پرش به محتوا

المسائل العشر في الغيبة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد'
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ المسائل العشر في الغیبة را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به المسائل العشر في الغيبة منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد')
خط ۴۵: خط ۴۵:




المسائل العشر فى الغيبة به زبان عربى اثر محمد بن محمد بن نعمان مشهور به شيخ مفيد(336-413ق) مى‌باشد.
المسائل العشر فى الغيبة به زبان عربى اثر محمد بن محمد بن نعمان مشهور به [[شيخ مفيد]](336-413ق) مى‌باشد.


اثر، درصدد پاسخ‌گويى به شبهات مربوط به اصل وجود، غيبت امام مهدى(عج) و به بررسى ابعاد گوناگون مسئله مهدويت و فلسفه غيبت مى‌پردازد.
اثر، درصدد پاسخ‌گويى به شبهات مربوط به اصل وجود، غيبت امام مهدى(عج) و به بررسى ابعاد گوناگون مسئله مهدويت و فلسفه غيبت مى‌پردازد.


شيخ مفيد، ذكرى از نام پرسش‌گر در اثر نمى‌آورد؛ ولى عباراتى كه شيخ در وصف اين فرد از جايگاه و ارزش و حقى كه او دارد، بيان مى‌كند، معلوم مى‌شود او از علماء و از افراد قابل ستايش مى‌باشد و پرسش‌هاى او به خاطر اين نيست كه خود او قائل به اين شبهات است، بلكه اين شبهات در جامعه آن روز مطرح بوده و او اين پرسش‌ها و شبهات را جمع‌آورى و موضوع‌بندى و براى شيخ ارسال نموده است. شيخ هم درصدد پاسخ‌گويى به اين شبهات اقدام و طبق آن چه آن شخص پرسش‌ها را در ده فصل مطرح كرده، او هم به همان روش در مقام پاسخ بر مى‌آيد و آن چه اين مساله را تاييد مى‌كند، مطالبى است كه شيخ در آخر فصل دوم در نقد و ردّ فرقه‌هاى ضالّه مطرح كرده، روشن مى‌شود.
[[شيخ مفيد]]، ذكرى از نام پرسش‌گر در اثر نمى‌آورد؛ ولى عباراتى كه شيخ در وصف اين فرد از جايگاه و ارزش و حقى كه او دارد، بيان مى‌كند، معلوم مى‌شود او از علماء و از افراد قابل ستايش مى‌باشد و پرسش‌هاى او به خاطر اين نيست كه خود او قائل به اين شبهات است، بلكه اين شبهات در جامعه آن روز مطرح بوده و او اين پرسش‌ها و شبهات را جمع‌آورى و موضوع‌بندى و براى شيخ ارسال نموده است. شيخ هم درصدد پاسخ‌گويى به اين شبهات اقدام و طبق آن چه آن شخص پرسش‌ها را در ده فصل مطرح كرده، او هم به همان روش در مقام پاسخ بر مى‌آيد و آن چه اين مساله را تاييد مى‌كند، مطالبى است كه شيخ در آخر فصل دوم در نقد و ردّ فرقه‌هاى ضالّه مطرح كرده، روشن مى‌شود.


در اثر، دو مطلب آمده كه تاريخ تاليف را روشن مى‌كند. يكى در مقدّمه اثر كه به معرفى فصل ششم مى‌پردازد و مى‌گويد: الى وقتنا هذا و هو سنه عشره و اربعمائه(سال 410ق) و ديگرى در فصل ششم كه آمده سال 411ق. از اين دو نص، مى‌توان نتيجه گرفت كه شروع تاليف اواخر 410ق و پايان آن 411ق مى‌باشد.
در اثر، دو مطلب آمده كه تاريخ تاليف را روشن مى‌كند. يكى در مقدّمه اثر كه به معرفى فصل ششم مى‌پردازد و مى‌گويد: الى وقتنا هذا و هو سنه عشره و اربعمائه(سال 410ق) و ديگرى در فصل ششم كه آمده سال 411ق. از اين دو نص، مى‌توان نتيجه گرفت كه شروع تاليف اواخر 410ق و پايان آن 411ق مى‌باشد.
خط ۶۵: خط ۶۵:
موضوعات اين پرسش‌ها عبارت است از:اعتقاد فرق اسلامى غيرشيعه به اين كه امام حسن عسگرى(ع) اصلاً فرزند پسر نداشته است، تكذيب جعفر بن على برادر امام حسن عسگرى(ع) بر پسر داشتن امام يازدهم، عدم ذكر نام مهدى(ع) در وصيت نامه امام حسن عسگرى(ع) به مادرش، عدم امكان طولانى بودن عمر انسان به اندازه عمر امام مهدى(ع)، ادعاى بعضى از فرق اسلامى غير شيعه مبنى بر زنده بودن پيشوايان آن‌ها نظير فرفه ممطوره، كيسانيّه، نا روسيه و اسماعيليه و...
موضوعات اين پرسش‌ها عبارت است از:اعتقاد فرق اسلامى غيرشيعه به اين كه امام حسن عسگرى(ع) اصلاً فرزند پسر نداشته است، تكذيب جعفر بن على برادر امام حسن عسگرى(ع) بر پسر داشتن امام يازدهم، عدم ذكر نام مهدى(ع) در وصيت نامه امام حسن عسگرى(ع) به مادرش، عدم امكان طولانى بودن عمر انسان به اندازه عمر امام مهدى(ع)، ادعاى بعضى از فرق اسلامى غير شيعه مبنى بر زنده بودن پيشوايان آن‌ها نظير فرفه ممطوره، كيسانيّه، نا روسيه و اسماعيليه و...


شيخ مفيد، انتقاد اول را مطلبى بسيار نادرست و مخالف با واقع مى‌داند و پاسخ مى‌دهد كه اثبات ولادت فرزند براى انسان از چندين راه؛ از جمله قابله و يا زن ديگرى در هنگام ولادت حاضر باشند و در حضور مردم به فرزند بودن مولود، براى شخص مورد نظر تصريح كند و ديگر خود صاحب فرزند اعتراف كند كه صاحب فرزند گرديده است و سوم دو نفر مسلمان عادل شهادت دهند كه پدر، اقرار به وجود فرزند كرده است. در مورد امام زمان(عج) همه اين راه‌ها به اثبات رسيده است به گونه‌اى كه گروه زيادى از اهل فضل و علم و از مردان و زنان متديّن، همواره از امام عسگرى(ع) نقل كرده‌اند كه وجود فرزندى به نام مهدى(ع) اعتراف نموده و در حضور آنان به امامت ايشان بعد از خود تصريح كرده است.
[[شيخ مفيد]]، انتقاد اول را مطلبى بسيار نادرست و مخالف با واقع مى‌داند و پاسخ مى‌دهد كه اثبات ولادت فرزند براى انسان از چندين راه؛ از جمله قابله و يا زن ديگرى در هنگام ولادت حاضر باشند و در حضور مردم به فرزند بودن مولود، براى شخص مورد نظر تصريح كند و ديگر خود صاحب فرزند اعتراف كند كه صاحب فرزند گرديده است و سوم دو نفر مسلمان عادل شهادت دهند كه پدر، اقرار به وجود فرزند كرده است. در مورد امام زمان(عج) همه اين راه‌ها به اثبات رسيده است به گونه‌اى كه گروه زيادى از اهل فضل و علم و از مردان و زنان متديّن، همواره از امام عسگرى(ع) نقل كرده‌اند كه وجود فرزندى به نام مهدى(ع) اعتراف نموده و در حضور آنان به امامت ايشان بعد از خود تصريح كرده است.


و در مورد انتقاد دوم، شيخ معتقدند كه مانند انتقاد قبلى كاملاً بى‌اساس بوده، زيرا استدلال به عمل فردى بر صحت آن عمل، در صورتى صحيح و پذيرفته است كه معصوم و به دور از هر گونه خطاء و اشتباه باشد و همه امت‌هاى اسلامى بر اين عقيده هستند كه جعفر داراى چنين مقامى نبوده است. انتقاد سوم را هم شيخ نقد و پاسخ مى‌دهند كه وصيّت امام حسن عسگرى به مادرش، مويّد اين مطلب است كه وى مى‌خواسته ولادت و وجود فرزند خود را پنهان داشته و از ريختن خونش به دست آن كسانى كه چنين كارى را حلال و درست دانسته‌اند، جلوگيرى كند و اگر در وصيت نامى از فرزند خود مى‌برد و يا شخصاً به مادرش وصيت مى‌نمود، بدون ترديد نقض غرض مى‌شد و هدف نهايى ايشان كه حفظ امام(ع) بود، به دست نمى‌آمد. شيخ در ادامه، ديگر انتقادات را هم كاملاً بى‌اساس و پاسخ لازم را براى هر كدام ارائه مى‌دهند و به ذكر فلسفه غيبت، طول عمر، آثار وجودى، استمرار امامت، كيفيت شناخت امام(عج) و تفاوت نظريه اماميّه و ديگر فرق شيعه درباره حضرت مهدى(ع) را بررسى و تحليل مى‌كند.
و در مورد انتقاد دوم، شيخ معتقدند كه مانند انتقاد قبلى كاملاً بى‌اساس بوده، زيرا استدلال به عمل فردى بر صحت آن عمل، در صورتى صحيح و پذيرفته است كه معصوم و به دور از هر گونه خطاء و اشتباه باشد و همه امت‌هاى اسلامى بر اين عقيده هستند كه جعفر داراى چنين مقامى نبوده است. انتقاد سوم را هم شيخ نقد و پاسخ مى‌دهند كه وصيّت امام حسن عسگرى به مادرش، مويّد اين مطلب است كه وى مى‌خواسته ولادت و وجود فرزند خود را پنهان داشته و از ريختن خونش به دست آن كسانى كه چنين كارى را حلال و درست دانسته‌اند، جلوگيرى كند و اگر در وصيت نامى از فرزند خود مى‌برد و يا شخصاً به مادرش وصيت مى‌نمود، بدون ترديد نقض غرض مى‌شد و هدف نهايى ايشان كه حفظ امام(ع) بود، به دست نمى‌آمد. شيخ در ادامه، ديگر انتقادات را هم كاملاً بى‌اساس و پاسخ لازم را براى هر كدام ارائه مى‌دهند و به ذكر فلسفه غيبت، طول عمر، آثار وجودى، استمرار امامت، كيفيت شناخت امام(عج) و تفاوت نظريه اماميّه و ديگر فرق شيعه درباره حضرت مهدى(ع) را بررسى و تحليل مى‌كند.
خط ۷۲: خط ۷۲:




در مقدّمه محقّق كه توسط شيخ فارس حسون نگارش يافته اين مطالب: چرا به امام عصر(عج) اين قدر اهتمام و تاكيد شده است؟ كتاب شناسى مختصرى از نگارش‌هاى عالمان شيعه در باب حضرت مهدى(ع)، اهتمام شيخ مفيد به بحث مهدويّت، معرفى كامل اثر حاضر شامل نام كتاب، اهميّت آن، تاريخ تاليف، پرسش‌گر وسائل، نسخ شناسى اثر و روش محقق در رابطه با چگونگى تحقيق، مورد بررسى قرار گرفته است.
در مقدّمه محقّق كه توسط شيخ فارس حسون نگارش يافته اين مطالب: چرا به امام عصر(عج) اين قدر اهتمام و تاكيد شده است؟ كتاب شناسى مختصرى از نگارش‌هاى عالمان شيعه در باب حضرت مهدى(ع)، اهتمام [[شيخ مفيد]] به بحث مهدويّت، معرفى كامل اثر حاضر شامل نام كتاب، اهميّت آن، تاريخ تاليف، پرسش‌گر وسائل، نسخ شناسى اثر و روش محقق در رابطه با چگونگى تحقيق، مورد بررسى قرار گرفته است.


اثر فوق به زبان فارسى با عنوان ده انتقاد و پاسخ پيرامون غيبت امام مهدى(ع)توسط محمدباقر خالصى ترجمه شده است.
اثر فوق به زبان فارسى با عنوان ده انتقاد و پاسخ پيرامون غيبت امام مهدى(ع)توسط محمدباقر خالصى ترجمه شده است.
خط ۹۸: خط ۹۸:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش