۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''دستور الجمهور في مناقب سلطان العارفين ابويزيد طيفور''' تألیف احمد بن حسین بن شیخ خرقانی(قرن هشتم) به کوشش محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، متنی عرفانی در مقامات بایزید بسطامی(161-234ق) | '''دستور الجمهور في مناقب سلطان العارفين ابويزيد طيفور''' تألیف احمد بن حسین بن شیخ خرقانی(قرن هشتم) به کوشش محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، متنی عرفانی در مقامات بایزید بسطامی(161-234ق) | ||
این متن عرفانی در مقامات بایزید بسطامی(161-234ق) که میان 700 تا 730 (شاید بیشتر) به قلم «احمد بن الحسین بن الشیخ الخرقانی» (ص3)، به نام یکی از احفاد بایزید که نامش شرفالدین محمد و شیخ الاسلام اعظم عنوانش بود و در عهد خود صاحب «سجاده بایزیدی» و مورد احترام خاص اولجایتوخان (703-716) | این متن عرفانی در مقامات بایزید بسطامی(161-234ق) که میان 700 تا 730 (شاید بیشتر) به قلم «احمد بن الحسین بن الشیخ الخرقانی» (ص3)، به نام یکی از احفاد بایزید که نامش شرفالدین محمد و شیخ الاسلام اعظم عنوانش بود و در عهد خود صاحب «سجاده بایزیدی» و مورد احترام خاص اولجایتوخان (703-716) بود تألیف شده(ص 383). بعد از تصنیف این کتاب بود که صفیالله | ||
فرزند شیخ الاسلام مذکور متولد شده است(ص 384). به هر حال چون ذکر سال 730 درآن آمده است پس تألیف در زمان سلطان ابوسعید بهادر (716-736ق) به پایان میرسد. | فرزند شیخ الاسلام مذکور متولد شده است(ص 384). به هر حال چون ذکر سال 730 درآن آمده است پس تألیف در زمان سلطان ابوسعید بهادر (716-736ق) به پایان میرسد. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
خاتمه : درباره روش ترکیب کتاب، مؤلف در اواخر متن تصریح کرده است بر این که : «این ضعیف نیز این کتاب را از آیات قرآن و احادیث سرور رسولان و کلمات سلطان بایزید قدوه موحدان جهان جمع کرد.» (ص 391) | خاتمه : درباره روش ترکیب کتاب، مؤلف در اواخر متن تصریح کرده است بر این که : «این ضعیف نیز این کتاب را از آیات قرآن و احادیث سرور رسولان و کلمات سلطان بایزید قدوه موحدان جهان جمع کرد.» (ص 391) | ||
این کتاب را به چند نگاه باید در سنجش گرفت تا از فوائد گوناگونش آگاهی یافت: 1- اطلاعات تاریخی از جمله درباهر دیدار طغرل سلجوقی با فقیه محمد بویزیدان. و ارادت اولیجایتو به خاندان بایزید و پدر خواندن شرفالدین محمد و برادر خواندن رضیالدین فضلالله و ایجاد ساختمانهایی در روضه بایزید آنچنان که پیشازاین آورده شد. دیگر از این قبیل وقایع تاریخی اشاره است به عصیان هرقوطاق(ص380) که قضیه آن از جمله در روضة الصفا مضبوط است. | |||
2- ضبط اقوال و کلمات بایزید و خرقانی و بعضی از معاشران و معاصران ابویزید مانند موسی خادم و جمعی از متصوفان مهم دیگر و حفظ کردن آنها از پراکندگی | |||
3-جغرافیای تاریخی ناحیه بسطام که ولایت قومش قدیم از آنجا آغاز میشد و به سوی غرب دامنه میگرفت. بازماندن چند نام از آبادیهای پیشینه که امروز نامی دیگر دارند. همچنین است وضع بافت و ترکیب شهری بسطام و موقع استقرار بعضی از امکنه آن که از نظر باستان شناختی اهمیت دارد. | |||
4- ضبط عدهای از عبارات و کلمات گویشی که در منطقه قومش از قرن چهارم تا عصر مؤلف کاربرد داشته و برای مردم قرن هشتم مفهوم بوده است. | |||
5-جنبههای اجتماعی ناقدانه که گاهی در کلمات خفتهاند. مانند: زاهدگونه(336)، قراءگونه (375) و حتی قراآن(384). | |||
6- ضبط مقادیری از اشعار لطیف یا مناسب از سرودههای سنایی تا سعدی که نگاهی به فهرست آنها در پایان گویای چگونگی آنها است. | |||
7- وجود بعضی واژههای فارسی کم استعمال مانند: دستاندوخت (پسانداز)(ص179). | |||
8-نشانههایی از وضع اجتماعی زمانه از جمله مخالفت حاکم عرب بسطام با اینکه پسرش چرا با سروشان مجوس همنشینی پیدا کرده بود.(ص51) | |||
ص 37-38 | |||
<references/> | <references/> |
ویرایش