پرش به محتوا

غزالی، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۰: خط ۴۰:
|}
|}
</div>
</div>
{{اشتباه نشود| غزالی، محمد بن محمد}}
{{اشتباه نشود| غزالی، محمد بن محمد}}
{{کاربردهای دیگر|غزالی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|غزالی (ابهام زدایی)}}
 
'''احمد بن محمد بن محمد طوسى غزالى''' (ح452-520ق)، مؤلف، واعظ و عارف برجسته قرن پنجم و ششم و برادر كوچك‌تر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد غزالى]]، بود. كنيه وى، ابوالفتوح و القابش مجدالدين، زين‌الدين و حجت‌الاسلام بود<ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبکی، ج 6، ص 60 و 62</ref>
 
'''احمد بن محمد بن محمد طوسى غزالى''' (ح452-520ق)، مؤلف، واعظ و عارف برجسته قرن پنجم و ششم و برادر كوچك‌تر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد غزالى]]، بود. كنيه وى، ابوالفتوح و القابش مجدالدين، زين‌الدين و حجت‌الاسلام بود<ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبکی ، ج 6، ص 60 و 62</ref>


== ولادت ==
== ولادت ==
خط ۵۴: خط ۴۸:


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
اين دو برادر در كودكى پدرشان را از دست دادند و گفته شده است كه پدرشان پيش از درگذشت، تربيت فرزندانش را به مردى زاهد و متقى به نام احمد رادكانى سپرد. در طوس بود كه احمد، مانند برادرش، تحصيلات مقدماتى خود را در فقه به پايان رساند و هنوز جوان بود كه به تصوف گراييد<ref>ابن جوزى، ج 17، ص 237؛ سبکی ، ج 6، ص 60، 193-195</ref>
اين دو برادر در كودكى پدرشان را از دست دادند و گفته شده است كه پدرشان پيش از درگذشت، تربيت فرزندانش را به مردى زاهد و متقى به نام احمد رادكانى سپرد. در طوس بود كه احمد، مانند برادرش، تحصيلات مقدماتى خود را در فقه به پايان رساند و هنوز جوان بود كه به تصوف گراييد<ref>ابن جوزى، ج 17، ص 237؛ سبکی، ج 6، ص 60، 193-195</ref>


احمد ابتدا مريد ابوبكر نساج طوسى شد كه با چهار واسطه شاگرد جنيد است<ref>جامى، ص 379، 559</ref>. احتمالاً احمد تا 487 كه ابوبكر نساج درگذشت، نزد وى بود و وقتى هم كه برادرش در 488 او را به جاى خود در نظاميه بغداد گذاشت، احمد در تصوف شهرت يافته بود<ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبکی ، ج 6، ص 61، 197؛ [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]]، ج 2، ص 317</ref>
احمد ابتدا مريد ابوبكر نساج طوسى شد كه با چهار واسطه شاگرد جنيد است<ref>جامى، ص 379، 559</ref>. احتمالاً احمد تا 487 كه ابوبكر نساج درگذشت، نزد وى بود و وقتى هم كه برادرش در 488 او را به جاى خود در نظاميه بغداد گذاشت، احمد در تصوف شهرت يافته بود<ref>ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبکی، ج 6، ص 61، 197؛ [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]]، ج 2، ص 317</ref>


غزالى در بغداد و شهرهاى ديگر به فارسى و عربى مجالس وعظ داشت و چندان در وعظ بليغ و فصيح بود كه نه تنها عوام از مجالس او استقبال می‌كردند، بلكه علما و دانشمندان نيز در آن حاضر مى‌شدند<ref>سبکی ، ج 6، ص 60؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref>از جمله مجالس مشهور غزالى، مجلس وعظ وى نزد سلطان محمود سلجوقى بود كه در ازاى آن، سلطان به او هزار دينار داد<ref>ابن جوزى، همان جا؛ ذهبى، ج 4، ص 46</ref>البته برخى، احاديث و اخبارى را كه غزالى در مجالس وعظ به آنها استناد مى‌جست، صحيح ندانسته‌اند<ref>ابن اثير، ج 10، ص 640؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref>از جمله [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]<ref>ج 17، ص 238</ref>با آنكه او را در وعظ بسيار توانا مى‌داند، احاديثش را موضوعه و معانى مطرح‌شده در آن را فاسد مى‌شمرد.
غزالى در بغداد و شهرهاى ديگر به فارسى و عربى مجالس وعظ داشت و چندان در وعظ بليغ و فصيح بود كه نه تنها عوام از مجالس او استقبال می‌كردند، بلكه علما و دانشمندان نيز در آن حاضر مى‌شدند<ref>سبکی، ج 6، ص 60؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref>از جمله مجالس مشهور غزالى، مجلس وعظ وى نزد سلطان محمود سلجوقى بود كه در ازاى آن، سلطان به او هزار دينار داد<ref>ابن جوزى، همان جا؛ ذهبى، ج 4، ص 46</ref>البته برخى، احاديث و اخبارى را كه غزالى در مجالس وعظ به آنها استناد مى‌جست، صحيح ندانسته‌اند<ref>ابن اثير، ج 10، ص 640؛ ابن حجر، ج 1، ص 647</ref>از جمله [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]<ref>ج 17، ص 238</ref>با آنكه او را در وعظ بسيار توانا مى‌داند، احاديثش را موضوعه و معانى مطرح‌شده در آن را فاسد مى‌شمرد.


بيشتر تذكره‌نويسان<ref>يافعى، ج 3، ص 224؛ سبکی ، ج 6، ص 61؛ حكيم، ص 666</ref>غزالى را فقيهى خوانده‌اند كه وعظش بر فقاهتش غلبه كرد و ديگر فضائلش تحت‌الشعاع وعظ قرار گرفت و مغفول واقع شد.
بيشتر تذكره‌نويسان<ref>يافعى، ج 3، ص 224؛ سبکی، ج 6، ص 61؛ حكيم، ص 666</ref>غزالى را فقيهى خوانده‌اند كه وعظش بر فقاهتش غلبه كرد و ديگر فضائلش تحت‌الشعاع وعظ قرار گرفت و مغفول واقع شد.


احمد در كسوت صوفى و واعظ به شهرها و روستاهاى بسيارى در خراسان، آذربايجان و منطقه جبال و عراق سفر مى‌كرد، براى مردم وعظ مى‌گفت و به دستگيرى مستعدان مى‌پرداخت. در هر شهرى نيز علاقه‌مندان بسيار مى‌يافت و مردم براى شنيدن سخنانش به مجالس وعظ وى هجوم مى‌آوردند<ref>سهروردى، ص 68؛ سبکی ، ج 6، ص 60، 62، 201</ref>گفته‌اند كه غالباً  در وعظ به خود وى هم حالى دست مى‌داد و مردم نيز چندان به هيجان مى‌آمدند كه فرياد مى‌كشيدند، جامه بر تن مى‌دريدند و جوانان در مجلس وى توبه می‌كردند<ref>غزالى، 1376ش، ص 6، 42-43؛ ابن مستوفى، همان جا؛ سبکی ، ج 6، ص 62</ref>
احمد در كسوت صوفى و واعظ به شهرها و روستاهاى بسيارى در خراسان، آذربايجان و منطقه جبال و عراق سفر مى‌كرد، براى مردم وعظ مى‌گفت و به دستگيرى مستعدان مى‌پرداخت. در هر شهرى نيز علاقه‌مندان بسيار مى‌يافت و مردم براى شنيدن سخنانش به مجالس وعظ وى هجوم مى‌آوردند<ref>سهروردى، ص 68؛ سبکی، ج 6، ص 60، 62، 201</ref>گفته‌اند كه غالباً  در وعظ به خود وى هم حالى دست مى‌داد و مردم نيز چندان به هيجان مى‌آمدند كه فرياد مى‌كشيدند، جامه بر تن مى‌دريدند و جوانان در مجلس وى توبه می‌كردند<ref>غزالى، 1376ش، ص 6، 42-43؛ ابن مستوفى، همان جا؛ سبکی، ج 6، ص 62</ref>


بدين ترتيب، غزالى به سبب سفرهاى بسيار و مجالس وعظى كه در بلاد اسلامى برپا كرد، نه تنها در زمان حيات خود شناخته شده بود، بلكه شاگردان و مريدان بسيار گرد خود جمع آورد. از جمله شاگردان وى در فقه و حديث، اين اشخاص بودند:
بدين ترتيب، غزالى به سبب سفرهاى بسيار و مجالس وعظى كه در بلاد اسلامى برپا كرد، نه تنها در زمان حيات خود شناخته شده بود، بلكه شاگردان و مريدان بسيار گرد خود جمع آورد. از جمله شاگردان وى در فقه و حديث، اين اشخاص بودند:
خط ۱۱۰: خط ۱۰۴:
#[[مستوفی، حمدالله|حمد الله مستوفى]]، تاريخ گزيده، [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]]، محمد بن احمد ذهبى، العبر فى خبر من غبر، ج 4، چاپ صلاح‌الدين المنجد، كويت 1984؛
#[[مستوفی، حمدالله|حمد الله مستوفى]]، تاريخ گزيده، [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]]، محمد بن احمد ذهبى، العبر فى خبر من غبر، ج 4، چاپ صلاح‌الدين المنجد، كويت 1984؛
#عبدالكريم بن محمد رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، به كوشش [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عزيزالله عطاردى]]، بى جا (نشر عطارد)، 1376ش؛
#عبدالكريم بن محمد رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، به كوشش [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عزيزالله عطاردى]]، بى جا (نشر عطارد)، 1376ش؛
#سعدالدين وراوينى، مرزبان‌نامه، چاپ [[روشن، محمد|محمد روشن]]، تهران 1367ش؛ 22. عبدالوهاب بن على سبکی ، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره 1964-1976؛
#سعدالدين وراوينى، مرزبان‌نامه، چاپ [[روشن، محمد|محمد روشن]]، تهران 1367ش؛ 22. عبدالوهاب بن على سبکی، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره 1964-1976؛
#ابوحفض شهاب‌الدين عمر بن محمد بن عبدالله سهروردى، كتاب عوارف المعارف، بيروت 1966م؛
#ابوحفض شهاب‌الدين عمر بن محمد بن عبدالله سهروردى، كتاب عوارف المعارف، بيروت 1966م؛
#محمد خليل شروانى، نزهة المجالس، چاپ محمدامين رياحى، تهران 1366ش؛
#محمد خليل شروانى، نزهة المجالس، چاپ محمدامين رياحى، تهران 1366ش؛
خط ۱۳۱: خط ۱۲۵:


[[مکاتبات خواجه احمد غزالی با عین القضاة همدانی]]
[[مکاتبات خواجه احمد غزالی با عین القضاة همدانی]]
[[تازیانه سلوک: مکتوب احمد غزالی به عین‌القضات همدانی]]


[[مجموعه آثار فارسی احمد غزالی]]  
[[مجموعه آثار فارسی احمد غزالی]]  
خط ۱۳۹: خط ۱۳۵:


[[بحر المحبة في أسرار المودة في تفسير سورة يوسف]]
[[بحر المحبة في أسرار المودة في تفسير سورة يوسف]]
[[سوانح]]


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]