۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR02161.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.) |
جز (جایگزینی متن - 'تاريخ طبرى' به 'تاريخ طبرى') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ابوبكر به گفته خود در خوارزم، در خانوادهاى از اعيان و متمولان شهر متولد شد. وى ظاهرا از نوجوانى به دانشاندوزى و بهخصوص حفظ اشعار كهن پرداخت. در همان احوال، پدر را از دست داد و به علت كجرفتارى اطرافيان از ميراث پدرى چشم پوشيد و تهيدست خوارزم را ترك كرد. | ابوبكر به گفته خود در خوارزم، در خانوادهاى از اعيان و متمولان شهر متولد شد. وى ظاهرا از نوجوانى به دانشاندوزى و بهخصوص حفظ اشعار كهن پرداخت. در همان احوال، پدر را از دست داد و به علت كجرفتارى اطرافيان از ميراث پدرى چشم پوشيد و تهيدست خوارزم را ترك كرد. | ||
او كه حافظهاى سخت نيرومند داشت، در پى كسب علم و مال راهى عراق و شام شد. در بغداد از محضر ابوعلى اسماعيل بن محمد صفار و ابن كامل (راوى تاريخ طبرى) بهره برد و در حلب به دربار سيفالدوله حمدانى پيوست و با ادبا و علماى دربار، از جمله نحويان بزرگى چون ابن خالويه، ابوالطيب لغوى و ابن جنى، مجالست يافت. در همان جا بود كه با متنبى ديدار كرد و آنچنان شيفته او گرديد كه چند سال بعد، يكى از كوشاترين ناشران شعر متنبى در خراسان گرديد. | او كه حافظهاى سخت نيرومند داشت، در پى كسب علم و مال راهى عراق و شام شد. در بغداد از محضر ابوعلى اسماعيل بن محمد صفار و ابن كامل (راوى [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]) بهره برد و در حلب به دربار سيفالدوله حمدانى پيوست و با ادبا و علماى دربار، از جمله نحويان بزرگى چون ابن خالويه، ابوالطيب لغوى و ابن جنى، مجالست يافت. در همان جا بود كه با متنبى ديدار كرد و آنچنان شيفته او گرديد كه چند سال بعد، يكى از كوشاترين ناشران شعر متنبى در خراسان گرديد. | ||
وى سرانجام با توشهاى گرانقدر از ادب و تاريخ، انساب و اخبار عرب و لغت به شرق بازگشت و در بخارا به ملازمت ابوعلى بلعمى، وزير سامانيان درآمد، اما دوستى ميان دو اديب، چندان نپاييد و ابوبكر در ابياتى سخت گزنده و ريشخندآميز او را هجو كرد و به نيشابور كه در آن زمان امير ابونصر احمد بن على ميكالى بر آن حكومت داشت، رفت و به مدح او پرداخت و صلههاى كلان ستاند. ابوبكر سخت مورد اكرام و احترام علماى نيشابور قرار گرفت و در سلك مصاحبت ابوالحسن قزوينى، ابومنصور بغوى، ابوالحسن حكمى و كثير بن احمد درآمد. نامههاى فراوانى كه بعدها ابوبكر براى شاگردان نيشابورىاش نوشته، از مجالس فراوان بحث و درس وى در آنجا حكايت دارد. | وى سرانجام با توشهاى گرانقدر از ادب و تاريخ، انساب و اخبار عرب و لغت به شرق بازگشت و در بخارا به ملازمت ابوعلى بلعمى، وزير سامانيان درآمد، اما دوستى ميان دو اديب، چندان نپاييد و ابوبكر در ابياتى سخت گزنده و ريشخندآميز او را هجو كرد و به نيشابور كه در آن زمان امير ابونصر احمد بن على ميكالى بر آن حكومت داشت، رفت و به مدح او پرداخت و صلههاى كلان ستاند. ابوبكر سخت مورد اكرام و احترام علماى نيشابور قرار گرفت و در سلك مصاحبت ابوالحسن قزوينى، ابومنصور بغوى، ابوالحسن حكمى و كثير بن احمد درآمد. نامههاى فراوانى كه بعدها ابوبكر براى شاگردان نيشابورىاش نوشته، از مجالس فراوان بحث و درس وى در آنجا حكايت دارد. |
ویرایش