۱۴۶٬۷۱۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
||
| (۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''حکم الفصوص و حکم الفتوحات''' '''المسمی''' '''مجمع البحرین فی شرح الفصین'''، أثر ناصر بن حسن حسینی گیلانی(940ق) شرحی بردو فصّ أوّل (فص آدمی و فص شیثی) از بیست و هفت فصّ کتاب [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین بن عربی]] میباشد. | '''حکم الفصوص و حکم الفتوحات''''''المسمی''''''مجمع البحرین فی شرح الفصین'''، أثر [[حسینی گیلانی، ناصر بن حسن|ناصر بن حسن حسینی گیلانی]](940ق) شرحی بردو فصّ أوّل (فص آدمی و فص شیثی) از بیست و هفت فصّ کتاب [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین بن عربی]] میباشد. | ||
==انگیزه شارح== | ==انگیزه شارح== | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
شارح، کتاب خود را بر دیباچه و شرح فص آدمی و شرح فص شیثی و یک خاتمه پایریزی کرده است. | شارح، کتاب خود را بر دیباچه و شرح فص آدمی و شرح فص شیثی و یک خاتمه پایریزی کرده است. | ||
وی در دیباچه از پنج موضوع سخن گفته : 1- معرفی إبن عربی و فصوص 2-انگیزه خود 3- تفسیر وجه نام گذاری کتاب به مجمع البحرین با معرفی فصوص و فتوحات 4- وجه برتری علم ذوقی بر علم فکری 5- مسئله وحدت وجود | وی در دیباچه از پنج موضوع سخن گفته: 1- معرفی إبن عربی و فصوص 2-انگیزه خود 3- تفسیر وجه نام گذاری کتاب به مجمع البحرین با معرفی فصوص و فتوحات 4- وجه برتری علم ذوقی بر علم فکری 5- مسئله وحدت وجود | ||
گیلانی در پایان مقدمه به وجه اختلاف مکاشفهها پرداخته است. | گیلانی در پایان مقدمه به وجه اختلاف مکاشفهها پرداخته است. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
أما شارح در مقدمه مفصل خویش پس از حمد و ثنای الهی به فصوص الحکم و مقام إبن عربی اشاره کرده و سپس به انگیزه خود برای نوشتن این شرح در غالب دو مبشره إشاره کرده است و سپس در وجه تسمیه کتاب خویش به «مجمع البحرین» سخن گفته و مراد خویش از بحرین که فصوص و فتوحات باشد را در غالب معرفی آن دو کتاب بیان کرده است. | أما شارح در مقدمه مفصل خویش پس از حمد و ثنای الهی به فصوص الحکم و مقام إبن عربی اشاره کرده و سپس به انگیزه خود برای نوشتن این شرح در غالب دو مبشره إشاره کرده است و سپس در وجه تسمیه کتاب خویش به «مجمع البحرین» سخن گفته و مراد خویش از بحرین که فصوص و فتوحات باشد را در غالب معرفی آن دو کتاب بیان کرده است. | ||
شارح در ادامه مقدمه در شرافت علم کشفی بر علم فکری سخن رانده است و مفصل در این موضوع وارد شده است و بحث را به وحدت وجود و سخنان عارفان در این موضوع کشانده آن را از امهات میداند و هدف خود را از ورود در این بحث تانیس محجوبین، تسکین مترددین و تذکره مشارکین بیان | شارح در ادامه مقدمه در شرافت علم کشفی بر علم فکری سخن رانده است و مفصل در این موضوع وارد شده است و بحث را به وحدت وجود و سخنان عارفان در این موضوع کشانده آن را از امهات میداند و هدف خود را از ورود در این بحث تانیس محجوبین، تسکین مترددین و تذکره مشارکین بیان میکند<ref>رک: همان، ص 92</ref>. | ||
وی پس از مقدمه، فصلی را به پاسخ گویی از این إشکال که اگر کشف واقع نما بود و ما را به علم صحیح میرساند لازمهاش عدم اختلاف بین مکاشفین بود و التالی باطل فالمقدم مثله، إختصاص داده است و بحث علم فکری و کشفی را که در مقدمه آورده بود به کمال میرساند. | وی پس از مقدمه، فصلی را به پاسخ گویی از این إشکال که اگر کشف واقع نما بود و ما را به علم صحیح میرساند لازمهاش عدم اختلاف بین مکاشفین بود و التالی باطل فالمقدم مثله، إختصاص داده است و بحث علم فکری و کشفی را که در مقدمه آورده بود به کمال میرساند. | ||
شارح به ترتیب خطبه و فص آدمی و فص شیثی را شرح میکند و شیوه او شرح فصوص بر اساس فتوحات است البته با | شارح به ترتیب خطبه و فص آدمی و فص شیثی را شرح میکند و شیوه او شرح فصوص بر اساس فتوحات است البته با إحاطهای که شارح بر دیگر آثار شیخ دارد دست به تتبعی جانانه زد و معجونی زیبا فراهم آورده و شیخ أکبر را به تفسیر فصوص آورده و دو دریای فصوص و فتوحات را با هم تلاقی داده و «مجمع البحرین» را فراهم آورده است. | ||
شارح پس از اتمام شرح دو فص نام برده، خاتمهای نوشته است و از تاریخ اتمام این اثر در بیستم رمضان 940 ق سخن گفته و نگاشتن این خاتمه مشعر به آن است که خود قصد شرح نویسی بر تمام فصوص را نداشته و برای این دو فص جایگاه ویژهای قائل بوده چنانکه در وصف آن دو میگوید: الفصین اللذین کالزهراوین للفصوص<ref> | شارح پس از اتمام شرح دو فص نام برده، خاتمهای نوشته است و از تاریخ اتمام این اثر در بیستم رمضان 940 ق سخن گفته و نگاشتن این خاتمه مشعر به آن است که خود قصد شرح نویسی بر تمام فصوص را نداشته و برای این دو فص جایگاه ویژهای قائل بوده چنانکه در وصف آن دو میگوید: الفصین اللذین کالزهراوین للفصوص<ref>همان، ص547</ref> (این دو فص مانند شکوفه فصوص هستند) و یا عمر خویش را کوتاه تر از نوشتن یک دوره شرح میدانسته؛ البته در این وادی احتمالات بسیار است. | ||
شارح همان طور که در دیباچه کتاب، اساس نوشتن این شرح را بر مبشرهای ربانی میگذارد خاتمه آن را نیز با مبشرهای که در شب به پایان رساندن کتاب مشاهده کرده ختم میکند و چنین مینویسد: | شارح همان طور که در دیباچه کتاب، اساس نوشتن این شرح را بر مبشرهای ربانی میگذارد خاتمه آن را نیز با مبشرهای که در شب به پایان رساندن کتاب مشاهده کرده ختم میکند و چنین مینویسد: | ||
رأیت والدی | رأیت والدی رحمهالله و عنده شخص اسمه علی کان مؤدبی فی الصغر و أنا جاث بین یدیهما و فأحضر إلی خلعة سنیة مذهبة و هو یخاطبنی و یحاورنی و یلاطفنی: فأشرب فی قلبی منه الفرح (همان) (در رویای صالحه پدرم را در حالیکه نزد وی شخصی بنام علی بود (که در کودکی مربی من بود) دیدم، من را مخاطب قرار داده با من گفتگو کرد و ملاطفت نمود و خلعتی طلاکاری و با ارزش به من داد که فرح و شادی را به قلب من روانه کرد) | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
| خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# حسینی گیلانی، ناصربن حسن.(1428ق.2007م) .مجمع البحرین. أحمد فرید مزیدی اکبری | # حسینی گیلانی، ناصربن حسن.(1428ق.2007م).مجمع البحرین. أحمد فرید مزیدی اکبری مصطفوی، نشر دار الآفاق العربیة | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[فصوص | [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)]] | ||
[[فصوص الحکم ( | [[فصوص الحکم (نسخه)]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||