پرش به محتوا

نظرية النقد العربي روية قرآنية معاصرة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'القرآنی' به 'القرآني'
جز (جایگزینی متن - 'القرآنی' به 'القرآني')
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
پیام نقد ادبی، در شعر باشد یا نثر، تشخیص دادن گفتار زیبا از نازیبا است. نص ادبی، مسیری است که نقد ادبی در آن رفت و آمد می‌کند. ناقد ادبی کسی است که به‌نقد نص می‌پردازد ولی باید توجه داشت که حکم وی در این زمینه دلخواهی نیست و طبعاً از قواعدی پیروی می‌کند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref>. ازآن‌رو که نص ادبی تشکیل یافته از لفظ و معنی است، ناقدان نسبت به میزان اهمیتی که به لفظ یا معنی یا دلالت لفظ بر معنی می‌دهند به سه گروه تقسیم شده‌اند؛ گروهی تعصب بر روی لفظ دارند و بیشتر روی آن تمرکز می‌کنند، برخی جانب معنا را راجح دانسته و سهم بیشتر را به آن می‌دهند و گروه سوم به میزان دلالتی که لفظ بر معنا دارد توجه بیشتری کرده‌اند. این اختلاف آراء باعث تعدد مذاهب نقدی قدیم و معاصر شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. با دقت نظر در موضوع این بحث، برداشت از متن ادبی را تحت تأثیر صورت فنی هنری‌اش می‌بینیم، یا اینکه دقت‌ها و ریزه‌کاری‌های معنایی آن را پی می‌بریم و یا آن را متکی بر میزان دلالت لفظ بر معنا می‌دانیم و ازاین‌رو نویسنده مباحث اصلی را ضمن سه فصل؛ اصطلاح صورت فنی، قضیه لفظ و معنی و دلالت الفاظ مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>.
پیام نقد ادبی، در شعر باشد یا نثر، تشخیص دادن گفتار زیبا از نازیبا است. نص ادبی، مسیری است که نقد ادبی در آن رفت و آمد می‌کند. ناقد ادبی کسی است که به‌نقد نص می‌پردازد ولی باید توجه داشت که حکم وی در این زمینه دلخواهی نیست و طبعاً از قواعدی پیروی می‌کند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref>. ازآن‌رو که نص ادبی تشکیل یافته از لفظ و معنی است، ناقدان نسبت به میزان اهمیتی که به لفظ یا معنی یا دلالت لفظ بر معنی می‌دهند به سه گروه تقسیم شده‌اند؛ گروهی تعصب بر روی لفظ دارند و بیشتر روی آن تمرکز می‌کنند، برخی جانب معنا را راجح دانسته و سهم بیشتر را به آن می‌دهند و گروه سوم به میزان دلالتی که لفظ بر معنا دارد توجه بیشتری کرده‌اند. این اختلاف آراء باعث تعدد مذاهب نقدی قدیم و معاصر شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. با دقت نظر در موضوع این بحث، برداشت از متن ادبی را تحت تأثیر صورت فنی هنری‌اش می‌بینیم، یا اینکه دقت‌ها و ریزه‌کاری‌های معنایی آن را پی می‌بریم و یا آن را متکی بر میزان دلالت لفظ بر معنا می‌دانیم و ازاین‌رو نویسنده مباحث اصلی را ضمن سه فصل؛ اصطلاح صورت فنی، قضیه لفظ و معنی و دلالت الفاظ مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>.


محمد حسین علی صغیر در مقدمه می‌نویسد: در فصل اول درباره صورت‌های فنی بیان، در اصطلاح ناقدین قدیم عرب صحبت کرده‌ام و نظریات غربیان و مستشرقین را ذکر کرده و چنین نتیجه گرفته‌ام: در حدود قرن پنجم هجری غربیان و شرقیان در حال آموختن و دریافت علم از کلان‌شهرهای عربی مانند قاهره و قیروان و أشبیلیه و غرناطه و بغداد و بصره و کوفه و موصل و دمشق بوده‌اند و این امر، جزئی جدایی‌ناپذیر از تمدن ملت عرب به شمار می‌رود. در فصل دوم درباره ابعاد مختلف لفظ و معنی نزد منتقدین عرب و اروپائیان صحبت کرده‌ام و در نهایت به یافته آنان (وحدت لفظ و معنی در یک چارچوب مشخص جدایی‌ناپذیر) رسیدم. در فصل سوم متعرض انواع دلالت الفاظ شده‌ام و نمونه‌ها و مثال‌هایی از آن هنگام تطبیق آیات قرآن کریم و نمونه‌های مثال‌های قرآنی به صور خاص با اعتماد بر آنچه در رساله «الصورة الفنية في المثل القرآنی: دراسة نقدیه و بلاغیة» استنباط کرده بودم به‌علاوه طرح‌های معاصر، به‌دوراز فهم دلالی لغوی نزد اروپائیان را ذکر کرده‌ام.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>
محمد حسین علی صغیر در مقدمه می‌نویسد: در فصل اول درباره صورت‌های فنی بیان، در اصطلاح ناقدین قدیم عرب صحبت کرده‌ام و نظریات غربیان و مستشرقین را ذکر کرده و چنین نتیجه گرفته‌ام: در حدود قرن پنجم هجری غربیان و شرقیان در حال آموختن و دریافت علم از کلان‌شهرهای عربی مانند قاهره و قیروان و أشبیلیه و غرناطه و بغداد و بصره و کوفه و موصل و دمشق بوده‌اند و این امر، جزئی جدایی‌ناپذیر از تمدن ملت عرب به شمار می‌رود. در فصل دوم درباره ابعاد مختلف لفظ و معنی نزد منتقدین عرب و اروپائیان صحبت کرده‌ام و در نهایت به یافته آنان (وحدت لفظ و معنی در یک چارچوب مشخص جدایی‌ناپذیر) رسیدم. در فصل سوم متعرض انواع دلالت الفاظ شده‌ام و نمونه‌ها و مثال‌هایی از آن هنگام تطبیق آیات قرآن کریم و نمونه‌های مثال‌های قرآنی به صور خاص با اعتماد بر آنچه در رساله «الصورة الفنية في المثل القرآني: دراسة نقدیه و بلاغیة» استنباط کرده بودم به‌علاوه طرح‌های معاصر، به‌دوراز فهم دلالی لغوی نزد اروپائیان را ذکر کرده‌ام.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>


نویسنده نتایج حاصله از مباحث را در خاتمه این‌چنین بیان می‌کند:
نویسنده نتایج حاصله از مباحث را در خاتمه این‌چنین بیان می‌کند:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش