ما لایستغني عنه الإنسان من ملح اللسان (في النحو): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''ما لایستغني عنه الإنسان من ملح اللسان (في النحو)'''، نوشتۀ برهان الدین ابراهیم بن عمر بقاعی(885ق-809ق)، عالم شافعی، مفسر ، محدث و تاریخ‌دان لبنانی است که در دمشق رشد یافته است که با تحقیق و پاورقی‌های مشهور مشاهره و ناصرالدین ابوخضیر به عنوان خلاصه‌ای از دانش نحو که کوتاه، ساده، آسان، تهی از اختلاف اقوال نحویان، برای آموزش مبتدیان و با سبکی نزدیک به کتاب آجرّومیه از ابن جمهور تدوین شده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 15</ref>
'''ما لایستغني عنه الإنسان من ملح اللسان (في النحو)'''، نوشتۀ برهان الدین ابراهیم بن عمر بقاعی(885ق-809ق)، عالم شافعی، مفسر ، محدث و تاریخ‌دان لبنانی است که در دمشق رشد یافته است که با تحقیق و پاورقی‌های مشهور مشاهره و ناصرالدین ابوخضیر به عنوان خلاصه‌ای از دانش نحو تدوین شده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 15</ref>
 
مصنف، کوتاه، ساده، آسان، تهی از اختلاف اقوال نحویان، برای آموزش مبتدیان و با سبکی نزدیک به کتاب آجرّومیه از ابن جمهور آن را نوشته است.  


محققان شرحی از زندگی مؤلف و سپس توضیح مبسوطی دربارۀ شکل‌گیری نحو تعلیمی و مسائل مربوط به آن نوشته‌اند. آنان ویژگی‌هایی برای این کتاب برشمرده اند؛ این کتاب برای تدریس دانش نحو نگاشته شده است؛ بقاعی گزیده‌گویی را برای توضیح اصطلاحات رعایت کرده است؛ از آوردن شواهد قرآنی و شعری -که دانش‌آموز را در آغاز فرایند یادگیریش به سختی می‌اندازد، پرهیز کرده است به گونه ای که فقط از هفت آیه قرآنی و سه شاهد شعری -که از الفیۀ ابن مالک نقل کرده است- بهره گرفته است؛ مثال‌هایی که در کتاب آمده است، جنبه اخلاقی و تربیت جهادی دارند تا نوآموزان با مکارم اخلاق و نیز با مسئولیت دینی ‌داشتن در برابر ستمگری آشنا شوند. همچنین این مثال‌ها نوآموز را به حفظ قرآن و اعمال عبادی مانند حج‌گزاردن ترغیب می‌کند. البته، مصنف از مثال های معمولی –که در کتابهای تعلیمی می آید- نیز بهره گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص 45 و 46</ref>‏   
محققان شرحی از زندگی مؤلف و سپس توضیح مبسوطی دربارۀ شکل‌گیری نحو تعلیمی و مسائل مربوط به آن نوشته‌اند. آنان ویژگی‌هایی برای این کتاب برشمرده اند؛ این کتاب برای تدریس دانش نحو نگاشته شده است؛ بقاعی گزیده‌گویی را برای توضیح اصطلاحات رعایت کرده است؛ از آوردن شواهد قرآنی و شعری -که دانش‌آموز را در آغاز فرایند یادگیریش به سختی می‌اندازد، پرهیز کرده است به گونه ای که فقط از هفت آیه قرآنی و سه شاهد شعری -که از الفیۀ ابن مالک نقل کرده است- بهره گرفته است؛ مثال‌هایی که در کتاب آمده است، جنبه اخلاقی و تربیت جهادی دارند تا نوآموزان با مکارم اخلاق و نیز با مسئولیت دینی ‌داشتن در برابر ستمگری آشنا شوند. همچنین این مثال‌ها نوآموز را به حفظ قرآن و اعمال عبادی مانند حج‌گزاردن ترغیب می‌کند. البته، مصنف از مثال های معمولی –که در کتابهای تعلیمی می آید- نیز بهره گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص 45 و 46</ref>‏   
۱٬۸۸۵

ویرایش