پرش به محتوا

الأخبار الدخيلة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نیعشر' به 'ني‌عشر'
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی')
جز (جایگزینی متن - 'نیعشر' به 'ني‌عشر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۰: خط ۴۰:
باب اول در احاديث تحريف‌شده بوده و داراى دوازده فصل است:
باب اول در احاديث تحريف‌شده بوده و داراى دوازده فصل است:


فصل اول: حديث‌هایى كه ضرورت مذهب، به تحريف شدنشان گواهى مى‌دهد، مانند پنج خبر در باب «ما جاء في الاثنیعشر و النص عليهم»، از کتاب [[الکافی|كافى]] كه این گمان را دامن مى‌زنند كه امامان سيزده تنند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/164 جلالى، عبدالمهدى، ص164]</ref>
فصل اول: حديث‌هایى كه ضرورت مذهب، به تحريف شدنشان گواهى مى‌دهد، مانند پنج خبر در باب «ما جاء في الاثني‌عشر و النص عليهم»، از کتاب [[الکافی|كافى]] كه این گمان را دامن مى‌زنند كه امامان سيزده تنند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/164 جلالى، عبدالمهدى، ص164]</ref>


فصل دوم: حديث‌هایى كه تاريخ به تحريف شدنشان گواهى مى‌دهد، مانند خبرى كه در عيون.ص 195آمده كه در آن ضمن خبر بلندى مربوط به جريان ولادت حسنين(ع)، اسماء بنت عميس، حاضر در صحنه تصوير شده است كه با شواهد تاريخى منافات دارد. در تاريخ ثبت شده است كه او با همسرش جعفر در حبشه بود و عبدالله بن جعفر را همان جا بزاد و جعفر سال فتح خيبر؛ يعنى سال هفتم هجرى از حبشه بازگشت، درحالى‌كه ولادت حسنين(ع) را به اختلاف، در سال دوم و سوم و يا سوم و چهارم ذكر كرده‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/165 همان، ص165 - 166]</ref>
فصل دوم: حديث‌هایى كه تاريخ به تحريف شدنشان گواهى مى‌دهد، مانند خبرى كه در عيون.ص 195آمده كه در آن ضمن خبر بلندى مربوط به جريان ولادت حسنين(ع)، اسماء بنت عميس، حاضر در صحنه تصوير شده است كه با شواهد تاريخى منافات دارد. در تاريخ ثبت شده است كه او با همسرش جعفر در حبشه بود و عبدالله بن جعفر را همان جا بزاد و جعفر سال فتح خيبر؛ يعنى سال هفتم هجرى از حبشه بازگشت، درحالى‌كه ولادت حسنين(ع) را به اختلاف، در سال دوم و سوم و يا سوم و چهارم ذكر كرده‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/165 همان، ص165 - 166]</ref>
خط ۴۶: خط ۴۶:
فصل سوم: خبرهایى كه شيوه كلام و طرز جمله‌بندى (سياق) گواه بر تحريف شدنشان است، مانند خبرى كه در «[[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]» در انتهاى باب «المواضع التي تجوز فيها الصلاة و التي لا تجوز»، جميل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده است: «لا بأس أن تصلي المرأة حذاء الرجل و هو يصلي؛ فإن النبي(ص) كان يصلي و عائشة مضطجعة بين يديه و هي حائض و كان إذا أراد أن يسجد غمز رجليها فرفعت رجليها حتى يسجد». نویسنده به این نكته اشاره دارد كه در «وافى» آمده است كه شكل درست عبارت، بايد چنين باشد: «لا بأس أن تضطجع المرأة بحذاء الرجل» و احتمالا تصحيف شده است. به نظر نویسنده نزدیکى واژه «تصلي» با «تضطجع» در نگارش، گواه تصحيف است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/166 همان، ص166 - 167]</ref>
فصل سوم: خبرهایى كه شيوه كلام و طرز جمله‌بندى (سياق) گواه بر تحريف شدنشان است، مانند خبرى كه در «[[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]» در انتهاى باب «المواضع التي تجوز فيها الصلاة و التي لا تجوز»، جميل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده است: «لا بأس أن تصلي المرأة حذاء الرجل و هو يصلي؛ فإن النبي(ص) كان يصلي و عائشة مضطجعة بين يديه و هي حائض و كان إذا أراد أن يسجد غمز رجليها فرفعت رجليها حتى يسجد». نویسنده به این نكته اشاره دارد كه در «وافى» آمده است كه شكل درست عبارت، بايد چنين باشد: «لا بأس أن تضطجع المرأة بحذاء الرجل» و احتمالا تصحيف شده است. به نظر نویسنده نزدیکى واژه «تصلي» با «تضطجع» در نگارش، گواه تصحيف است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/166 همان، ص166 - 167]</ref>


فصل چهارم: خبرهایى كه به علت به‌هم‌درآميختن متون، سندها و جز آن، دستخوش تحريف شده‌اند؛ به‌عنوان مثال، «خصال» در «أبواب الاثنیعشر» در عنوان «الذين أنكروا على أبي‌بكر جلوسه في الخلافة»، مسندا از زيد بن وهب روايتى را ذكر كرده كه در آن، راويان، ابى بن كعب خزرجى انصارى را با مهاجران مخلوط كرده‌اند؛ درحالى‌كه برقى در انتهاى رجالش مرسلا، طبرسى در احتجاج مرفوعا از ابان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و احمد بن محمد طبرى، معروف به خليلى از عامه، نيز این خبر را روايت كرده‌اند و در هر سه تصريح شده است كه ابى بن كعب از انصار بوده و از دوازده تن، شش تن مهاجر و شش تن از انصار بوده‌اند؛ درحالى‌كه در «خصال»، مهاجران هشت تن و انصار چهار تنند و ابى بن كعب انصارى را جزء مهاجران محسوب داشته و ابن مسعود را به آنان افزوده است؛ حال آنكه در هيچ‌یک از سه مأخذ پيش‌گفته، نامى از ابن مسعود برده نشده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/168 ر. ك: همان، ص168]</ref>
فصل چهارم: خبرهایى كه به علت به‌هم‌درآميختن متون، سندها و جز آن، دستخوش تحريف شده‌اند؛ به‌عنوان مثال، «خصال» در «أبواب الاثني‌عشر» در عنوان «الذين أنكروا على أبي‌بكر جلوسه في الخلافة»، مسندا از زيد بن وهب روايتى را ذكر كرده كه در آن، راويان، ابى بن كعب خزرجى انصارى را با مهاجران مخلوط كرده‌اند؛ درحالى‌كه برقى در انتهاى رجالش مرسلا، طبرسى در احتجاج مرفوعا از ابان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و احمد بن محمد طبرى، معروف به خليلى از عامه، نيز این خبر را روايت كرده‌اند و در هر سه تصريح شده است كه ابى بن كعب از انصار بوده و از دوازده تن، شش تن مهاجر و شش تن از انصار بوده‌اند؛ درحالى‌كه در «خصال»، مهاجران هشت تن و انصار چهار تنند و ابى بن كعب انصارى را جزء مهاجران محسوب داشته و ابن مسعود را به آنان افزوده است؛ حال آنكه در هيچ‌یک از سه مأخذ پيش‌گفته، نامى از ابن مسعود برده نشده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/168 ر. ك: همان، ص168]</ref>


فصل پنجم: خبرهایى كه به سبب تشابه رسم‌الخط يا اندكى افتادگى، تحريف شده‌اند؛ از این نوع، خبرى است كه از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت شده است: «ما بدا لله بداءً كما بدا به في إسماعيل ابنیو رواه أبوالحسين الأسدي: ما بدا لله بداء كما بدأ له في إسماعيل أبي». مطابق قرائت نخست، اسماعيل بن صادق(ع) مد نظر است و در مفهوم بداى مربوط به او گفته‌اند: بداى او این بود كه پيش از وفات [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، مرگ او را درربود تا دانسته شود كه او پس از پدرش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، امام نمى‌باشد. اما مطابق قرائت دوم، مقصود اسماعيل ذبيح است و درباره بداى او گفته‌اند: بداى وى این بود كه نخست، پدرش فرمان يافت او را بكشد، آن‌گاه به‌جاى او قربانى عظيم فدا شد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/169 ر. ك: همان، ص169 - 170]</ref>
فصل پنجم: خبرهایى كه به سبب تشابه رسم‌الخط يا اندكى افتادگى، تحريف شده‌اند؛ از این نوع، خبرى است كه از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت شده است: «ما بدا لله بداءً كما بدا به في إسماعيل ابنیو رواه أبوالحسين الأسدي: ما بدا لله بداء كما بدأ له في إسماعيل أبي». مطابق قرائت نخست، اسماعيل بن صادق(ع) مد نظر است و در مفهوم بداى مربوط به او گفته‌اند: بداى او این بود كه پيش از وفات [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، مرگ او را درربود تا دانسته شود كه او پس از پدرش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، امام نمى‌باشد. اما مطابق قرائت دوم، مقصود اسماعيل ذبيح است و درباره بداى او گفته‌اند: بداى وى این بود كه نخست، پدرش فرمان يافت او را بكشد، آن‌گاه به‌جاى او قربانى عظيم فدا شد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/169 ر. ك: همان، ص169 - 170]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش