سوم كتاب، درباره بزرگى و مقام رفيع ايشان در عصر خويش مىباشد. سيد رضى داراى صفات برجسته و كمالات فاضلهاى بوده است كه باعث عظمت و بزرگى سيد، حتى نزد پادشاهان مىشده است. از جمله صفات بارز او نپذيرفتن صله و هديه حتى از پدر خود وشهامت و جسارت اوست كه همگان آن را نقل كردهاند. | بخش سوم كتاب، درباره بزرگى و مقام رفيع ايشان در عصر خويش مىباشد. سيد رضى داراى صفات برجسته و كمالات فاضلهاى بوده است كه باعث عظمت و بزرگى سيد، حتى نزد پادشاهان مىشده است. از جمله صفات بارز او نپذيرفتن صله و هديه حتى از پدر خود وشهامت و جسارت اوست كه همگان آن را نقل كردهاند. | ||
او در سن جوانى و در حالى كه پدر و برادر بزرگتر او؛ يعنى سيد مرتضى «رحمة الله عليه» زنده بودند، داراى مناصب اجتماعى مهمى بود. مثل نقابت و سرپرستى تمام خانوادههاى منسوب به ابوطالب كه خود منصبى رفيع و شايسته بود. نيز امارت و سرپرستى زائران خانه خدا كه از طرف پدر و خليفه وقت در سن 21 سالگى به او تنفيذ شد و همچنين نظارت ديوان مظالم. | او در سن جوانى و در حالى كه پدر و برادر بزرگتر او؛ يعنى [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] «رحمة الله عليه» زنده بودند، داراى مناصب اجتماعى مهمى بود. مثل نقابت و سرپرستى تمام خانوادههاى منسوب به ابوطالب كه خود منصبى رفيع و شايسته بود. نيز امارت و سرپرستى زائران خانه خدا كه از طرف پدر و خليفه وقت در سن 21 سالگى به او تنفيذ شد و همچنين نظارت ديوان مظالم. | ||
علامه امينى در الغدير مىنويسد: «بهاءالدوله ديلمى در سال 388ق او را به «شريف اجل» و در سال 392ق به «ذوالمنقتبين» و در سال 398 به «رضى ذوالحسبين» ملقب نمود. | علامه امينى در الغدير مىنويسد: «بهاءالدوله ديلمى در سال 388ق او را به «شريف اجل» و در سال 392ق به «ذوالمنقتبين» و در سال 398 به «رضى ذوالحسبين» ملقب نمود. | ||
| خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
بخش ششم كتاب، به شاگردان و كسانى كه از ايشان روايت نقل كردهاند پرداخته است. اين شاگردان عبارتند از: | بخش ششم كتاب، به شاگردان و كسانى كه از ايشان روايت نقل كردهاند پرداخته است. اين شاگردان عبارتند از: | ||
1. ابوزيد سيد عبداللّه الكبايكى الحسينى الجرجانى. فقيه عالىقدر، و مجتهد محقق و عالم فاضل، معروف به ابوزيد كبايكى. در خدمت سيد مرتضى و سيّد رضى هر دو شاگردى كرد و پس از در گذشت استادش، از هر دو روايت مىكرد، و به تدريس اشتغال پيدا كرد. | 1. ابوزيد سيد عبداللّه الكبايكى الحسينى الجرجانى. فقيه عالىقدر، و مجتهد محقق و عالم فاضل، معروف به ابوزيد كبايكى. در خدمت [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و سيّد رضى هر دو شاگردى كرد و پس از در گذشت استادش، از هر دو روايت مىكرد، و به تدريس اشتغال پيدا كرد. | ||
2. ابوعبداللّه شيخ محمد بن على حلوانى، عالم فاضل و اديب و شاعر كه او هم از شاگردان سيد مرتضى و سيدرضى، و از بزرگان ادب در قرن پنجم هجرى بوده است. | 2. ابوعبداللّه شيخ محمد بن على حلوانى، عالم فاضل و اديب و شاعر كه او هم از شاگردان [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و سيدرضى، و از بزرگان ادب در قرن پنجم هجرى بوده است. | ||
3. ابوعبداللّه شيخ جعفر بن محمد بن احمد دوريستى عبسى، (در گذشته حدود سال 473ق) از خاندان علم و معروف به فقه و فضل و پاكى. وى در نزد شيخ مفيد و شريف مرتضى و شريف رضى علم آموخت. | 3. ابوعبداللّه شيخ جعفر بن محمد بن احمد دوريستى عبسى، (در گذشته حدود سال 473ق) از خاندان علم و معروف به فقه و فضل و پاكى. وى در نزد شيخ مفيد و شريف مرتضى و شريف رضى علم آموخت. | ||
| خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
4. ابوالحسن سيد على بن بندار بن محمد قاضى هاشمى. | 4. ابوالحسن سيد على بن بندار بن محمد قاضى هاشمى. | ||
5. حافظ ابومحمد عبدالرحمن بنابى بكر خزاعى نيشابورى، معروف به مفيد نيشابورى (درگذشته به سال 445ق). در رى مىزيست و از بزرگان شيوخ اماميه، و حافظ و واعظ و خطيب و ثقه بود، براى سماع حديث به شرق و غرب مسافرت كرد و از راويان بسيارى حديث شنيد و از آنان روايت كرد، چنانكه از سيد مرتضى و سيد رضى و شيخ مفيد حديث روايت كرد و شاگردى آنان را داشت. | 5. حافظ ابومحمد عبدالرحمن بنابى بكر خزاعى نيشابورى، معروف به مفيد نيشابورى (درگذشته به سال 445ق). در رى مىزيست و از بزرگان شيوخ اماميه، و حافظ و واعظ و خطيب و ثقه بود، براى سماع حديث به شرق و غرب مسافرت كرد و از راويان بسيارى حديث شنيد و از آنان روايت كرد، چنانكه از [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و سيد رضى و شيخ مفيد حديث روايت كرد و شاگردى آنان را داشت. | ||
6. ابوبكر نيشابورى احمد بن حسين بن احمد خزاعى. | 6. ابوبكر نيشابورى احمد بن حسين بن احمد خزاعى. | ||
ویرایش