پرش به محتوا

دیوان الحقائق و مجموع الرقائق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''دیوان الحقائق و مجموع الرقائق'''، اثر[[عبدالغنی بن اسماعیل نابلسی]] (1050-1143ق)، عالم دینی حنفی، ادیب، شاعر، صوفی قادری‌مشرب و نقشبندی‌طریقت است که در دایره عرفان وحدت وجود سروده شده و با پاورقی‌های محمد عبدالخالق زناتی در توضیح اعلام و معنی واژه‌های دشوار آن چاپ شده است.
'''دیوان الحقائق و مجموع الرقائق'''، اثر[[عبدالغنی بن اسماعیل نابلسی]] (1050-1143ق)، عالم دینی حنفی، ادیب، شاعر، صوفی قادری‌مشرب و نقشبندی‌طریقت است که در دایره عرفان وحدت وجود سروده شده و با پاورقی‌های محمد عبدالخالق زناتی در توضیح اعلام و معنی واژه‌های دشوار آن چاپ شده است.


عبد الغنی نابلسی از عرفا و شعرای مشهور پیش از نهضت ادبی است و از شارحان شعر ابن الفارض و یکی از منسوبان به مکتب وحدت وجود ابن عربی به شمار می‌آید. او با بهره‌گیری بسیار از واژه خمر در دیوان خود،<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 16و78و83و114و 139</ref>خمریاتی سروده است که در آن‌ها، (بویژه در این اثر) همچون سایر شاعران متأثر از این مکتب، از رمز در بیان معانی عرفانی بهره جسته است.<ref>ر.ک: فیضی؛ ژیلا</ref>نابلسی در این کار از شعر شاعران خمریّه‌سرای دیگر مانند: «ابن عربی»، «ابن فارض» و «ابو الحسن شُشتری» و ... بهره برده است. اما دنباله‌رو محض آنان نبوده بلکه با خلق ترکیب‌های معنایی تازه، تلاش کرده که روح تازه‌ای به خمریّات صوفیانه بدهد. خمریات او آکنده از رمزهای گوناگون است که می‌توان آن را در دایره عرفان وحدت وجود بررسی کرد. روح حاکم بر اشعار وی نظریّۀ «وحدت وجود» است که به دفاع از آن پرداخته و سعی کرده با آوردن مثال‌های عینی گوناگون آن را به مخاطبان خود بفهماند.<ref>ر.ک: همان</ref>
عبد الغنی نابلسی از عرفا و شعرای مشهور پیش از نهضت ادبی است و از شارحان شعر [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن الفارض]] و یکی از منسوبان به مکتب وحدت وجود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] به شمار می‌آید. او با بهره‌گیری بسیار از واژه خمر در دیوان خود،<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 16و78و83و114و 139</ref>خمریاتی سروده است که در آن‌ها، (بویژه در این اثر) همچون سایر شاعران متأثر از این مکتب، از رمز در بیان معانی عرفانی بهره جسته است.<ref>ر.ک: فیضی؛ ژیلا</ref>نابلسی در این کار از شعر شاعران خمریّه‌سرای دیگر مانند: «ابن عربی»، «ابن فارض» و «ابو الحسن شُشتری» و ... بهره برده است. اما دنباله‌رو محض آنان نبوده بلکه با خلق ترکیب‌های معنایی تازه، تلاش کرده که روح تازه‌ای به خمریّات صوفیانه بدهد. خمریات او آکنده از رمزهای گوناگون است که می‌توان آن را در دایره عرفان وحدت وجود بررسی کرد. روح حاکم بر اشعار وی نظریّۀ «وحدت وجود» است که به دفاع از آن پرداخته و سعی کرده با آوردن مثال‌های عینی گوناگون آن را به مخاطبان خود بفهماند.<ref>ر.ک: همان</ref>


وحدت وجود در شعر نابلسی دارای سه لایه اصلی است: تجلی ذات خداوندی در مظاهر هستی، یگانگی روح انسان با روح خداوندی و به تعبیر دیگر، فنای فی الله، و لایه سوم شامل استدلال‌ها و تمثیل‌هایی است که شاعر در دفاع از این عقیده بیان نموده است.<ref>ر.ک: مسبوق، سیدمهدی؛ قادری، بیباک مهری ، ص131 (چکیده)</ref>
وحدت وجود در شعر نابلسی دارای سه لایه اصلی است: تجلی ذات خداوندی در مظاهر هستی، یگانگی روح انسان با روح خداوندی و به تعبیر دیگر، فنای فی الله، و لایه سوم شامل استدلال‌ها و تمثیل‌هایی است که شاعر در دفاع از این عقیده بیان نموده است.<ref>ر.ک: مسبوق، سیدمهدی؛ قادری، بیباک مهری ، ص131 (چکیده)</ref>