پرش به محتوا

الإشارات و التنبيهات مع المحاكمات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌س' به 'ابن‌ س')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله')
خط ۸: خط ۸:
شرح الاشارات و التنبیهات. شرح
شرح الاشارات و التنبیهات. شرح
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده)
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده)


[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (شارح)
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (شارح)
خط ۴۸: خط ۴۸:
{{کاربردهای دیگر| الإشارات و التنبيهات (ابهام زدایی)}}  
{{کاربردهای دیگر| الإشارات و التنبيهات (ابهام زدایی)}}  


'''شرح الاشارات و التنبيهات'''، یکى از معروف‌ترين و با اهميت‌ترين شروح اشارات بوعلى است كه توسط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] به زبان عربى نوشته شده است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، در مقدمه كتاب، غرض خود را از تأليف چنين شرحى، پاسخ به درخواست بعضى از دوستانش مى‌داند كه با ديدن شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بر اشارات، متوجه گرديده‌اند كه در واقع جرح است نه شرح، فلذا از خواجه خواسته‌اند تا با شرح و توضيح مقاصد [[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، از ارزش و منزلت كتاب اشارات دفاع نمايد.  
'''شرح الاشارات و التنبيهات'''، یکى از معروف‌ترين و با اهميت‌ترين شروح اشارات بوعلى است كه توسط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] به زبان عربى نوشته شده است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، در مقدمه كتاب، غرض خود را از تأليف چنين شرحى، پاسخ به درخواست بعضى از دوستانش مى‌داند كه با ديدن شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بر اشارات، متوجه گرديده‌اند كه در واقع جرح است نه شرح، فلذا از خواجه خواسته‌اند تا با شرح و توضيح مقاصد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، از ارزش و منزلت كتاب اشارات دفاع نمايد.  


اين شرح، هم به لحاظ علمى و هم به لحاظ شهرت و وثاقت در جايگاه ويژه‌اى قرار دارد؛ از اين رو [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]]، اين شرح را شرح كرده است و در ضمن آن، به اشكالات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، پاسخ داده است و در واقع شرح وى، قضاوتى است بين شرح خواجه و شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]].
اين شرح، هم به لحاظ علمى و هم به لحاظ شهرت و وثاقت در جايگاه ويژه‌اى قرار دارد؛ از اين رو [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]]، اين شرح را شرح كرده است و در ضمن آن، به اشكالات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، پاسخ داده است و در واقع شرح وى، قضاوتى است بين شرح خواجه و شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]].
خط ۷۰: خط ۷۰:
نهج هفتم داراى اشاره‌اى به قياس، استقرا و تمثيل، اشاره‌اى خاص به قياس، اشاره‌اى خاص به قياس اقترانى، اشاره‌اى به اصناف اقترانيات حمليّه شكل اول و شرايط منتج بودن آن، اشاره‌اى به شكل دوم و اشاره‌اى به شكل سوم مى‌باشد.
نهج هفتم داراى اشاره‌اى به قياس، استقرا و تمثيل، اشاره‌اى خاص به قياس، اشاره‌اى خاص به قياس اقترانى، اشاره‌اى به اصناف اقترانيات حمليّه شكل اول و شرايط منتج بودن آن، اشاره‌اى به شكل دوم و اشاره‌اى به شكل سوم مى‌باشد.


نهج هشتم، در قياسات شرطيه و توابع قياس و فصول چهارگانه آن مى‌باشد. [[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين نهج ابتدا اشاره‌اى به اقترانات شرطيه دارد و اشاره‌اى ديگر به قياس مساوات و اشاره‌اى نيز به قياسات شرطيه استثنائيه و نهایتاً اشاره‌اى به قياس خلف.
نهج هشتم، در قياسات شرطيه و توابع قياس و فصول چهارگانه آن مى‌باشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين نهج ابتدا اشاره‌اى به اقترانات شرطيه دارد و اشاره‌اى ديگر به قياس مساوات و اشاره‌اى نيز به قياسات شرطيه استثنائيه و نهایتاً اشاره‌اى به قياس خلف.


نهمين نهج، داراى عنوان بيان قليل العلوم البرهانيه مى‌باشد كه اصناف قياسات از جهت مواد و ايقاعشان برای تصديق و همين‌طور قياسات و مطالب برهانيّه، موضوعات و مبادى و مسائل در علوم، نقل برهان و تناسب علوم، برهان ان و برهان لمّ در آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
نهمين نهج، داراى عنوان بيان قليل العلوم البرهانيه مى‌باشد كه اصناف قياسات از جهت مواد و ايقاعشان برای تصديق و همين‌طور قياسات و مطالب برهانيّه، موضوعات و مبادى و مسائل در علوم، نقل برهان و تناسب علوم، برهان ان و برهان لمّ در آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
خط ۷۶: خط ۷۶:
آخرين و دهمين نهج، در قياس مغالطى است كه به خاطر اهميت شناخت مغالطه، فصل مستقلى برای آن اختصاص يافته است.
آخرين و دهمين نهج، در قياس مغالطى است كه به خاطر اهميت شناخت مغالطه، فصل مستقلى برای آن اختصاص يافته است.


جلد دوم از مجلدات سه‌گانه شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، بر اشارات بوعلى، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گیرنده سه نمط از اشارات مى‌باشد. خواجه، در ذيل مقدمه‌اى كه [[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برایش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برایش دشوار است، مى‌نويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مى‌دهد. در آخر اين قسمت، از خدا مى‌خواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مى‌باشد.
جلد دوم از مجلدات سه‌گانه شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، بر اشارات بوعلى، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گیرنده سه نمط از اشارات مى‌باشد. خواجه، در ذيل مقدمه‌اى كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برایش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برایش دشوار است، مى‌نويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مى‌دهد. در آخر اين قسمت، از خدا مى‌خواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مى‌باشد.


نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نام‌گذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مى‌نمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بوعلى درباره گمان مردم راجع به ذو مفاصل بودن اجسام، دارد، مورد بررسى قرار داده كه در پى آن وهم و اشاره‌اى به جهت توهم مردم در تركيب اجسام از اجزاى نامتناهى آمده است.
نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نام‌گذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مى‌نمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بوعلى درباره گمان مردم راجع به ذو مفاصل بودن اجسام، دارد، مورد بررسى قرار داده كه در پى آن وهم و اشاره‌اى به جهت توهم مردم در تركيب اجسام از اجزاى نامتناهى آمده است.


ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلال‌ها و توضيحات مفصلى دارند كه [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]] نيز در اين ميان بى‌نصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى برای اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است.
ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلال‌ها و توضيحات مفصلى دارند كه [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]] نيز در اين ميان بى‌نصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى برای اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است.


مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث کیفیت تعلق هيولى به صورت مطرح است كه کیفیت تقدم صورت و امتناع تقدم هيولى به خاطر تقدم صورت و لزوم دور در صورت تقدم هيولى را حواشى اين بحث مى‌توان به حساب آورد.
مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث کیفیت تعلق هيولى به صورت مطرح است كه کیفیت تقدم صورت و امتناع تقدم هيولى به خاطر تقدم صورت و لزوم دور در صورت تقدم هيولى را حواشى اين بحث مى‌توان به حساب آورد.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
ابن سينا، ادراك را حقيقت متمثله‌اى در نزد مدرِك مى‌داند و در ضمن تنبيهى، حالت اشيا را در وجود انسان به صورت‌هاى محسوس، متخيل و معقول برمى‌شمارد و چگونگى آنها را نزد نفس، تبيين مى‌نمايد. به مناسبت، قواى نفس انسانى را كه عبارتند از: عقل عملى و عقل نظرى، همراه با تعريف و توضيحات بيان مى‌كند.
ابن سينا، ادراك را حقيقت متمثله‌اى در نزد مدرِك مى‌داند و در ضمن تنبيهى، حالت اشيا را در وجود انسان به صورت‌هاى محسوس، متخيل و معقول برمى‌شمارد و چگونگى آنها را نزد نفس، تبيين مى‌نمايد. به مناسبت، قواى نفس انسانى را كه عبارتند از: عقل عملى و عقل نظرى، همراه با تعريف و توضيحات بيان مى‌كند.


[[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در تنبيهى ديگر فرق فكر و حدس را توضيح داده و در اشاره‌هایى، قوه قدسيّه و امكان وجودش را مشخص مى‌كند. عقل هيولانى، عقل بالملكه و عقل بالفعل موضوع اشاره ديگرى است كه در ادامه‌اش، تعقل اشيا را بيان كرده و نسبت به توهماتى در اين زمينه، متنبه مى‌سازد.
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در تنبيهى ديگر فرق فكر و حدس را توضيح داده و در اشاره‌هایى، قوه قدسيّه و امكان وجودش را مشخص مى‌كند. عقل هيولانى، عقل بالملكه و عقل بالفعل موضوع اشاره ديگرى است كه در ادامه‌اش، تعقل اشيا را بيان كرده و نسبت به توهماتى در اين زمينه، متنبه مى‌سازد.


نمط سوم، داراى تكمله‌اى است كه در آن به ذكر حركات نفس پرداخته است. بوعلى، به مخاطب مى‌گويد: شايد ميل داشته باشى كلامى در قواى نفسانيه بشنوى كه اعمال و حركات از آن صادر مى‌گردند، بعد اشاره‌اى مى‌كند به قواى غاذيه، مولده و... كه هر كدام از آنها با توضيحات كوتاهى همراه است. وى، در ادامه، حركات اختياريه را كه به لحاظ نفسانى بودن، شدت بيشترى نسبت به قواى سابقه دارند و عبارتند از قوه غضبيه و شهويه، توضيح داده، بعد در قالب مقدمه‌اى، اراده حسيّه و اراده عقليه را تبيين مى‌كند، بعد تأثير آنها را در حركات اجسام، مشخص مى‌نمايد.
نمط سوم، داراى تكمله‌اى است كه در آن به ذكر حركات نفس پرداخته است. بوعلى، به مخاطب مى‌گويد: شايد ميل داشته باشى كلامى در قواى نفسانيه بشنوى كه اعمال و حركات از آن صادر مى‌گردند، بعد اشاره‌اى مى‌كند به قواى غاذيه، مولده و... كه هر كدام از آنها با توضيحات كوتاهى همراه است. وى، در ادامه، حركات اختياريه را كه به لحاظ نفسانى بودن، شدت بيشترى نسبت به قواى سابقه دارند و عبارتند از قوه غضبيه و شهويه، توضيح داده، بعد در قالب مقدمه‌اى، اراده حسيّه و اراده عقليه را تبيين مى‌كند، بعد تأثير آنها را در حركات اجسام، مشخص مى‌نمايد.
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همين‌طور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مى‌باشد.
نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همين‌طور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مى‌باشد.


[[ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در انتهاى اشارات، خاتمه و وصيتى دارد كه خواجه نصير ضمن شرح و تفسير عبارات آن، تقسيمى جالب را در مورد معتقدان به حقائق ارائه داده است كه به طور خلاصه آنها را به واصلین و طالبين تقسيم كرده كه خود طالبين را به طالبينى كه قدر مى‌شناسند و طالبين قدرنشناس تقسيم مى‌كند و واصلان را مستغنى از تعلم مى‌داند...
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در انتهاى اشارات، خاتمه و وصيتى دارد كه خواجه نصير ضمن شرح و تفسير عبارات آن، تقسيمى جالب را در مورد معتقدان به حقائق ارائه داده است كه به طور خلاصه آنها را به واصلین و طالبين تقسيم كرده كه خود طالبين را به طالبينى كه قدر مى‌شناسند و طالبين قدرنشناس تقسيم مى‌كند و واصلان را مستغنى از تعلم مى‌داند...


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==