۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيوطى ' به 'سيوطى ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن حجر' به 'ابن حجر') |
||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
14 ج: تحقيق كامل: | 14 ج: تحقيق كامل: | ||
مرحوم ميرحامد حسين در هر موضوعى كه مورد بحث قرار داده، تمام اقوالى را كه دربارۀ آن موضوع مطرح شده، نقل مىكند و به آن پاسخ مىدهد، حتى اقوالى را كه ممكن است در اين موضع گفته شود، مطرح مىكند. لذا زمانى كه در ردّ قول دهلوى وارد بحث مىشود، كلام افراد ديگرى چون نصرالله كابلى و ابن حجر و طبرى و... را نيز نقل كرده و به پاسخ دادن مىپردازد؛ مثلا زمانى كه دهلوى حديث سفينه را مطرح كرده و دلالت آن بر امامت على(ع) را انكار مىكند؛ امّا متعرض سند آن نمىشود صاحب عبقات ابتدا 92 نفر از كسانى كه اين حديث را نقل كردهاند، نام مىبرد (چون از نظر ايشان بحث از سند مقدّم بر بحث از دلالت است) و علّت مطرح كردن نام اين افراد آنست كه ابن تيميه اين حديث را بىسند دانسته و منكر سند - حتى ضعيف - براى آن مىشود و سپس نام كتب معتبرى كه اين حديث در آنها نقل شده را ذكر مىكند. | مرحوم ميرحامد حسين در هر موضوعى كه مورد بحث قرار داده، تمام اقوالى را كه دربارۀ آن موضوع مطرح شده، نقل مىكند و به آن پاسخ مىدهد، حتى اقوالى را كه ممكن است در اين موضع گفته شود، مطرح مىكند. لذا زمانى كه در ردّ قول دهلوى وارد بحث مىشود، كلام افراد ديگرى چون نصرالله كابلى و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و طبرى و... را نيز نقل كرده و به پاسخ دادن مىپردازد؛ مثلا زمانى كه دهلوى حديث سفينه را مطرح كرده و دلالت آن بر امامت على(ع) را انكار مىكند؛ امّا متعرض سند آن نمىشود صاحب عبقات ابتدا 92 نفر از كسانى كه اين حديث را نقل كردهاند، نام مىبرد (چون از نظر ايشان بحث از سند مقدّم بر بحث از دلالت است) و علّت مطرح كردن نام اين افراد آنست كه ابن تيميه اين حديث را بىسند دانسته و منكر سند - حتى ضعيف - براى آن مىشود و سپس نام كتب معتبرى كه اين حديث در آنها نقل شده را ذكر مىكند. | ||
د: ريشهيابى بحث: | د: ريشهيابى بحث: | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
2-ايشان در ريشهيابى اقوال به اين نتيجه مىرسد كه بعضى از اقوال يا نسبتهايى كه به بعضى افراد داده شده، حقيقت ندارد. | 2-ايشان در ريشهيابى اقوال به اين نتيجه مىرسد كه بعضى از اقوال يا نسبتهايى كه به بعضى افراد داده شده، حقيقت ندارد. | ||
مثلا زمانى كه دربارۀ حديث طير از قول شعرانى در يواقيت مطرح مىشود كه ابنجوزى آن را در شمار احاديث موضوعه آورده مىگويد: «... اولا ادعاى ذكر ابن الجوزى اين حديث را در موضوعات از اقبح افتراآت و اسمج اختلاقات و اوضح كذبات و افضح خزعبلاتست و قطع نظر از آن كه از تفحص و تتبع تام كتاب «الموضوعات» ابن الجوزى كه نسخۀ عتيقه آن بحمد الله الغافر پيش قاصر موجودست، هرگز اثرى از اين حديث پيدا نمىشود، سابقا دريافتى كه حافظ علاى تصريح نموده باين معنى كه ابوالفرج؛ يعنى ابن الجوزى اين حديث را در كتاب الموضوعات ذكر نكرده، و ابن حجر نيز صراحة افاده فرموده كه ابن الجوزى در موضوعات خود آن را ذكر ننموده، پس اگر شعرانى اصل كتاب الموضوعات را نديده و بر تصريح حافظ علاى هم مطلع نگرديده بود، كاش بر افادۀ ابن حجر كه در لواقح الانوار نهايت مدحتسرايى او نموده، مطلع مىگرديد و خوفا من الخزى و الخسران گرد اين كذب و بهتان نمىگرديد و...». | مثلا زمانى كه دربارۀ حديث طير از قول شعرانى در يواقيت مطرح مىشود كه ابنجوزى آن را در شمار احاديث موضوعه آورده مىگويد: «... اولا ادعاى ذكر ابن الجوزى اين حديث را در موضوعات از اقبح افتراآت و اسمج اختلاقات و اوضح كذبات و افضح خزعبلاتست و قطع نظر از آن كه از تفحص و تتبع تام كتاب «الموضوعات» ابن الجوزى كه نسخۀ عتيقه آن بحمد الله الغافر پيش قاصر موجودست، هرگز اثرى از اين حديث پيدا نمىشود، سابقا دريافتى كه حافظ علاى تصريح نموده باين معنى كه ابوالفرج؛ يعنى ابن الجوزى اين حديث را در كتاب الموضوعات ذكر نكرده، و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نيز صراحة افاده فرموده كه ابن الجوزى در موضوعات خود آن را ذكر ننموده، پس اگر شعرانى اصل كتاب الموضوعات را نديده و بر تصريح حافظ علاى هم مطلع نگرديده بود، كاش بر افادۀ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه در لواقح الانوار نهايت مدحتسرايى او نموده، مطلع مىگرديد و خوفا من الخزى و الخسران گرد اين كذب و بهتان نمىگرديد و...». | ||
15 3-صاحب عبقات با اين شيوۀ خود تحريفات و تصرفاتى كه در بعضى اقوال و انتسابها روى داده را كشف كرده است. | 15 3-صاحب عبقات با اين شيوۀ خود تحريفات و تصرفاتى كه در بعضى اقوال و انتسابها روى داده را كشف كرده است. |
ویرایش