۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'علامه مجلسى' به 'علامه مجلسى') |
||
| خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در اين كتاب، 45 روايت ذكر شده است كه يكى از آنها حديث قدسى، 16 روايت نبوى، 2 روايت از اميرالمؤمنين(ع)، 3 روايت از امام باقر(ع)، 22 روايت از امام صادق(ع) و 1 روايت از امام رضا(ع) است. | در اين كتاب، 45 روايت ذكر شده است كه يكى از آنها حديث قدسى، 16 روايت نبوى، 2 روايت از اميرالمؤمنين(ع)، 3 روايت از امام باقر(ع)، 22 روايت از امام صادق(ع) و 1 روايت از امام رضا(ع) است. | ||
اين كتاب، مانند ساير كتب صدوق، مشهور و معروف نيست، ولى انتساب آن به مؤلف و نقل بزرگان علماى شيعه از اين كتاب، همچون نقل علامه مجلسى و علامه حر عاملى و ديگران دليل بر استوارى و صحت انتساب اين كتاب به مؤلفش است <ref>همان، 396</ref>. | اين كتاب، مانند ساير كتب صدوق، مشهور و معروف نيست، ولى انتساب آن به مؤلف و نقل بزرگان علماى شيعه از اين كتاب، همچون نقل [[علامه مجلسى]] و علامه حر عاملى و ديگران دليل بر استوارى و صحت انتساب اين كتاب به مؤلفش است <ref>همان، 396</ref>. | ||
يكى از خصايص تأليفات شيخ صدوق، عربى بودن آنها مىباشد. يك علت آن، ضعف زبان فارسى در آن دوره بوده است كه چندان قدرت و فصاحتى نداشت تا جوابگوى تعبيرات علمى باشد؛ چنانكه پس از هزار سال هنوز هم نمىتوان بعضى از اصطلاحات فقهى و فلسفى را به زبان فارسى منتقل نمود و چارهاى جز بيان به لغت عربى نيست؛ مخصوصا آنكه كتب صدوق بيشتر متن روايات بوده و گفته و نظر شخصى كمتر دارد و براى امانت، همان بهتر بوده كه به عربى نگاشته شود؛ منتهى عربى ساده و شيوايى كه همه از آن بهرهمند مىگردند و از پرداختن سجع و قافيه در آن پرهيز شده است. | يكى از خصايص تأليفات شيخ صدوق، عربى بودن آنها مىباشد. يك علت آن، ضعف زبان فارسى در آن دوره بوده است كه چندان قدرت و فصاحتى نداشت تا جوابگوى تعبيرات علمى باشد؛ چنانكه پس از هزار سال هنوز هم نمىتوان بعضى از اصطلاحات فقهى و فلسفى را به زبان فارسى منتقل نمود و چارهاى جز بيان به لغت عربى نيست؛ مخصوصا آنكه كتب صدوق بيشتر متن روايات بوده و گفته و نظر شخصى كمتر دارد و براى امانت، همان بهتر بوده كه به عربى نگاشته شود؛ منتهى عربى ساده و شيوايى كه همه از آن بهرهمند مىگردند و از پرداختن سجع و قافيه در آن پرهيز شده است. | ||
| خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
«صفات الشيعة»: حاوى تعداد زيادى از منقولات، احاديث و سخنان معصومين(ع) در توصيف شيعيان واقعى و مناقب و فضايل آنهاست. اين روايات از متون كهن روايى شيعه، مانند «امالى» طوسى، تفسير «نور الثقلين»، «بشارة المصطفى»، «بحار الانوار»، «الكافى»، «امالى» صدوق و ديگر مجامع روايى نقل شده و مضامين مشترك آنها اشاره به پيوند شيعه با ائمه(ع)، جايگاه بهشتى شيعيان، خلق شدن شيعيان از طينت ائمه(ع)، مجالست با اشرار و اخيار، مودت اهل بيت(ع)، تقواى شيعيان و كثرت دشمنان ايشان، سيماى شيعه، اوامر ائمه(ع) به شيعيان، برائت از جبت و طاغوت، سرنوشت اعمال عبادى شيعه و پاداشها و بشارتهاى بسيار به شيعيان واقعى است؛ ضمن اينكه صفات شيعه و تفاوتهاى ايمان و اسلام نيز در اين روايات آمده است. | «صفات الشيعة»: حاوى تعداد زيادى از منقولات، احاديث و سخنان معصومين(ع) در توصيف شيعيان واقعى و مناقب و فضايل آنهاست. اين روايات از متون كهن روايى شيعه، مانند «امالى» طوسى، تفسير «نور الثقلين»، «بشارة المصطفى»، «بحار الانوار»، «الكافى»، «امالى» صدوق و ديگر مجامع روايى نقل شده و مضامين مشترك آنها اشاره به پيوند شيعه با ائمه(ع)، جايگاه بهشتى شيعيان، خلق شدن شيعيان از طينت ائمه(ع)، مجالست با اشرار و اخيار، مودت اهل بيت(ع)، تقواى شيعيان و كثرت دشمنان ايشان، سيماى شيعه، اوامر ائمه(ع) به شيعيان، برائت از جبت و طاغوت، سرنوشت اعمال عبادى شيعه و پاداشها و بشارتهاى بسيار به شيعيان واقعى است؛ ضمن اينكه صفات شيعه و تفاوتهاى ايمان و اسلام نيز در اين روايات آمده است. | ||
مؤلف در «فضائل الشيعة»، مجموعه رواياتى را از ائمه(ع) در باره مقام و منزلت شيعيان آورده و آنها را تنها راهيان حق و پيروان حقيقى حضرت رسول(ص) مىداند. در اين كتاب كه روايات اخلاقى و اعتقادى را بيان كرده است، از زمان نگارش، مانند ساير كتابهاى شيخ، مورد توجه علماء و بزرگان شيعه قرار گرفته است. بسيارى از علماء و محدثان، از جمله علامه مجلسى در بحار، از روايات آن بهره جستهاند. | مؤلف در «فضائل الشيعة»، مجموعه رواياتى را از ائمه(ع) در باره مقام و منزلت شيعيان آورده و آنها را تنها راهيان حق و پيروان حقيقى حضرت رسول(ص) مىداند. در اين كتاب كه روايات اخلاقى و اعتقادى را بيان كرده است، از زمان نگارش، مانند ساير كتابهاى شيخ، مورد توجه علماء و بزرگان شيعه قرار گرفته است. بسيارى از علماء و محدثان، از جمله [[علامه مجلسى]] در بحار، از روايات آن بهره جستهاند. | ||
اولين حديث اين كتاب، بيان مىكند كه گروهى در باره حضرت على(ع) از پيامبر(ص) سؤال كردند. حضرت خشمناك شد و فرمود: «چرا گروهى پيرامون كسى به جستوجو و پرسش پرداختهاند كه منزلتش نزد من، همچون منزلت من نزد خداست» <ref>همان، ص 396</ref>. | اولين حديث اين كتاب، بيان مىكند كه گروهى در باره حضرت على(ع) از پيامبر(ص) سؤال كردند. حضرت خشمناك شد و فرمود: «چرا گروهى پيرامون كسى به جستوجو و پرسش پرداختهاند كه منزلتش نزد من، همچون منزلت من نزد خداست» <ref>همان، ص 396</ref>. | ||
ویرایش