پرش به محتوا

الذخيرة: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ثـ' به 'ث'
جز (جایگزینی متن - 'چـ' به 'چ')
جز (جایگزینی متن - 'ثـ' به 'ث')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۱۹: خط ۱۹:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =38461
| کتابخانۀ دیجیتال نور =28021
| کتابخوان همراه نور =28021
| کتابخوان همراه نور =28021
| کد پدیدآور =18153
| کد پدیدآور =18153
خط ۴۸: خط ۴۸:
ولی دهریه، معتقد به قدم عالم و بی‌نیازی آن از صانع هستند. این مطلب، اگرچه باطل است، اما اشکالی که بر قول فلاسفه (که قائل به قدم عالم و نیاز آن به صانع موجد واجب الوجود لذاته هستند) لازم می‌آید، بر آنها وارد نیست. فلاسفه می‌گویند: عالم ممکن است و معنای امکان تساوی وجود و عدم نسبت به ذات ممکن است و چون ترجیح یکی از وجود و عدم بر دیگری بدون مرجح محال است. پس وجود عالم نیاز به مرجحی دارد و آن مرجح نباید ممکنی باشد که منتهی به واجب نمی‌شود؛ وگرنه تسلسل لازم می‌آید بلکه باید واجب الوجود باشد که همان مطلوب ماست». سپس در ادامه به نقد این کلام فلاسفه پرداخته و قدم عالم در کلام فلاسفه را مورد نقد قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38461/1/56 ر.ک: همان، ص87-86]</ref>.
ولی دهریه، معتقد به قدم عالم و بی‌نیازی آن از صانع هستند. این مطلب، اگرچه باطل است، اما اشکالی که بر قول فلاسفه (که قائل به قدم عالم و نیاز آن به صانع موجد واجب الوجود لذاته هستند) لازم می‌آید، بر آنها وارد نیست. فلاسفه می‌گویند: عالم ممکن است و معنای امکان تساوی وجود و عدم نسبت به ذات ممکن است و چون ترجیح یکی از وجود و عدم بر دیگری بدون مرجح محال است. پس وجود عالم نیاز به مرجحی دارد و آن مرجح نباید ممکنی باشد که منتهی به واجب نمی‌شود؛ وگرنه تسلسل لازم می‌آید بلکه باید واجب الوجود باشد که همان مطلوب ماست». سپس در ادامه به نقد این کلام فلاسفه پرداخته و قدم عالم در کلام فلاسفه را مورد نقد قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38461/1/56 ر.ک: همان، ص87-86]</ref>.


مقصود از توحید در فلسفه، نفی‎ مطلق‎ کثـرت از واجب بالذات است؛ چه کثرت درونی ناشی از ترکیب و چه کثرت بیرونی ناشی از شریک داشتن. در کتب فلسفی این دو مسئله تحت عنوان بساطت ذات و توحید ذات‎ بررسی‎ می‌شود. برای‎ اثبات بساطت ذات، انواع ترکیب باید از ذات الهی زدوده شود که عبارتند از: ترکیب شیمیایی‎، ترکیب از ماده و صورت خارجی و ذهنی، ترکیب از جنس و فصل، ترکیب‎ از‎ اجزای مقداری، ترکیب از وجود و ماهیت، ترکیب از وجود و عدم و ترکیب از جوهر و عرض. در میان این ترکیب‎‎‎ها‎، ترکیب از جنس و فصل و ماده و صورت ذهنی به مباحث مفهومی مرتبط است و ما‎ در‎ بررسی‎ مفهومی واجب تعالی به این دو ترکیب برمی‌خوریم که واجب تعالی نباید به آنها متصف‎ باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/107 ر.ک: شریفی، حسام‌الدین، ص108-107]</ref>. نویسنده در پنجمین مبحث کتاب با عنوان «توحید خداوند، یعنی نفی کثرت از او»، به این موضوع پرداخته است. او ابتدا نفی کثرت را شرح و توضیح داده و سپس فلاسفه را معتقد به نفی اقسام پنج‎گانه کثرت و ملّیون را معتقد به اثبات برخی دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/98 ر.ک: همان، ص99-98]</ref>.
مقصود از توحید در فلسفه، نفی‎ مطلق‎ کثرت از واجب بالذات است؛ چه کثرت درونی ناشی از ترکیب و چه کثرت بیرونی ناشی از شریک داشتن. در کتب فلسفی این دو مسئله تحت عنوان بساطت ذات و توحید ذات‎ بررسی‎ می‌شود. برای‎ اثبات بساطت ذات، انواع ترکیب باید از ذات الهی زدوده شود که عبارتند از: ترکیب شیمیایی‎، ترکیب از ماده و صورت خارجی و ذهنی، ترکیب از جنس و فصل، ترکیب‎ از‎ اجزای مقداری، ترکیب از وجود و ماهیت، ترکیب از وجود و عدم و ترکیب از جوهر و عرض. در میان این ترکیب‎‎‎ها‎، ترکیب از جنس و فصل و ماده و صورت ذهنی به مباحث مفهومی مرتبط است و ما‎ در‎ بررسی‎ مفهومی واجب تعالی به این دو ترکیب برمی‌خوریم که واجب تعالی نباید به آنها متصف‎ باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/107 ر.ک: شریفی، حسام‌الدین، ص108-107]</ref>. نویسنده در پنجمین مبحث کتاب با عنوان «توحید خداوند، یعنی نفی کثرت از او»، به این موضوع پرداخته است. او ابتدا نفی کثرت را شرح و توضیح داده و سپس فلاسفه را معتقد به نفی اقسام پنج‎گانه کثرت و ملّیون را معتقد به اثبات برخی دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/59978/98 ر.ک: همان، ص99-98]</ref>.


نویسنده در خاتمه کتاب بر این مطلب تأکید کرده که مقصود از مباحثه و مناقشه با فلاسفه در این اثر، حکم به بطلان همه مطالب آنها نیست، بلکه در رابطه با برخی همچون معاد روحانی و قوت و شرافت لذت عقلی نسبت به لذت جسمانی حکم به صحت می‌شود و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38461/1/270 ر.ک: همان، ص270]</ref>.
نویسنده در خاتمه کتاب بر این مطلب تأکید کرده که مقصود از مباحثه و مناقشه با فلاسفه در این اثر، حکم به بطلان همه مطالب آنها نیست، بلکه در رابطه با برخی همچون معاد روحانی و قوت و شرافت لذت عقلی نسبت به لذت جسمانی حکم به صحت می‌شود و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38461/1/270 ر.ک: همان، ص270]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش