پرش به محتوا

أسرار الآيات به انضمام تعليقات حكيم مولی علی نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۴۵: خط ۴۵:




بر اساس تصريح مؤلف در ابتداى كتاب، نام اين كتاب عبارت است از '''أسرار الآيات و أنوار البيّنات'''. مؤلف آن [[محمد بن ابراهيم شيرازى]] معروف به صدر المتألهين متوفاى سال 1050 ه‍ ق و يا 1045 ه‍ ق.
بر اساس تصريح مؤلف در ابتداى کتاب، نام اين کتاب عبارت است از '''أسرار الآيات و أنوار البيّنات'''. مؤلف آن [[محمد بن ابراهيم شيرازى]] معروف به صدر المتألهين متوفاى سال 1050 ه‍ ق و يا 1045 ه‍ ق.
موضوع مورد بحث صدر المتألهين در اين كتاب عبارت است از الهيات به معناى اخص شامل بخش‌هاى واجب و صفات و افعال او و نبوّت و معاد.
موضوع مورد بحث صدر المتألهين در اين کتاب عبارت است از الهيات به معناى اخص شامل بخش‌هاى واجب و صفات و افعال او و نبوّت و معاد.


==انگيزۀ تأليف==
==انگيزۀ تأليف==
خط ۵۳: خط ۵۳:
مؤلف در ضمن بيان آيۀ «فلمّا أنبئهم بأسمائهم....» مى‌گويد ضمير «هم» در اسمائهم به اسماء الهى برمى‌گردد و اسماء عبارتند از جواهر عقلى نورانى و مثل كلى الهى كه آنها مظاهر اولىّ اسماءاند همان گونه كه انواع مادى مظاهر ثانوى اسماء و مظاهر آنها هستند بنابراين اين آيه به رأى و نظر اساطين حكمت كه مى‌گويند هر نوعى، جوهرى عقلى و مثالى كلى دارد اشاره مى‌كند.
مؤلف در ضمن بيان آيۀ «فلمّا أنبئهم بأسمائهم....» مى‌گويد ضمير «هم» در اسمائهم به اسماء الهى برمى‌گردد و اسماء عبارتند از جواهر عقلى نورانى و مثل كلى الهى كه آنها مظاهر اولىّ اسماءاند همان گونه كه انواع مادى مظاهر ثانوى اسماء و مظاهر آنها هستند بنابراين اين آيه به رأى و نظر اساطين حكمت كه مى‌گويند هر نوعى، جوهرى عقلى و مثالى كلى دارد اشاره مى‌كند.


سپس مى‌گويد غرض ما در اين كتاب چيزى جز اين نيست كه به اسرارى از آيات قرآنى اشاره كنيم «ليس غرضنا في هذا الكتاب إلا إشارة إجمالية إلى أسرار بعض آيات القرآن» ص 42.
سپس مى‌گويد غرض ما در اين کتاب چيزى جز اين نيست كه به اسرارى از آيات قرآنى اشاره كنيم «ليس غرضنا في هذا الکتاب إلا إشارة إجمالية إلى أسرار بعض آيات القرآن» ص 42.


بنابراين مؤلف در اين كتاب در پى اين هدف است كه روشن كند مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است و لذا هر مدعايى را كه مطرح مى‌كند پس از اشارۀ اجمالى به استدلال برهانى آن به بيان قرآنى مى‌پردازد و با آيات زيادى آن را اثبات و تأييد مى‌كند.
بنابراين مؤلف در اين کتاب در پى اين هدف است كه روشن كند مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است و لذا هر مدعايى را كه مطرح مى‌كند پس از اشارۀ اجمالى به استدلال برهانى آن به بيان قرآنى مى‌پردازد و با آيات زيادى آن را اثبات و تأييد مى‌كند.


==تاريخ تأليف==
==تاريخ تأليف==




تاريخ دقيق تأليف كتاب معلوم نيست اما به ظن غالب مى‌توان حدس زد اين كتاب حدودا هم زمان با تأليف «شرح اصول كافى» يعنى سال 1044 ه‍ ق تأليف شده است، زيرا در صفحۀ 205 بعد از آوردن حديثى مى‌گويد در اين حديث به بخشى از اصول علم النفس اشاره رفته است سپس بحث مفصل در اين موضوع را به كتاب‌هاى ديگرش ارجاع مى‌دهد و مى‌گويد:
تاريخ دقيق تأليف کتاب معلوم نيست اما به ظن غالب مى‌توان حدس زد اين کتاب حدودا هم زمان با تأليف «شرح اصول كافى» يعنى سال 1044 ه‍ ق تأليف شده است، زيرا در صفحۀ 205 بعد از آوردن حديثى مى‌گويد در اين حديث به بخشى از اصول علم النفس اشاره رفته است سپس بحث مفصل در اين موضوع را به کتاب‌هاى ديگرش ارجاع مى‌دهد و مى‌گويد:


«من أراد الاطلاع فليطالع كتابنا الكبير المسمى بالأسفار الأربعة و المجلد الأول من تفسيرنا الكبير المسمى ذلك المجلد المفتتح بمفاتيح الغيب و غيرهما من المطولات و المتوسطات».
«من أراد الاطلاع فليطالع کتابنا الكبير المسمى بالأسفار الأربعة و المجلد الأول من تفسيرنا الكبير المسمى ذلك المجلد المفتتح بمفاتيح الغيب و غيرهما من المطولات و المتوسطات».


از اين عبارت مى‌توان مدعاى فوق را حدس زد زيرا بعد از نام بردن از اسفار و تفسير كه از جمله كتاب‌هاى طولانى صدر المتألهين مى‌باشند كلمۀ «و غيرهما من المطولات» را ذكر مى‌كند و چون كتاب‌هاى مطولۀ صدر المتألهين عبارتند از «اسفار» و «تفسير» و «شرح اصول كافى» و در اين عبارت از اسفار و تفسيرش به اسم نام مى‌برد بنابراين بايد گفت مراد او از غيرهما من المطولات، شرح اصول كافى است.
از اين عبارت مى‌توان مدعاى فوق را حدس زد زيرا بعد از نام بردن از اسفار و تفسير كه از جمله کتاب‌هاى طولانى صدر المتألهين مى‌باشند كلمۀ «و غيرهما من المطولات» را ذكر مى‌كند و چون کتاب‌هاى مطولۀ صدر المتألهين عبارتند از «اسفار» و «تفسير» و «شرح اصول كافى» و در اين عبارت از اسفار و تفسيرش به اسم نام مى‌برد بنابراين بايد گفت مراد او از غيرهما من المطولات، شرح اصول كافى است.


بنابراين بايد نتيجه گرفت صدر المتألهين «أسرار الآيات» را هم‌زمان با «شرح اصول كافى» در دست تأليف داشته است و چون او در آخر كتاب «فضل علم» جلد دوم شرح اصول كافى، ص 386 تاريخ تأليف و اتمام اين بخش را سال 1044 ه‍ ق ثبت كرده است پس بايد گفت «أسرار الآيات» در حدود همين سال تأليف شده است.
بنابراين بايد نتيجه گرفت صدر المتألهين «أسرار الآيات» را هم‌زمان با «شرح اصول كافى» در دست تأليف داشته است و چون او در آخر کتاب «فضل علم» جلد دوم شرح اصول كافى، ص 386 تاريخ تأليف و اتمام اين بخش را سال 1044 ه‍ ق ثبت كرده است پس بايد گفت «أسرار الآيات» در حدود همين سال تأليف شده است.


==ترتيب مطالب==
==ترتيب مطالب==




كتاب «أسرار الآيات» شامل يك مقدمه و سه طرف و هر طرف شامل چند مشهد و هر مشهد شامل چند قاعده و نيز امور متفرقۀ ديگر است.
کتاب «أسرار الآيات» شامل يك مقدمه و سه طرف و هر طرف شامل چند مشهد و هر مشهد شامل چند قاعده و نيز امور متفرقۀ ديگر است.


مقدمه: شامل چند قاعده است كه اهم مطالب آن عبارتند از:
مقدمه: شامل چند قاعده است كه اهم مطالب آن عبارتند از:
خط ۸۳: خط ۸۳:
- عنوان‌هاى قرآن.
- عنوان‌هاى قرآن.


- فرق كلام اللّه و كتاب اللّه.
- فرق كلام اللّه و کتاب اللّه.


- فرق قرآن و ساير كتب آسمانى.
- فرق قرآن و ساير كتب آسمانى.
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:




چون مؤلف در اين كتاب در پى اين هدف است كه روشن كند كه مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است، به همينخاطر شيوۀ بحث او در اين كتاب بدين گونه است كه معمولا در هر بحثى ابتدا مدعايى را با دليل فلسفى آن طرح مى‌كند سپس همان مدعا را از طرق آيات قرآن اثبات مى‌كند و در جوانب آن بحث و گفتگو مى‌نمايد.
چون مؤلف در اين کتاب در پى اين هدف است كه روشن كند كه مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است، به همينخاطر شيوۀ بحث او در اين کتاب بدين گونه است كه معمولا در هر بحثى ابتدا مدعايى را با دليل فلسفى آن طرح مى‌كند سپس همان مدعا را از طرق آيات قرآن اثبات مى‌كند و در جوانب آن بحث و گفتگو مى‌نمايد.


نكتۀ قابل توجهى كه در اينجا مى‌توان گفت اين است كه مؤلف هم در تفسيرش و هم در اين كتاب كه چكيده‌اى است از بحث‌هاى تفسيريش نسبت به مباحث اين دو كتاب تصريح به كشف و شهود دارد.
نكتۀ قابل توجهى كه در اينجا مى‌توان گفت اين است كه مؤلف هم در تفسيرش و هم در اين کتاب كه چكيده‌اى است از بحث‌هاى تفسيريش نسبت به مباحث اين دو کتاب تصريح به كشف و شهود دارد.


در صفحۀ 181 اين كتاب بعد از اين كه حديثى را در مورد عذاب قبر نقل مى‌كند مى‌گويد: «إنّي و الحمد للّه أعلم بعين اليقين أنّ هذا الحديث و نظائره الواردة من طريق الكتاب و السنة في أحوال القيامة و أهوالها حق و صدق فآمنت بها إيمانا عيانا مقرونا بالكشف و الشهود و بصرت بما لم يبصروا و جئتك من سبأ بنبأ يقين».
در صفحۀ 181 اين کتاب بعد از اين كه حديثى را در مورد عذاب قبر نقل مى‌كند مى‌گويد: «إنّي و الحمد للّه أعلم بعين اليقين أنّ هذا الحديث و نظائره الواردة من طريق الکتاب و السنة في أحوال القيامة و أهوالها حق و صدق فآمنت بها إيمانا عيانا مقرونا بالكشف و الشهود و بصرت بما لم يبصروا و جئتك من سبأ بنبأ يقين».


و نيز در مقدمۀ سورۀ واقعه مى‌گويد: «من در گذشته به بحث و تكرار آن اشتغال زياد داشتم و شديدا به كتب حكماى اهل نظر مراجعه مى‌كردم تا جايى كه خيال مى‌كردم چيزى مى‌دانم.
و نيز در مقدمۀ سورۀ واقعه مى‌گويد: «من در گذشته به بحث و تكرار آن اشتغال زياد داشتم و شديدا به كتب حكماى اهل نظر مراجعه مى‌كردم تا جايى كه خيال مى‌كردم چيزى مى‌دانم.
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:




كتاب «أسرار الآيات» در سال 1360 ش توسط انجمن اسلامى حكمت و فلسفۀ ايران در تهران با مقدمه و تصحيح آقاى محمد خواجوى چاپ شده است، اين چاپ شامل فهرست موضوعات و نيز فهرست آيات موجود در كتاب نيز هست.
کتاب «أسرار الآيات» در سال 1360 ش توسط انجمن اسلامى حكمت و فلسفۀ ايران در تهران با مقدمه و تصحيح آقاى محمد خواجوى چاپ شده است، اين چاپ شامل فهرست موضوعات و نيز فهرست آيات موجود در کتاب نيز هست.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش