پرش به محتوا

ابن فارض، عمر بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'گي' به 'گی'
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی')
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۹: خط ۴۹:
ابن فارض در قاهره به استماع حديث از بهاءالدين قاسم بن عساكر پرداخت و مذهب شافعى را برگزيد. سپس به تصوف روى آورد و به وادى «مستضعفين» در كوه مقطّم رفت و به رياضت و مجاهدت پرداخت. گویند روزى، هنگامى كه به قاهره بازگشته بود و قصد ورود به مدرسه «سيوفيه» داشت، پيرمرد بقالى را ديد كه برخلاف قاعده مقرر وضو مى‌گرفت. ابن فارض به قصد اعتراض با او به سخن گفتن پرداخت، ولى پيرمرد كه از اولیاء الله بود، به او گفت كه‌ اى عمر! گشايش كار تو در مصر نخواهد بود بلكه در مكه به مقصود خواهى رسيد ‎و اكنون هنگام آن فرارسيده است.
ابن فارض در قاهره به استماع حديث از بهاءالدين قاسم بن عساكر پرداخت و مذهب شافعى را برگزيد. سپس به تصوف روى آورد و به وادى «مستضعفين» در كوه مقطّم رفت و به رياضت و مجاهدت پرداخت. گویند روزى، هنگامى كه به قاهره بازگشته بود و قصد ورود به مدرسه «سيوفيه» داشت، پيرمرد بقالى را ديد كه برخلاف قاعده مقرر وضو مى‌گرفت. ابن فارض به قصد اعتراض با او به سخن گفتن پرداخت، ولى پيرمرد كه از اولیاء الله بود، به او گفت كه‌ اى عمر! گشايش كار تو در مصر نخواهد بود بلكه در مكه به مقصود خواهى رسيد ‎و اكنون هنگام آن فرارسيده است.


پس از این ديدار، به حجاز رفت و مدت 15 سال در كوهستان‌هاى پيرامون مكه به تزكيه نفس پرداخت. سال‌هایى كه در این ناحيه به سرآورد، در زندگى روحانى و ذوقى وى تأثيرات عمیق برجاى گذارد، چنان‌كه در «تائيه صغرى»، اشارات بسيار به این دوران دارد و قصيده «داليه» او نيز كه در مصر و بعد از بازگشت از سفر حجاز سروده شده است، آكنده از اشارات و سخنان شورانگيز درباره مكه و اماكن متبرکه آن‌جاست.
پس از این ديدار، به حجاز رفت و مدت 15 سال در كوهستان‌هاى پيرامون مكه به تزكيه نفس پرداخت. سال‌هایى كه در این ناحيه به سرآورد، در زندگى روحانى و ذوقى وى تأثيرات عمیق برجاى گذارد، چنان‌كه در «تائيه صغرى»، اشارات بسيار به این دوران دارد و قصيده «داليه» او نيز كه در مصر و بعد از بازگشت از سفر حجاز سروده شده است، آكنده از اشارات و سخنان شورانگیز درباره مكه و اماكن متبرکه آن‌جاست.


از آن شيخ بقال ديگر سخنى در میان نيست تا آن‌كه به گفته شيخ على، بعد از 15 سال روزى در باطن ابن فارض ندا مى‌دهد كه به قاهره بازآى و بر من نماز بگزار. ابن فارض به قاهره مى‌شتابد و بر جنازه او نماز مى‌گزارد و او را به ترتيبى كه خود وصيت كرده بود، در «قرافه»، در دامنه كوه مقطّم و در مسجد عارض به خاک مى‌سپارد. شيخ على و اكثر تذكره‌نویسان، نام این شيخ را نگفته و از او تنها به عنوان «شيخ بقال» ياد كرده‌اند، اما ابن زيات، نام او را شيخ ابوالحسن على بقال ضبط كرده است و ابن اياس او را به نام شيخ محمد بقال مى‌شناسد.
از آن شيخ بقال ديگر سخنى در میان نيست تا آن‌كه به گفته شيخ على، بعد از 15 سال روزى در باطن ابن فارض ندا مى‌دهد كه به قاهره بازآى و بر من نماز بگزار. ابن فارض به قاهره مى‌شتابد و بر جنازه او نماز مى‌گزارد و او را به ترتيبى كه خود وصيت كرده بود، در «قرافه»، در دامنه كوه مقطّم و در مسجد عارض به خاک مى‌سپارد. شيخ على و اكثر تذكره‌نویسان، نام این شيخ را نگفته و از او تنها به عنوان «شيخ بقال» ياد كرده‌اند، اما ابن زيات، نام او را شيخ ابوالحسن على بقال ضبط كرده است و ابن اياس او را به نام شيخ محمد بقال مى‌شناسد.
خط ۵۷: خط ۵۷:
از آثار او و نيز از آنچه درباره او نوشته‌اند، به روشنى برمى‌آيد كه وى یکى از درخشان‌ترين چهره‌هاى عرفان اسلامى بوده است، اما هرگز نمى‌توان او را یک صوفى به مفهوم متعارف آن به شمار آورد و در چهارچوب نظام تصوف خانقاهى قرار داد. چنان‌كه به گفته فرزندش، او لباس نیکو مى‌پوشيد و بوى خوش به كار مى‌برد و نيز در ديدارى كه با شيخ شهاب‌الدين سهروردى داشته است، سهروردى از وى مى‌خواهد كه اجازه دهد تا فرزندان او را خرقه بپوشاند و به طريقت خود درآورد، ولى او نخست نمى‌پذيرد و مى‌گوید كه «روش ما چنين نيست».
از آثار او و نيز از آنچه درباره او نوشته‌اند، به روشنى برمى‌آيد كه وى یکى از درخشان‌ترين چهره‌هاى عرفان اسلامى بوده است، اما هرگز نمى‌توان او را یک صوفى به مفهوم متعارف آن به شمار آورد و در چهارچوب نظام تصوف خانقاهى قرار داد. چنان‌كه به گفته فرزندش، او لباس نیکو مى‌پوشيد و بوى خوش به كار مى‌برد و نيز در ديدارى كه با شيخ شهاب‌الدين سهروردى داشته است، سهروردى از وى مى‌خواهد كه اجازه دهد تا فرزندان او را خرقه بپوشاند و به طريقت خود درآورد، ولى او نخست نمى‌پذيرد و مى‌گوید كه «روش ما چنين نيست».


نام ابن فارض، در حوزه عرفان و تصوف قرن 7ق، در كنار نام كسانى چون [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] جاى مى‌گيرد و قصايد او مخصوصاًً «تائيه كبرى»، همراه با «فصوص الحكم» و «فكوك» در خانقاه‌ها و حلقه‌هاى صوفيه تدريس مى‌شده است.
نام ابن فارض، در حوزه عرفان و تصوف قرن 7ق، در كنار نام كسانى چون [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] جاى مى‌گیرد و قصايد او مخصوصاًً «تائيه كبرى»، همراه با «فصوص الحكم» و «فكوك» در خانقاه‌ها و حلقه‌هاى صوفيه تدريس مى‌شده است.


از سرسخت‌ترين مخالفان و دشمنان ابن فارض، تقى‌الدين [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] (د 728ق) عالم حنبلى است كه به شدت با رقص و سماع ابن فارض مخالف است و او را در كنار كسانى مانند [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]، ابن سبعين و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] مى‌داند.
از سرسخت‌ترين مخالفان و دشمنان ابن فارض، تقى‌الدين [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] (د 728ق) عالم حنبلى است كه به شدت با رقص و سماع ابن فارض مخالف است و او را در كنار كسانى مانند [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]، ابن سبعين و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] مى‌داند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش