پرش به محتوا

البلاغة الإصطلاحية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''البلاغة الاصطلاحية'''، اثر عبده عبدالعزیز قلقیله (1407ق/1987م)، پژوهشی است پیرامون معنای اصطلاحی علم بلاغت و مباحث مربوط به آن.
'''البلاغة الاصطلاحية'''، اثر [[قلقيله، عبده عبد‌العزيز|عبده عبدالعزیز قلقیله]] (1407ق/1987م)، پژوهشی است پیرامون معنای اصطلاحی علم بلاغت و مباحث مربوط به آن.


منظور نویسنده از نامی که برای کتاب خویش، برگزیده، آن است که وی در این کتاب، صرفا به موضوعات مربوط به علم بلاغت پرداخته و از پرداختن به مطالب و مسائل مطرح در سایر علوم مانند علم اصول، فقه، منطق، فلسفه، نحو، صرف، عروض، قافیه، کلام و لغت، خودداری کرده است؛ زیرا معتقد است هریک از این علوم، مسائل، مشکلات و زمینه‌های خاص خود را دارا می‌باشد<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>.
منظور نویسنده از نامی که برای کتاب خویش، برگزیده، آن است که وی در این کتاب، صرفا به موضوعات مربوط به علم بلاغت پرداخته و از پرداختن به مطالب و مسائل مطرح در سایر علوم مانند علم اصول، فقه، منطق، فلسفه، نحو، صرف، عروض، قافیه، کلام و لغت، خودداری کرده است؛ زیرا معتقد است هریک از این علوم، مسائل، مشکلات و زمینه‌های خاص خود را دارا می‌باشد<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>.


وی معتقد است که اگر در بحث از بلاغت اصطلاحی، به حقایق سایر علوم می‌پرداخت، همان کاری را تکرار کرده بود که سکاکی (626ق) در کتاب «مفتاح العلوم» خویش، انجام داده است؛ هرچند وی کار سکاکی در این کتاب را عیب و نقصانی برای او ندانسته و حتی معتقد است که این عمل، یکی از مزیت‌ها و ویژگی‌های کتاب اوست، لکن بر این باور است که این عمل در مطالعات اخیر دروس تخصصی، شایسته نیست<ref>ر.ک: همان8-9</ref>.
وی معتقد است که اگر در بحث از بلاغت اصطلاحی، به حقایق سایر علوم می‌پرداخت، همان کاری را تکرار کرده بود که [[سکاکی، یوسف بن ابی‌بکر|سکاکی]] (626ق) در کتاب «[[مفتاح العلوم]]» خویش، انجام داده است؛ هرچند وی کار [[سکاکی، یوسف بن ابی‌بکر|سکاکی]] در این کتاب را عیب و نقصانی برای او ندانسته و حتی معتقد است که این عمل، یکی از مزیت‌ها و ویژگی‌های کتاب اوست، لکن بر این باور است که این عمل در مطالعات اخیر دروس تخصصی، شایسته نیست<ref>ر.ک: همان8-9</ref>.


اهتمام و توجه نویسنده در این کتاب، صرفا به معنای اصطلاحی علم بلاغت بوده و به معانی لغوی آن، نپرداخته است، مگر درصورتی‌که معنای لغوی، مساوی معنای اصطلاحی بوده و یا آن را تقویت کند. بااین‌حال، حتی در این دو مورد نیز درباره دلالت لغوی اصطلاح بلاغت، درنگ خاصی صورت نگرفته و زیاد به آن پرداخته نشده است؛ زیرا قصد وی آن است که در این کتاب، تمرکز خویش را بر معنای اصطلاحی موضوع مورد نظر، صرف نماید<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.
اهتمام و توجه نویسنده در این کتاب، صرفا به معنای اصطلاحی علم بلاغت بوده و به معانی لغوی آن، نپرداخته است، مگر درصورتی‌که معنای لغوی، مساوی معنای اصطلاحی بوده و یا آن را تقویت کند. بااین‌حال، حتی در این دو مورد نیز درباره دلالت لغوی اصطلاح بلاغت، درنگ خاصی صورت نگرفته و زیاد به آن پرداخته نشده است؛ زیرا قصد وی آن است که در این کتاب، تمرکز خویش را بر معنای اصطلاحی موضوع مورد نظر، صرف نماید<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.