پرش به محتوا

تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] اظهار می‌دارد که میان تصوف و توحید و تنزیه اسلامی ربط وثیقی وجود دارد و صوفیان در مسیری تاریخی از توحید اسلامی به تصوف منتقل شدند و ارتباط انسان با خدا را تصویری تازه دادند. نویسنده این سیر را از قرآن کریم و وحی نبوی آغاز می‌کند و در سیر تاریخی با در هم آمیختن برخی مکاتب و عقاید به دوران پختگی تصوف اسلامی می‌رساند. وی معتقد است پیامبر اسلام(ص)، واجد عمیق‌ترین تجارب روحی بوده و آگاهانه و مستقیم در محضر خداوند متعال بوده است و اگر ایشان در چنین وضعیتی نبود، هیچ‌گاه نمی‌توانست اساس اسلام را بر بنیانی استوار قرار دهد.
[[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] اظهار می‌دارد که میان تصوف و توحید و تنزیه اسلامی ربط وثیقی وجود دارد و صوفیان در مسیری تاریخی از توحید اسلامی به تصوف منتقل شدند و ارتباط انسان با خدا را تصویری تازه دادند. نویسنده این سیر را از قرآن کریم و وحی نبوی آغاز می‌کند و در سیر تاریخی با در هم آمیختن برخی مکاتب و عقاید به دوران پختگی تصوف اسلامی می‌رساند. وی معتقد است پیامبر اسلام(ص)، واجد عمیق‌ترین تجارب روحی بوده و آگاهانه و مستقیم در محضر خداوند متعال بوده است و اگر ایشان در چنین وضعیتی نبود، هیچ‌گاه نمی‌توانست اساس اسلام را بر بنیانی استوار قرار دهد.


او در این بخش به سیر تصوف اسلامی از زهد به محبت و عشق نیز اشاره‌ای می‌کند و نشان می‌دهد که مقتضای پرداختن به هریک از آن‌ها چیست. او همچنین به نگرش صوفیه به توحید اشاره می‌کند. به بیان وی صوفیه، توحید را از اموری به حساب می‌آورند که عقل نیروی ادراک آن را ندارد و آن را رازی می‌شمارند از رازها که خداوند آن را بر هرکس از بندگان خود که بخواهد، می‌گشاید و در بعضی از تجارب دینی بر ایشان آن را متجلی می‌کند. وی در این باب به حلاج و اجوال و اقوال وی نیز اشاراتی دارد<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص25</ref>.
او در این بخش به سیر تصوف اسلامی از زهد به محبت و عشق نیز اشاره‌ای می‌کند و نشان می‌دهد که مقتضای پرداختن به هریک از آن‌ها چیست. او همچنین به نگرش صوفیه به توحید اشاره می‌کند. به بیان وی صوفیه، توحید را از اموری به حساب می‌آورند که عقل نیروی ادراک آن را ندارد و آن را رازی می‌شمارند از رازها که خداوند آن را بر هرکس از بندگان خود که بخواهد، می‌گشاید و در بعضی از تجارب دینی بر ایشان آن را متجلی می‌کند. وی در این باب به حلاج و احوال و اقوال وی نیز اشاراتی دارد<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص25</ref>.
در پایان کتاب، تعلیقات و یادداشت‌های متعدد و مفصل دکتر [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]] بر مطالب کتاب است. این یادداشت‌ها که گاه در حد یک مقاله پژوهشی مفصلند، ارزش بسیاری به این اثر داده اند و بسیاری از مجملات آن را تفصیل بخشیده‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.
در پایان کتاب، تعلیقات و یادداشت‌های متعدد و مفصل دکتر [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]] بر مطالب کتاب است. این یادداشت‌ها که گاه در حد یک مقاله پژوهشی مفصلند، ارزش بسیاری به این اثر داده اند و بسیاری از مجملات آن را تفصیل بخشیده‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.
==پانویس ==
==پانویس ==
۱٬۴۸۲

ویرایش