۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نیالج' به 'نيالج') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== روش تألیف == | == روش تألیف == | ||
پيرامون روش تفسيرى مفسر بايد گفت: در ميان مفسران اسلامى دو روش در تفسير فقهى قرآن معمول ميباشد، روش اول آن است كه از آغاز قرآن تا انجام آن به ترتيب آيات احكام را مورد بررسى قرار ميدهند. اين روش تفسير فقهى ترتيبى نام دارد كه در ميان مفسران اهل سنت رواج دارد و نام اينگونه تفاسير« احكام القرآن» ميباشد مانند احكام القرآن ابو عبد الله محمد بن ادريس شافعى( ۲۰۴ ق)، ابو بكر احمد بن محمد جصاص رازى( ۳۷۰ ق)، ابو الحسن على كياهراس( ۵۰۴ ق و ابو بكر محمد بن عبد الله مشهور به ابن عربى معافرى( ۵۴۳ ق) | پيرامون روش تفسيرى مفسر بايد گفت: در ميان مفسران اسلامى دو روش در تفسير فقهى قرآن معمول ميباشد، روش اول آن است كه از آغاز قرآن تا انجام آن به ترتيب آيات احكام را مورد بررسى قرار ميدهند. اين روش تفسير فقهى ترتيبى نام دارد كه در ميان مفسران اهل سنت رواج دارد و نام اينگونه تفاسير« احكام القرآن» ميباشد مانند احكام القرآن ابو عبد الله محمد بن ادريس شافعى(۲۰۴ ق)، ابو بكر احمد بن محمد جصاص رازى(۳۷۰ ق)، ابو الحسن على كياهراس(۵۰۴ ق و ابو بكر محمد بن عبد الله مشهور به ابن عربى معافرى(۵۴۳ ق) | ||
البته برخى از تفاسير كه اختصاص به تفسير فقهى ندارند ولى به تفسير فقهى آيات احكام پرداختهاند نيز ملحق به آنها ميباشند و جزو اين روش به حساب مىآيند مانند تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى. | البته برخى از تفاسير كه اختصاص به تفسير فقهى ندارند ولى به تفسير فقهى آيات احكام پرداختهاند نيز ملحق به آنها ميباشند و جزو اين روش به حساب مىآيند مانند تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى. | ||
روش دوم بدينگونه است كه آيات فقهى قرآن را بر اساس ترتيب ابواب فقهى يعنى از طهارت تا ديات بصورت موضوعى مورد بحث قرار ميدهند. اين روش، تفسير فقهى موضوعى به شمار مىآيد و بيشتر در ميان مفسران شيعى رواج دارد. نام اينگونه تفاسير« آيات الاحكام» ميباشد مانند آيات الاحكام محمد استرآبادى( ۱۰۲۴ ق)، سيد حسين حسينى قزوينى، سيد محمد ابراهيم حسينى مرعشى( ۱۲۴۰ ق)، سيد شمس الدين محمد حسينى مرعشى( ۱۱۸۱ ق)، شيخ خلف آل عصفور بحرانى و سيد محمد ابراهيم حسينى اصفهانى( ۱۳۷۷ ق). | روش دوم بدينگونه است كه آيات فقهى قرآن را بر اساس ترتيب ابواب فقهى يعنى از طهارت تا ديات بصورت موضوعى مورد بحث قرار ميدهند. اين روش، تفسير فقهى موضوعى به شمار مىآيد و بيشتر در ميان مفسران شيعى رواج دارد. نام اينگونه تفاسير« آيات الاحكام» ميباشد مانند آيات الاحكام محمد استرآبادى(۱۰۲۴ ق)، سيد حسين حسينى قزوينى، سيد محمد ابراهيم حسينى مرعشى(۱۲۴۰ ق)، سيد شمس الدين محمد حسينى مرعشى(۱۱۸۱ ق)، شيخ خلف آل عصفور بحرانى و سيد محمد ابراهيم حسينى اصفهانى(۱۳۷۷ ق). | ||
از اين رو تفسير شاهى را آيات الاحكام ناميدهاند زيرا مفسر در اين تفسير آيات احكام فرعى قرآن را بر اساس ترتيب ابواب فقهى( از باب طهارت تا باب ديات) مطرح نموده و مورد استنباط قرار داده است. | از اين رو تفسير شاهى را آيات الاحكام ناميدهاند زيرا مفسر در اين تفسير آيات احكام فرعى قرآن را بر اساس ترتيب ابواب فقهى(از باب طهارت تا باب ديات) مطرح نموده و مورد استنباط قرار داده است. | ||
وى در اين زمينه مىنويسد:« بدانكه مفسران آيات احكام متعلق به اصول عقايد را كه اصول پنجگانه عبارت از آن است، ايراد ننمودهاند و عهدهدار تفسير آنها نشدهاند. و تخصيص فرمودهاند كلام درين مقام را به آيات متعلق به احكام فرعى و شايد وجه تخصيص آن است كه مطلوب در اصول خمسه يقين است و ميان علماء اختلاف است در آنكه دليل نقلى گاهى افاده يقين ميكند يا اصلا افاده يقين نمىكند و معلوم نيست كه آيات مذكوره افاده يقين مىكند يا نمىكند... بنابراين بنده نيز متابعت ايشان نموده متعرض آيات اصول نشده و به آيات فروع اكتفاء كرده به ترتيب كتب فقهى ايراد نمودهام.»تفسير شاهى جلد ۱ صفحه ۹ متن | وى در اين زمينه مىنويسد:« بدانكه مفسران آيات احكام متعلق به اصول عقايد را كه اصول پنجگانه عبارت از آن است، ايراد ننمودهاند و عهدهدار تفسير آنها نشدهاند. و تخصيص فرمودهاند كلام درين مقام را به آيات متعلق به احكام فرعى و شايد وجه تخصيص آن است كه مطلوب در اصول خمسه يقين است و ميان علماء اختلاف است در آنكه دليل نقلى گاهى افاده يقين ميكند يا اصلا افاده يقين نمىكند و معلوم نيست كه آيات مذكوره افاده يقين مىكند يا نمىكند... بنابراين بنده نيز متابعت ايشان نموده متعرض آيات اصول نشده و به آيات فروع اكتفاء كرده به ترتيب كتب فقهى ايراد نمودهام.»تفسير شاهى جلد ۱ صفحه ۹ متن | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در لابلاى مباحث تفسيرى به نقل اقوال و آراء تفسيرى مفسران بزرگ همچون شيخ طوسى، طبرسى، فخر رازى و زمخشرى مىپردازد و گاهى نظريات آنان را مورد نقد و نظر قرار ميدهد. | در لابلاى مباحث تفسيرى به نقل اقوال و آراء تفسيرى مفسران بزرگ همچون شيخ طوسى، طبرسى، فخر رازى و زمخشرى مىپردازد و گاهى نظريات آنان را مورد نقد و نظر قرار ميدهد. | ||
و همچنين در اثناء مطالب تفسير فقهى به نظريات فقهى و اصولى فقيهان نامدار شيعى توجه دارد و به نقل و نقد آنها مىپردازد. هر جا مناسبتى پيش مىآيد از احاديث فقهى معصومان( ع) كمال استفاده را مىنمايد و در مواقع اختلاف برداشت فقهى از آيات مورد اختلاف ميان عامه و خاصه، براى تائيد مذهب فقهى شيعى با كمك روايات استدلال و استشهاد مىنمايد، به همين سبب در اين تفسير يكدوره اخبار فقهى كه در مسايل خلافى كاربرد دارد به چشم ميخورد. | و همچنين در اثناء مطالب تفسير فقهى به نظريات فقهى و اصولى فقيهان نامدار شيعى توجه دارد و به نقل و نقد آنها مىپردازد. هر جا مناسبتى پيش مىآيد از احاديث فقهى معصومان(ع) كمال استفاده را مىنمايد و در مواقع اختلاف برداشت فقهى از آيات مورد اختلاف ميان عامه و خاصه، براى تائيد مذهب فقهى شيعى با كمك روايات استدلال و استشهاد مىنمايد، به همين سبب در اين تفسير يكدوره اخبار فقهى كه در مسايل خلافى كاربرد دارد به چشم ميخورد. | ||
==نسخههاى خطى== | ==نسخههاى خطى== |
ویرایش