پرش به محتوا

هفت پیکر نظامی گنجوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}
   
   
'''هفت پیکر نظامی گنجوی (متن علمی و انتقادی)'''، یکی از پنج مثنوی مجموعه «خمسه نظامی»، سروده الیاس بن یوسف نظامی گنجوی (530-591ق)، شاعر معروف ایرانی در قرن ششم هجری است که به‌صورت علمی و انتقادی، همراه شرح ابیات و معنی لغات و ترکیبات و کشف‌الابیات در پایان، با تصحیح برات زنجانی، به چاپ رسیده است.
'''هفت پیکر نظامی گنجوی (متن علمی و انتقادی)'''، یکی از پنج مثنوی مجموعه «خمسه نظامی»، سروده [[نظامی، الیاس بن یوسف|الیاس بن یوسف نظامی گنجوی]] (530-591ق)، شاعر معروف ایرانی در قرن ششم هجری است که به‌صورت علمی و انتقادی، همراه شرح ابیات و معنی لغات و ترکیبات و کشف‌الابیات در پایان، با تصحیح [[زنجانی، برات|برات زنجانی]]، به چاپ رسیده است.


موضوع این مثنوی که به «بهرام‌نامه» نیز شهرت دارد، شرح پادشاهی بهرام گور، پادشاه ساسانی و عیش و نوش او با هفت دختر از پادشاهان هفت کشور در قصر زیبایی به نام هفت گنبد است. نظامی این مثنوی را در سال 598ق سروده و به سلطان علاءالدین کرپ ارسلان امیر مراغه، هدیه کرده است<ref>ر.ک: زنجانی، برات، ص20</ref>.
موضوع این مثنوی که به «بهرام‌نامه» نیز شهرت دارد، شرح پادشاهی بهرام گور، پادشاه ساسانی و عیش و نوش او با هفت دختر از پادشاهان هفت کشور در قصر زیبایی به نام هفت گنبد است. [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] این مثنوی را در سال 598ق سروده و به سلطان علاءالدین کرپ ارسلان امیر مراغه، هدیه کرده است<ref>ر.ک: زنجانی، برات، ص20</ref>.


نظامی در این مثنوی، زندگی‌نامه بهرام گور را بیان می‌کند و از ازدواج او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، سخن می‌گوید. بهرام در هریک از روزهای هفته، به یک گنبد می‌رود و مهمان یکی از این دختران می‌شود. این هفت گنبد، هرکدام به رنگی است. بهرام در هرکدام از این روزها، از دختر ساکن آن گنبد می‌خواهد داستانی برای او حکایت کند و نظامی در هفت پیکر، هفت داستان از زبان آنان بیان می‌کند. لطف ذوق و نیروی تخیل و قوت قریحه و قدرت ابتکار نظامی در این داستان‌ها، آشکار است<ref>ر.ک: خادم الفقرا، مینا؛ رادمنش، عطامحمد، ص76</ref>.
[[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] در این مثنوی، زندگی‌نامه بهرام گور را بیان می‌کند و از ازدواج او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، سخن می‌گوید. بهرام در هریک از روزهای هفته، به یک گنبد می‌رود و مهمان یکی از این دختران می‌شود. این هفت گنبد، هرکدام به رنگی است. بهرام در هرکدام از این روزها، از دختر ساکن آن گنبد می‌خواهد داستانی برای او حکایت کند و [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] در هفت پیکر، هفت داستان از زبان آنان بیان می‌کند. لطف ذوق و نیروی تخیل و قوت قریحه و قدرت ابتکار نظامی در این داستان‌ها، آشکار است<ref>ر.ک: خادم الفقرا، مینا؛ رادمنش، عطامحمد، ص76</ref>.


هفت پیکر، یکی از شاهکارهای نظامی بوده و نظم آن، به‌گونه‌ای است که مطالب با مهارت و زیبایی چشم‌نوازی در کنار هم، چیده شده و با کلماتی نغز، معنا را جلوه می‌دهند؛ چنان‌که نظامی خود فرموده است:
هفت پیکر، یکی از شاهکارهای [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] بوده و نظم آن، به‌گونه‌ای است که مطالب با مهارت و زیبایی چشم‌نوازی در کنار هم، چیده شده و با کلماتی نغز، معنا را جلوه می‌دهند؛ چنان‌که [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] خود فرموده است:
'''پیش بیرونیان برونش نغز
وز درونش درونیان را مغز'''
'''هرچه در نظم او ز نیک و بد است
همه رمز و اشارت و خرد است'''<ref>ر.ک: خدیوی، هادی؛ علی‌پور، فریبا، ص12</ref>.


مثنوی هفت پیکر، با همه آسانی، معانی ابیاتش سرتاپا رمز و اشارت است و خود نظامی، معانی ابیاتش را به زیبارویان تنگ‌چشمی همانند می‌کند که رخ از بیگانگان و مردم چشم‌تنگ بربسته‌اند و دیده نمی‌شوند<ref>ر.ک: همان</ref>.
'''پیش بیرونیان برونش نغز'''
وز درونش درونیان را مغز
'''هرچه در نظم او ز نیک و بد است'''
همه رمز و اشارت و خرد است'''<ref>ر.ک: خدیوی، هادی؛ علی‌پور، فریبا، ص12</ref>.'''
 
مثنوی هفت پیکر، با همه آسانی، معانی ابیاتش سرتاپا رمز و اشارت است و خود [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، معانی ابیاتش را به زیبارویان تنگ‌چشمی همانند می‌کند که رخ از بیگانگان و مردم چشم‌تنگ بربسته‌اند و دیده نمی‌شوند<ref>ر.ک: همان</ref>.


==پانویس==
==پانویس==