پرش به محتوا

المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۶: خط ۲۶:
'''المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر'''، نوشته امیل بدیع یعقوب(1950م) در دانش عروض، قافیه و فنون شعر است. مصنف بر آن است که این دانش یکباره به دست عالم بزرگ عرب -خلیل بن احمد- ساخته شده است اما، آن نیز همچون دیگر دانش‌های عربی تکامل نیافته و روزآمد نشده است. از این ‌رو، شکل اصطلاحات این دانش به سان همان روزهای آغازینش مانده است. همچنین، متعلم علی‌رغم کوچک‌بودن این دانش نسبت به دیگر علوم زبان عربی، با اصطلاحات زیادی در آن رو‌به‌رو است. بنابراین، مصنف کوشیده است -بدون اینکه از جوهرۀ عروض کاسته شود- از شمار اصطلاحات این دانش بکاهد. او به این نکته گوشزد می‌کند که هرچند برخی از این اصطلاحات دیگر به کار نمی‌آیند، هنوز در کتاب‌های عروضی جای دارند تا جایی که انگیزه‌ای برای ریشخند دانشجویان این علم شده‌اند؛ مثلا واژه‌های أثرم، أثلم، أخرم، أقصم و أجم همگی به یک معنی‌اند، اما همچنان در نوشته‌های عروضی به چشم می‌خورند. برخی از دانشمندان معاصر به سختی این دانش پی‌برده‌اند و اینکه آموختنش چه اندازه دشوار است. آنان پیشنهادهایی برای آسان‌سازیش داده‌اند اما مصنف می‌گوید که هنوز به نتیجۀ رضایت‌بخشی نرسیده‌اند. مصنف پیشنهاد می‌دهد که هرچند نتوانیم جوهرۀ این دانش را ساده کنیم، می‌توانیم دستی بر آن کشیده و بهره‌برداریش را آسان‌تر سازیم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 6</ref>‏   
'''المعجم المفصل في علم العروض و القافية و فنون الشعر'''، نوشته امیل بدیع یعقوب(1950م) در دانش عروض، قافیه و فنون شعر است. مصنف بر آن است که این دانش یکباره به دست عالم بزرگ عرب -خلیل بن احمد- ساخته شده است اما، آن نیز همچون دیگر دانش‌های عربی تکامل نیافته و روزآمد نشده است. از این ‌رو، شکل اصطلاحات این دانش به سان همان روزهای آغازینش مانده است. همچنین، متعلم علی‌رغم کوچک‌بودن این دانش نسبت به دیگر علوم زبان عربی، با اصطلاحات زیادی در آن رو‌به‌رو است. بنابراین، مصنف کوشیده است -بدون اینکه از جوهرۀ عروض کاسته شود- از شمار اصطلاحات این دانش بکاهد. او به این نکته گوشزد می‌کند که هرچند برخی از این اصطلاحات دیگر به کار نمی‌آیند، هنوز در کتاب‌های عروضی جای دارند تا جایی که انگیزه‌ای برای ریشخند دانشجویان این علم شده‌اند؛ مثلا واژه‌های أثرم، أثلم، أخرم، أقصم و أجم همگی به یک معنی‌اند، اما همچنان در نوشته‌های عروضی به چشم می‌خورند. برخی از دانشمندان معاصر به سختی این دانش پی‌برده‌اند و اینکه آموختنش چه اندازه دشوار است. آنان پیشنهادهایی برای آسان‌سازیش داده‌اند اما مصنف می‌گوید که هنوز به نتیجۀ رضایت‌بخشی نرسیده‌اند. مصنف پیشنهاد می‌دهد که هرچند نتوانیم جوهرۀ این دانش را ساده کنیم، می‌توانیم دستی بر آن کشیده و بهره‌برداریش را آسان‌تر سازیم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 6</ref>‏   


وی در این راه، معجمی را فراهم آورده و اصطلاح‌های عروضی را در آن به ترتیب الفبایی و با شرح و تفصیل سامان داده است. او برای مختصرسازی، برخی را به برخی دیگر -با شرح و یا بدون شرح- حواله داده و یا در پاورقی‌ها گنجانده است. بدیع یعقوب می‌گوید که با همه تلاش مجدانه ای که در این راه انجام داده، از آوردن و شرح برخی اصطلاح‌‌ها غفلت ورزیده است و در پایان، بر این باور است که جویندۀ این دانش هرچقدر هم برای آموختنش وقت بگذارد، به پایانش نخواهد رسید.<ref>ر.ک: همان، ص 7</ref>‏        
وی در این راه، معجمی را فراهم آورده و اصطلاح‌های عروضی را در آن به ترتیب الفبایی و با شرح و تفصیل سامان داده است. او برای مختصرسازی، برخی را به برخی دیگر -با شرح و یا بدون شرح- حواله داده و یا در پاورقی‌ها گنجانده است. بدیع یعقوب می‌گوید که با همه تلاش مجدانه ای که در این راه انجام داده، از آوردن و شرح برخی اصطلاح‌‌ها غفلت ورزیده است و در پایان، بر این باور است که جویندۀ این دانش هرچقدر هم برای آموختنش وقت بگذارد، به پایانش نخواهد رسید.<ref>ر.ک: همان، ص 7</ref>‏  


==پانویس ==
==پانویس ==