۱۰۸٬۹۴۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر = NUR16522J1.jpg | | تصویر =NUR16522J1.jpg | ||
| عنوان = آثار الأول في ترتيب الدول | | عنوان =آثار الأول في ترتيب الدول | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[عباسی، حسن بن عبدالله]] (نويسنده) | [[عباسی، حسن بن عبدالله]] (نويسنده) | ||
[[عمیرة، عبدالرحمن]] (محقق و معلق) | [[عمیرة، عبدالرحمن]] (محقق و معلق) | ||
| زبان = عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = /ع2آ3 2546 PJA | | کد کنگره =/ع2آ3 2546 PJA | ||
| موضوع = ادبيات عربي - مجموعهها | | موضوع =ادبيات عربي - مجموعهها | ||
| ناشر =دارالجیل | |||
| ناشر = دارالجیل | | مکان نشر =لبنان - بیروت | ||
| سال نشر =1989م , 1409ق | |||
| مکان نشر = لبنان - بیروت | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16522AUTOMATIONCODE | ||
| سال نشر = 1989م , 1409ق | | چاپ =1 | ||
| شابک = | |||
| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE16522AUTOMATIONCODE | | تعداد جلد =1 | ||
| چاپ = 1 | |||
| شابک = | |||
| تعداد جلد = 1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16522 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =16522 | ||
| کتابخوان همراه نور =16522 | | کتابخوان همراه نور =16522 | ||
| کد پدیدآور = 9527 | | کد پدیدآور =9527 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آثار الأول في ترتيب الدول'''، اثر [[عباسی، حسن بن عبدالله|حسن بن عبدالله عباسی]] (متوفی 710ق)، کتابی است یکجلدی به زبان عربی با موضوع تاریخ و سیاست. نویسنده در این کتاب به بیان مباحث سیاسی و ارتباطات حاکم رعیت پرداخته است. | '''آثار الأول في ترتيب الدول'''، اثر [[عباسی، حسن بن عبدالله|حسن بن عبدالله عباسی]] (متوفی 710ق)، کتابی است یکجلدی به زبان عربی با موضوع تاریخ و سیاست. نویسنده در این کتاب به بیان مباحث سیاسی و ارتباطات حاکم رعیت پرداخته است. | ||
دکتر [[عمیرة، عبدالرحمن|عبدالرحمن عمیرة]] تحقیق این اثر را برعهده گرفته است. | دکتر [[عمیرة، عبدالرحمن|عبدالرحمن عمیرة]] تحقیق این اثر را برعهده گرفته است. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف، این اثر را در اوایل قرن هشتم برای استفاده حکام نگاشت؛ هدف وی این بود که شیوهای را در سیاست دولتها نشان دهد؛ روشی را که حاکم و محکوم در آن بدانند چگونه باید با هم برخورد نمایند تا هرکدام بر حقوق و وظایف خودشان در قبال دیگری آگاه شوند. از این موارد میتوان به تأمین امنیت و اقامه عدل و حمایت از مرزها و حسن همسایگی را نام برد. | مؤلف، این اثر را در اوایل قرن هشتم برای استفاده حکام نگاشت؛ هدف وی این بود که شیوهای را در سیاست دولتها نشان دهد؛ روشی را که حاکم و محکوم در آن بدانند چگونه باید با هم برخورد نمایند تا هرکدام بر حقوق و وظایف خودشان در قبال دیگری آگاه شوند. از این موارد میتوان به تأمین امنیت و اقامه عدل و حمایت از مرزها و حسن همسایگی را نام برد. | ||
خواننده این کتاب در مرحله اول درمییابد که نویسنده آن با ملوک و حکام زندگی کرده است و در فضای سیاست و حکومت رشد کرده است. کاستیهای پنهان را شناخته و وظایف وزیران و دسیسههای اطرافیان را میداند. از نقش رؤسای جمهور و رهبران و مردان نظامی آگاه است و زندگی پادشاهان خاص و عام و تاکتیکهای جنگی را بلد است. ادوات جنگی و شیوههای پیروزی بر دشمن بر جنگ را میشناسد و انگیزههای حمله را میداند. گویا نویسنده این کتاب، چند قرن جلوتر از مردم زمانه خویش بوده و در بهترین دانشگاههای علمی پرورش یافته است. گویا روشهای حکومت بر اساطیر سیاست و مردان اندیشه را آموخته است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص21</ref> | خواننده این کتاب در مرحله اول درمییابد که نویسنده آن با ملوک و حکام زندگی کرده است و در فضای سیاست و حکومت رشد کرده است. کاستیهای پنهان را شناخته و وظایف وزیران و دسیسههای اطرافیان را میداند. از نقش رؤسای جمهور و رهبران و مردان نظامی آگاه است و زندگی پادشاهان خاص و عام و تاکتیکهای جنگی را بلد است. ادوات جنگی و شیوههای پیروزی بر دشمن بر جنگ را میشناسد و انگیزههای حمله را میداند. گویا نویسنده این کتاب، چند قرن جلوتر از مردم زمانه خویش بوده و در بهترین دانشگاههای علمی پرورش یافته است. گویا روشهای حکومت بر اساطیر سیاست و مردان اندیشه را آموخته است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص21</ref> | ||
نویسنده، این کتاب را در چهار بخش اصلی ارائه کرده است که هر بخشی دارای ابواب و فصولی است؛ | نویسنده، این کتاب را در چهار بخش اصلی ارائه کرده است که هر بخشی دارای ابواب و فصولی است؛ | ||
او بخش اول را در ضوابط و قواعد و اصول نوشته است و آن را به ده باب تقسیم کرده است: باب اول در بیان فضیلت پادشاه و شرف وی و نیاز به این امر نوشته شده. وی ادله فراوانی از قرآن کریم و احادیث نبوی بر فضیلت پادشاهی ارائه کرده است که در این میان میتوان به آیات 247 سوره بقره و 20 مائده و آیات دیگری از سورههای آلعمران و... اشاره کرد. همچنین در فرمایش پیامبر(ص) هست که سلطان سایه خدا بر زمین است که هر شخص درماندهای به او پناه میبرد. | او بخش اول را در ضوابط و قواعد و اصول نوشته است و آن را به ده باب تقسیم کرده است: باب اول در بیان فضیلت پادشاه و شرف وی و نیاز به این امر نوشته شده. وی ادله فراوانی از قرآن کریم و احادیث نبوی بر فضیلت پادشاهی ارائه کرده است که در این میان میتوان به آیات 247 سوره بقره و 20 مائده و آیات دیگری از سورههای آلعمران و... اشاره کرد. همچنین در فرمایش پیامبر(ص) هست که سلطان سایه خدا بر زمین است که هر شخص درماندهای به او پناه میبرد. | ||
نویسنده دومین باب را در بیان ارکان ملک و ستونها و قوانین آن نوشته است؛ او در مقدمهای که بر این باب نوشته درباره پادشاهی به شریعت و تنفیذ تعالیم پروردگارش تمسک کرده تا رعیت نیز به آن تمسک کرده و فرمانبردار دستورهای او باشند. به نظر نویسنده پادشاه باید از پنج خصلت بد در امان باشد؛ عصبانی نباشد، بخیل نباشد، خلف وعده و وعید نداشته باشد، حسود و ترسو هم نباشد. | نویسنده دومین باب را در بیان ارکان ملک و ستونها و قوانین آن نوشته است؛ او در مقدمهای که بر این باب نوشته درباره پادشاهی به شریعت و تنفیذ تعالیم پروردگارش تمسک کرده تا رعیت نیز به آن تمسک کرده و فرمانبردار دستورهای او باشند. به نظر نویسنده پادشاه باید از پنج خصلت بد در امان باشد؛ عصبانی نباشد، بخیل نباشد، خلف وعده و وعید نداشته باشد، حسود و ترسو هم نباشد. | ||
وی سپس ادله و براهینی از اقوال حکما و فلاسفه قدیم و جدید بر صحت آنچه به آن دعوت کرده، اقامه میکند. | وی سپس ادله و براهینی از اقوال حکما و فلاسفه قدیم و جدید بر صحت آنچه به آن دعوت کرده، اقامه میکند. | ||
سومین باب درباره پادشاه و هیأت او و خصلتها و ابهت وی است؛ وی در این باب بسیاری از صفاتی را که پادشاه باید به آنها زیور شده باشد به صورتی که عادت وی در اکثر احوال و صفاتش باشد را جمع و بیان کرده است؛ از این موارد این است که پادشاه کثیرالوقار و کمسخن نباشد، حواسش به اطرافش باشد، شوخ و سبک نباشد و دائماً هم عبوس نباشد، سریع ناراحت نشود، بر اهل شر و فساد سخت بگیرد و بر ضعیفان و متوسطان لطف داشته باشد. در مجلس او اشاراتی وجود نداشته و صداها بالاتر از صدای او نباشد. نویسنده سپس این عناصر را تفصیل داده و با هرکدام از آنها آرای اهل خبره و تجربه و همنشینان ملوک و صاحبان اندیشه را ارائه میکند. | سومین باب درباره پادشاه و هیأت او و خصلتها و ابهت وی است؛ وی در این باب بسیاری از صفاتی را که پادشاه باید به آنها زیور شده باشد به صورتی که عادت وی در اکثر احوال و صفاتش باشد را جمع و بیان کرده است؛ از این موارد این است که پادشاه کثیرالوقار و کمسخن نباشد، حواسش به اطرافش باشد، شوخ و سبک نباشد و دائماً هم عبوس نباشد، سریع ناراحت نشود، بر اهل شر و فساد سخت بگیرد و بر ضعیفان و متوسطان لطف داشته باشد. در مجلس او اشاراتی وجود نداشته و صداها بالاتر از صدای او نباشد. نویسنده سپس این عناصر را تفصیل داده و با هرکدام از آنها آرای اهل خبره و تجربه و همنشینان ملوک و صاحبان اندیشه را ارائه میکند. | ||
باب چهارم درباره آنچه بر پادشاه رعایت آن بر مردمانش لازم است و بالعکس را بیان میدارد. نویسنده این فصل را با بیان آیه 54 سوره نساء آغاز میکند. با استناد به این آیه، نویسنده از مردمان میخواهد که در برابر پادشاهانشان مطیع باشند و در اطاعت اوامرش استقامت به خرج داده و از منهیاتش دوری گزینند. | باب چهارم درباره آنچه بر پادشاه رعایت آن بر مردمانش لازم است و بالعکس را بیان میدارد. نویسنده این فصل را با بیان آیه 54 سوره نساء آغاز میکند. با استناد به این آیه، نویسنده از مردمان میخواهد که در برابر پادشاهانشان مطیع باشند و در اطاعت اوامرش استقامت به خرج داده و از منهیاتش دوری گزینند. | ||
وی به فرمایش پیامبر اکرم(ص): «السمع و الطاعة إلا أن یؤمر بمعصیة الله فلا سمع و لا طاعة» استشهاد میکند. وی در بیان فصل طولانیاش در مواردی که رعایتش بر مردمان در مقابل پادشاه لازم است، چهار مورد را نیز بر پادشاه لازم میشمارد: شفقت بر مردمانش، عنایت و توجه به آنان، جمعکردن تفرقات آنان و انس دادن افراد با هم، و مدارا با مردم، چرا که مدارا اصل در سیاست است. سپس پادشاه باید آنان را حمایت کند و رعایتشان را بنماید و مرزهایشان را حفظ کند و غذا و مسکن را در اختیارشان قرار دهد و داد مظلوم را از ظالم بستاند. | وی به فرمایش پیامبر اکرم(ص): «السمع و الطاعة إلا أن یؤمر بمعصیة الله فلا سمع و لا طاعة» استشهاد میکند. وی در بیان فصل طولانیاش در مواردی که رعایتش بر مردمان در مقابل پادشاه لازم است، چهار مورد را نیز بر پادشاه لازم میشمارد: شفقت بر مردمانش، عنایت و توجه به آنان، جمعکردن تفرقات آنان و انس دادن افراد با هم، و مدارا با مردم، چرا که مدارا اصل در سیاست است. سپس پادشاه باید آنان را حمایت کند و رعایتشان را بنماید و مرزهایشان را حفظ کند و غذا و مسکن را در اختیارشان قرار دهد و داد مظلوم را از ظالم بستاند. | ||
پنجمین باب این بخش درباره شکل برخورد پادشاه با پادشاهان همسایه است؛ از دیدگاه نویسنده، حسن سیاست پادشاه بر این است که با همسایگانش خوب برخورد کند و والیانش را بر ایستادگی در برابر هجمهکنندگان بر مرزهایشان امر کند. گمشده و فراری را به آنان برگرداند و از مفسد و سارقشان حمایت نکند. این چیزی بود که دولتها در قرن بیستم برای دستیابی به آن از طریق قوانین بینالمللی و معاهدات ائتلافی و قوانین جهانی جامعه جهانی و سازمان ملل و شورای حکام و... تلاش میکنند. | پنجمین باب این بخش درباره شکل برخورد پادشاه با پادشاهان همسایه است؛ از دیدگاه نویسنده، حسن سیاست پادشاه بر این است که با همسایگانش خوب برخورد کند و والیانش را بر ایستادگی در برابر هجمهکنندگان بر مرزهایشان امر کند. گمشده و فراری را به آنان برگرداند و از مفسد و سارقشان حمایت نکند. این چیزی بود که دولتها در قرن بیستم برای دستیابی به آن از طریق قوانین بینالمللی و معاهدات ائتلافی و قوانین جهانی جامعه جهانی و سازمان ملل و شورای حکام و... تلاش میکنند. | ||
ششمین باب مطالب کتاب درباره سیره پادشاه با امیران و ارکان مملکتش است؛ وی در این باب، نمونههایی از سیاست فارسها در نظام دولت را ارائه میکند و برتری دادن نیروهای نظامی بر سایر مردمان توسط آنان و شیوه آنان در تشکیلات نظامی را بیان میدارد. او سپس نمونههایی از تشکیلاتی که پیامبر اکرم(ص) برای سپاهش وضع کرد و توابع آن مانند عملیات ضبط و ربط و آمادهسازی نیروها و وسایل ترساندن دشمن و سیطره بر او و سایر عوامل پیروزی را ارائه مینماید. | ششمین باب مطالب کتاب درباره سیره پادشاه با امیران و ارکان مملکتش است؛ وی در این باب، نمونههایی از سیاست فارسها در نظام دولت را ارائه میکند و برتری دادن نیروهای نظامی بر سایر مردمان توسط آنان و شیوه آنان در تشکیلات نظامی را بیان میدارد. او سپس نمونههایی از تشکیلاتی که پیامبر اکرم(ص) برای سپاهش وضع کرد و توابع آن مانند عملیات ضبط و ربط و آمادهسازی نیروها و وسایل ترساندن دشمن و سیطره بر او و سایر عوامل پیروزی را ارائه مینماید. | ||
[[عباسی، حسن بن عبدالله|حسن بن عبدالله]]، باب هفتم این بخش را در سیاست پادشاه با اهل شریعت و علما و فقها ارائه کرده و احترام آنان و مجالست با آنان و گوش دادن به نصیحتهایشان را بر حاکم واجب دانسته و نمونههای فراوانی از سیاست پادشاهان و امپراطورهای رومی در برخورد با علما و اهمیت ندادن به آنان یا کم شمردن دانش آنان و موافقت با رأی آنان را ذکر میکند. | [[عباسی، حسن بن عبدالله|حسن بن عبدالله]]، باب هفتم این بخش را در سیاست پادشاه با اهل شریعت و علما و فقها ارائه کرده و احترام آنان و مجالست با آنان و گوش دادن به نصیحتهایشان را بر حاکم واجب دانسته و نمونههای فراوانی از سیاست پادشاهان و امپراطورهای رومی در برخورد با علما و اهمیت ندادن به آنان یا کم شمردن دانش آنان و موافقت با رأی آنان را ذکر میکند. | ||
او هشتمین باب را در سیره پادشاه با عابدان و زاهدان نوشته است؛ از نظر وی خداوند سبحان به احسان به آنان و عمل بر تقرب بر رضایت آنان امر کرده است و به همین دلیل است که در آیه 16 سوره سجده در قرآن کریم به توصیف آنان پرداخته است. وی سخن حاکمان فارس مبنی بر اینکه اتلاف سیاست در سه امر است را ذکر میکند. این سه امر عبارت است از: کار امروز را به فردا انداختن، تفویض امور به افراد بیکفایت و عمل به شهوات نه امور معقول. | او هشتمین باب را در سیره پادشاه با عابدان و زاهدان نوشته است؛ از نظر وی خداوند سبحان به احسان به آنان و عمل بر تقرب بر رضایت آنان امر کرده است و به همین دلیل است که در آیه 16 سوره سجده در قرآن کریم به توصیف آنان پرداخته است. وی سخن حاکمان فارس مبنی بر اینکه اتلاف سیاست در سه امر است را ذکر میکند. این سه امر عبارت است از: کار امروز را به فردا انداختن، تفویض امور به افراد بیکفایت و عمل به شهوات نه امور معقول. | ||
او نهمین باب را در بین سیره پادشاه با افراد شریف و خانوادههای اصیل ذکر مینماید. او معتقد است یاری آنان و گوش دادن به سخنانشان بر پادشاه لازم است همچنین است برآوردن حاجاتشان. | او نهمین باب را در بین سیره پادشاه با افراد شریف و خانوادههای اصیل ذکر مینماید. او معتقد است یاری آنان و گوش دادن به سخنانشان بر پادشاه لازم است همچنین است برآوردن حاجاتشان. | ||
باب دهم کتاب درباره سیره پادشاه با تجار و قاصدین و صنعتگران و کشاورزان است. وی اصحاب حرفهها را با این عبارات میستاید: آنان اسباب آبادانی شهرها و ترتیب و تحسینش هستند، آنانند که باعث ازدیاد خیرات در شهرها هستند. رونق کشاورزی بر آنان استوار است و تجارت و عمران معادن و برپا بودن دیوارهای شهر و... نیز. پس بر پادشاه است که با آنان به نیکی برخورد کند و در حل مشکلاتشان کوشا باشد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص24-28</ref> | باب دهم کتاب درباره سیره پادشاه با تجار و قاصدین و صنعتگران و کشاورزان است. وی اصحاب حرفهها را با این عبارات میستاید: آنان اسباب آبادانی شهرها و ترتیب و تحسینش هستند، آنانند که باعث ازدیاد خیرات در شهرها هستند. رونق کشاورزی بر آنان استوار است و تجارت و عمران معادن و برپا بودن دیوارهای شهر و... نیز. پس بر پادشاه است که با آنان به نیکی برخورد کند و در حل مشکلاتشان کوشا باشد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص24-28</ref> | ||
محقق کتاب در مقدمه به بیان محتوای مطالب فصلهای بعدی نیز پرداخته که به علت جلوگیری از طولانی شدن نوشتار، خواننده علاقهمند را به مطالعه صفحات 28 تا 34 مقدمه کتاب، ارجاع میدهیم. | محقق کتاب در مقدمه به بیان محتوای مطالب فصلهای بعدی نیز پرداخته که به علت جلوگیری از طولانی شدن نوشتار، خواننده علاقهمند را به مطالعه صفحات 28 تا 34 مقدمه کتاب، ارجاع میدهیم. | ||
خط ۷۸: | خط ۵۸: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||