۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
او در بحث نیت متذکر میشود که در کلام متأخرین بحث نیت طولانی شده، ولی اساسا از حدیث اهلبیت(ع) خالی است. همچنین قدمای از فقها که در بیان احکام شرعی به مشابهت با اهل خلاف در تولید مسائل، احتیاجی نمیدیدند<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27</ref>. | او در بحث نیت متذکر میشود که در کلام متأخرین بحث نیت طولانی شده، ولی اساسا از حدیث اهلبیت(ع) خالی است. همچنین قدمای از فقها که در بیان احکام شرعی به مشابهت با اهل خلاف در تولید مسائل، احتیاجی نمیدیدند<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27</ref>. | ||
از جمله این موارد این است که ضمن ذکر مواقیت احرام میگوید: کسی که منزلش کمتر از این مواقیت است تا مکه، از همان جا محرم میشود و معروف در کلام اصحاب، شمول این حکم برای اهل مکه است؛ پس احرامشان به حج از منازلشان صورت میپذیرد؛ بااینکه نص وارد در حکم، آنان را شامل نمیشود و در دو حدیث که به صحت شهرت دارند، مخالف این حکم بیان شده است. یکی از این دو حدیث، روایت وارده از عبدالرحمن بن حجاج از ابیعبدالله(ع) است که میگوید: «قلت له: | از جمله این موارد این است که ضمن ذکر مواقیت احرام میگوید: کسی که منزلش کمتر از این مواقیت است تا مکه، از همان جا محرم میشود و معروف در کلام اصحاب، شمول این حکم برای اهل مکه است؛ پس احرامشان به حج از منازلشان صورت میپذیرد؛ بااینکه نص وارد در حکم، آنان را شامل نمیشود و در دو حدیث که به صحت شهرت دارند، مخالف این حکم بیان شده است. یکی از این دو حدیث، روایت وارده از عبدالرحمن بن حجاج از ابیعبدالله(ع) است که میگوید: «قلت له: إنیأريد الجوار فكيف أصنع»؟. حضرت به ایشان میفرمایند: «إذا رأيت هلال ذيالحجة فاخرج إلی الجعرانة فاحرم منها بالحجّ» و در روایت دوم که از سالم حنّاط نقل شده، آمده: «كنت مجاورا بمكة فسألت أباعبدالله(ع): من أين أحرم بالحجّ؟ قال: من حيث أحرم رسولالله(ص) من الجعرانة»<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از کلام خویش، هنگام ذکر طواف میگوید: سپس روبهروی حجر الاسود قرار میگیرد و اولین جزء از طوافش را از کنار رکن یمانی، درحالیکه کتف چپش را محاذی آن واقع میکند، انجام میدهد؛ ولو از روی گمان، بنا بر معروف از کلام متأخرین از اصحاب. البته اشکالی وجود نخواهد داشت که ما بهخاطر خروج از مخالفت با آنان، به آنچه که ذکر کردهاند، ملتزم شویم. پس احادیث ائمه ما خالی از پرداختن به این تحریرند و در نفی مضایقه به این مقدار، ظهور دارند. نویسنده سپس میگوید: در آخر شوط هفتم طواف، ختم به جایی که از آنجا شروع کرده بود، مراعات میشود و باید اولین جزء بدنش با اولین جزء از حجر محاذی شود؛ همان طور که در ابتدای دور اول طواف نیز چنین میشد. البته واقع امر این است که دلیلی بر اعتبار چنین تضییقی وجود ندارد، ولی معروف در کلام علما چنین است و البته اشکالی هم در موافقت با آنان پیش نمیآید<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. | نویسنده در بخشی از کلام خویش، هنگام ذکر طواف میگوید: سپس روبهروی حجر الاسود قرار میگیرد و اولین جزء از طوافش را از کنار رکن یمانی، درحالیکه کتف چپش را محاذی آن واقع میکند، انجام میدهد؛ ولو از روی گمان، بنا بر معروف از کلام متأخرین از اصحاب. البته اشکالی وجود نخواهد داشت که ما بهخاطر خروج از مخالفت با آنان، به آنچه که ذکر کردهاند، ملتزم شویم. پس احادیث ائمه ما خالی از پرداختن به این تحریرند و در نفی مضایقه به این مقدار، ظهور دارند. نویسنده سپس میگوید: در آخر شوط هفتم طواف، ختم به جایی که از آنجا شروع کرده بود، مراعات میشود و باید اولین جزء بدنش با اولین جزء از حجر محاذی شود؛ همان طور که در ابتدای دور اول طواف نیز چنین میشد. البته واقع امر این است که دلیلی بر اعتبار چنین تضییقی وجود ندارد، ولی معروف در کلام علما چنین است و البته اشکالی هم در موافقت با آنان پیش نمیآید<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. |
ویرایش