۱٬۵۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
وی علم بلاغت را از بارزترین دانشهای ادیبان و لغتشناسان میداند اما بر این باور است که کاوشهای کمی برای شرح مشکلها و مضمونهای این دانش انجام شده است و در صدد است تا دانش بیان را که در گذشته شکل گرفته است در خدمت فرهنگ امروزۀ عرب بگرداند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 77</ref> | وی علم بلاغت را از بارزترین دانشهای ادیبان و لغتشناسان میداند اما بر این باور است که کاوشهای کمی برای شرح مشکلها و مضمونهای این دانش انجام شده است و در صدد است تا دانش بیان را که در گذشته شکل گرفته است در خدمت فرهنگ امروزۀ عرب بگرداند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 77</ref> | ||
موضوع این کتاب مسائل اساسی علم بیان یعنی تشبیه، مجاز و کنایه است که در سه فصل گنجانده شده است. امروزه، این اصطلاحهای سه گانه به واژههای صورت و خیال بیان میشود. نویسنده به آرای عبدالقادر جرجانی توجه ویژهای دارد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 302</ref> | موضوع این کتاب مسائل اساسی علم بیان یعنی تشبیه، مجاز و کنایه است که در سه فصل گنجانده شده است. امروزه، این اصطلاحهای سه گانه به واژههای صورت و خیال بیان میشود. | ||
نویسنده به آرای عبدالقادر جرجانی توجه ویژهای دارد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 302</ref> | |||
وی تشبیهات قرآنی و تشبیهات شاعرانی مانند بحتری، فرزدق، شریف رضی، ذی الرمه، خنساء، ابیوردی، قیس بن ملوح، شنقری و دیگران را بررسی کرده است. وی در این کتاب به مسألۀ وجود یا انکار مجاز در لغت عرب پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص 66</ref>در بحث کنایه نیز برخی از موارد کنایه را در آیات قرآن بررسی کرده است و نیز به آرای ادیبانی همچون قدامه، اشاره دارد. فرقهای دلالت میان تشبیه و مجاز، مجاز و کنایه، ترشیح، تجرید، تمثیل، استعاره از مسائلی است که ابوموسی به تحلیل آنها میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص 497 و 498</ref> | وی تشبیهات قرآنی و تشبیهات شاعرانی مانند بحتری، فرزدق، شریف رضی، ذی الرمه، خنساء، ابیوردی، قیس بن ملوح، شنقری و دیگران را بررسی کرده است. وی در این کتاب به مسألۀ وجود یا انکار مجاز در لغت عرب پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص 66</ref>در بحث کنایه نیز برخی از موارد کنایه را در آیات قرآن بررسی کرده است و نیز به آرای ادیبانی همچون قدامه، اشاره دارد. فرقهای دلالت میان تشبیه و مجاز، مجاز و کنایه، ترشیح، تجرید، تمثیل، استعاره از مسائلی است که ابوموسی به تحلیل آنها میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص 497 و 498</ref> |