۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:اسفند(98)' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
او، در فنون انشايى ديوانى دست داشت و دست كم سه بار در جنوب مراكش از طرف خاندان بنى وطاس كه حاكم فاس بود، به سفارتهاى مهم گماشته شده بود. این خاندان، آخرين تيره خاندان بنى مرين است كه به تشویق فرهنگ و رونق تمدن مغرب اشتهار دارند و گزارش دقيق و مفصل شهر فاس به قلم لئون آفريقايى مربوط به دوران آنهاست كه بايد آن را دوران انتقال تاريخ مراكش از قرون وسطى به عصر جديد به شمار آورد. | او، در فنون انشايى ديوانى دست داشت و دست كم سه بار در جنوب مراكش از طرف خاندان بنى وطاس كه حاكم فاس بود، به سفارتهاى مهم گماشته شده بود. این خاندان، آخرين تيره خاندان بنى مرين است كه به تشویق فرهنگ و رونق تمدن مغرب اشتهار دارند و گزارش دقيق و مفصل شهر فاس به قلم لئون آفريقايى مربوط به دوران آنهاست كه بايد آن را دوران انتقال تاريخ مراكش از قرون وسطى به عصر جديد به شمار آورد. | ||
وى، در اثناى سفرهاى مكرر، داخل و شمال آفريقا را نیک شناخته بود. هنوز | وى، در اثناى سفرهاى مكرر، داخل و شمال آفريقا را نیک شناخته بود. هنوز انگیزههایى كه وى را در سال 1515م / 921ق، به ترك مراكش و سفر در اقطار جهان واداشت، چون ديگر مسائل مربوط به زندگى او، روشن نيست. شايد انگیزه اصلى او حج بود و يا انگیزههاى ديگرى داشته است. به هر حال بايد گفت كه تعداد مناطقى كه ديده بىسابقه بوده است، زيرا چنانكه خود مىگوید، به مصر، بلاد عرب، ایران، شام و ارمنستان سفر كرده و بلاد تاتار را كه ظاهراً منظورش منطقهاى از تبريز است، ديده است. | ||
در سال 1517م / 923ق، در مكه و مصر حضور داشت و این سال، یکى از مراحل قاطع تاريخ این منطقه بود كه سلطان سليم عثمانى، مصر را گشود، ولى مؤلف ما خبرى درباره آن نمىگوید. الوزان، در سفر خود، به استانبول نيز رسيد كه در آن موقع مورد توجه عربهایى كه وطنشان مستقيم يا غير مستقيم قلمرو نفوذ دول عثمانى شده بود. | در سال 1517م / 923ق، در مكه و مصر حضور داشت و این سال، یکى از مراحل قاطع تاريخ این منطقه بود كه سلطان سليم عثمانى، مصر را گشود، ولى مؤلف ما خبرى درباره آن نمىگوید. الوزان، در سفر خود، به استانبول نيز رسيد كه در آن موقع مورد توجه عربهایى كه وطنشان مستقيم يا غير مستقيم قلمرو نفوذ دول عثمانى شده بود. | ||
تعيين تاريخ دقيق مسافرتهاى او میسر نيست، ولى به هر حال سرانجامى | تعيين تاريخ دقيق مسافرتهاى او میسر نيست، ولى به هر حال سرانجامى غمانگیز داشت، زيرا در راه بازگشت، نزدیک جزيره جربه، به دست دزدان دريايى جزيره سيسيل اسير شد كه در حدود سال 1520م، او را به ناپل و از آنجا به رم بردند و با یک زرافه به پاپ لئوى دهم(1513 - 152) هديه كردند. مغربى، ناچار شد مسيحى شود و نام ولى نعمت خود، جووانى لئونى را بگیرد و پاپ او را در رم و بولونيا به تدريس زبان عربى و فعاليت علمى واداشت. | ||
چون زبان اسپانيولى را كه تقريباً زبان مادرى او بود نیک مىدانست، به كمك آن خيلى زود با محيط تازه آشنا شد و زبان ايتاليايى و لاتينى را به خوبى فراگرفت. | چون زبان اسپانيولى را كه تقريباً زبان مادرى او بود نیک مىدانست، به كمك آن خيلى زود با محيط تازه آشنا شد و زبان ايتاليايى و لاتينى را به خوبى فراگرفت. |
ویرایش