۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''اسرار التوحيد فى مقامات الشيخ ابى سعيد'''، به قلم [[محمد بن منور ميهنى]] است و يكى از شاهكارهاى نثر فارسى به شمار مىرود و به لحاظ ارزش هنرى و چيرهدستى نويسنده در اساليب گوناگون بيان و شيوه داستانپردازى و انتخاب كلمات، در صدر ميراث ادبى زبان فارسى قرار دارد. | '''اسرار التوحيد فى مقامات الشيخ ابى سعيد'''، به قلم [[محمد بن منور ميهنى]] است و يكى از شاهكارهاى نثر فارسى به شمار مىرود و به لحاظ ارزش هنرى و چيرهدستى نويسنده در اساليب گوناگون بيان و شيوه داستانپردازى و انتخاب كلمات، در صدر ميراث ادبى زبان فارسى قرار دارد. | ||
اثر حاضر، زندگىنامه عارف بزرگ و انسان نمونه تاريخ فرهنگ ايران، ابو سعيد بن ابى الخير ميهنى است كه در تاريخ عرفاى ايران والاترين جايگاه را داراست. اين | اثر حاضر، زندگىنامه عارف بزرگ و انسان نمونه تاريخ فرهنگ ايران، ابو سعيد بن ابى الخير ميهنى است كه در تاريخ عرفاى ايران والاترين جايگاه را داراست. اين کتاب، تنها، زندگىنامه ابو سعيد نيست، بلكه يكى از برجستهترين منابع تاريخ تصوف ايران و يكى از مهمترين اسناد تاريخ اجتماعى اين سرزمين در يكى از مهمترين ادوار تاريخ ايران نيز به شمار مىرود. | ||
تاريخ تأليف | تاريخ تأليف کتاب، به نظر ژوكوفسكى، ميان 553ق و 559ق و به عقيده استاد بهمنيار، ميان 580ق و 570ق(ترجيحا 574ق) است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
کتاب، شامل يك مقدمه و سه باب است. بنياد کتاب، مانند اغلب زندگىنامههاى مشايخ تصوف، بر روايات شفاهى يا كتبى رايج در ميان اهل خانقاه و ارباب تصوف استوار شده است. | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
اين | اين کتاب، علاوه بر ارزشهاى تاريخى و اجتماعى، بهعنوان يك سند برجسته تاريخ تصوف ايران و منبع درجه اول، در باب زندگىنامه و اقوال بسيارى از مشايخ تصوف خراسان به شمار مىرود. ارزش عرفانى کتاب، به حدى است كه هيچكس نمىتواند، شكلگيرى و پيدايش و تكامل عرفان خراسان را مورد مطالعه قرار دهد، بىآنكه به اطلاعات موجود در اين کتاب بپردازد. | ||
زندگى در خانقاه، شيوه معيشت عارفان و حكايات و سخنان ايشان، در اين | زندگى در خانقاه، شيوه معيشت عارفان و حكايات و سخنان ايشان، در اين کتاب بهگونهاى دقيق ثبت و توصيف شده است. اصطلاحات عرفانى نيز در اين کتاب به دقت مورد بحث قرار گرفته است. با دقت و تأمل در«اسرار التوحيد» مىتوان دريافت كه پيام ابو سعيد، دورى از ريا و با اخلاص زندگى كردن است. وى معتقد است رنجهايى كه انسان تحمل مىكند، نتيجه خودخواهى و ظاهرسازى اوست. | ||
پيام ابو سعيد، نفى خودخواهى و نفسپرستى است؛ نفسى كه سرچشمه همه پليدىهاست؛آن هم نه از راه نفى زندگى و زيبايىهاى آن، بلكه از طريق تهذيب و تربيت نفس. بهطور كلى پيام ابو سعيد، درس انساندوستى، خوشبينى، شادى، اميد، ترك تعصب، آزادگى، هوشيارى و روشنبينى، ديگران را بر خود مقدم داشتن، راستى با حق و دوستى با خلق خداست. | پيام ابو سعيد، نفى خودخواهى و نفسپرستى است؛ نفسى كه سرچشمه همه پليدىهاست؛آن هم نه از راه نفى زندگى و زيبايىهاى آن، بلكه از طريق تهذيب و تربيت نفس. بهطور كلى پيام ابو سعيد، درس انساندوستى، خوشبينى، شادى، اميد، ترك تعصب، آزادگى، هوشيارى و روشنبينى، ديگران را بر خود مقدم داشتن، راستى با حق و دوستى با خلق خداست. | ||
مؤلف«اسرار التوحيد» اين همه را نه در قالب كلماتى خشك و بىروح و به طريق پند و اندرز، بلكه در ضمن حكايتهاى شيرين، بيان و ابلاغ مىكند، البته در اين | مؤلف«اسرار التوحيد» اين همه را نه در قالب كلماتى خشك و بىروح و به طريق پند و اندرز، بلكه در ضمن حكايتهاى شيرين، بيان و ابلاغ مىكند، البته در اين کتاب از كرامات و خوارق عادات ابو سعيد نيز سخن رفته است كه خواننده مىتواند، آنها را ناديده انگارد و از كنار آنها به آسانى بگذرد، اما آنچه«اسرار التوحيد» را جان و جلوه و جمال مىبخشد، حكايتهايى است كه حاوى جوهر آموزشهاى انسانى ابو سعيد است. ابو سعيد، نه تنها با مسلمانان و همكيشان خود، كه با تمامى خلق خدا بر سر مهر است. براى او قلب، ملاك كارهاست و راحت رساندن به خلق را نزديكترين راه رسيدن به خدا مىداند. | ||
در اينجا مناسب است منتخباتى از | در اينجا مناسب است منتخباتى از کتاب آورده شود تا جنبه عرفانى ابو سعيد بيشتر معلوم گردد: | ||
اندرين جهان آمدى گريان و مردمان مىخنديدند؛ جهد كن تا بميرى خندان و مردمان همى گريند. | اندرين جهان آمدى گريان و مردمان مىخنديدند؛ جهد كن تا بميرى خندان و مردمان همى گريند. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
ستيزگى و نفاق و شقاق و جنگ هفتاد و دو ملت، همه، از خودپرستى و نشناختن نفس پيش آمده است، پس به موجب اين تعليم بايد رجوع به نفس كرده و در اصلاح حال خويش كوشيده و آئينه ضمير را از آلودگىها پاك نمود و در واقع جهاد اكبر همين است. اين نوع رجوع به حقيقت نفس و تهذيب آن از آلودگىها و تربيت آن، به واسط مطالعه و تأمل و انديشه و ذكر و رياضت ممكن است. | ستيزگى و نفاق و شقاق و جنگ هفتاد و دو ملت، همه، از خودپرستى و نشناختن نفس پيش آمده است، پس به موجب اين تعليم بايد رجوع به نفس كرده و در اصلاح حال خويش كوشيده و آئينه ضمير را از آلودگىها پاك نمود و در واقع جهاد اكبر همين است. اين نوع رجوع به حقيقت نفس و تهذيب آن از آلودگىها و تربيت آن، به واسط مطالعه و تأمل و انديشه و ذكر و رياضت ممكن است. | ||
جنبه ادبى | جنبه ادبى کتاب: | ||
اين | اين کتاب، در ميان آثار منثور ادبيات فارسى، به لحاظ هنرى و ادبى، از جمله شاهكارهاست؛ بهگونهاى كه مىتوان آن را در كنار«تاريخ بيهقى» و«تذكرة الاولياء» قرار داد. به نظر استاد كدكنى اگر به فرهنگى كه از لغات و تركيبات اين کتاب فراهم آمده است، توجه كنيم، تنوع واژگان زبان مؤلف را با در نظر گرفتن حجم کتاب، در وسيعترين حد ممكن مىبينيم و اين خود، گواهى است بر ميزان بلاغت و هنر انتخاب و احضار كلمات كه يكى از مهمترين معيارها در آفرينش ادبى به شمار مىرود. | ||
گذشته از چيرگى او در گزينش واژهها و احاطه وى بر موارد خاص، استفاده از ساختارهاى نحوى، ميزان خلاقيت وى در حوزه تصاوير، درخور كمال توجه است؛ بىآنكه مانند اغلب معاصران خويش، گرفتار استفاده از استعارههاى زبان شعر شود و يا به افراط در آوردن مجاز و استعاره بپردازد. | گذشته از چيرگى او در گزينش واژهها و احاطه وى بر موارد خاص، استفاده از ساختارهاى نحوى، ميزان خلاقيت وى در حوزه تصاوير، درخور كمال توجه است؛ بىآنكه مانند اغلب معاصران خويش، گرفتار استفاده از استعارههاى زبان شعر شود و يا به افراط در آوردن مجاز و استعاره بپردازد. | ||
در ادبيات فارسى، كتب قصص و حكايات بسيارى وجود دارد، اما در كمتر | در ادبيات فارسى، كتب قصص و حكايات بسيارى وجود دارد، اما در كمتر کتابى مانند«اسرار التوحيد» به فن داستانپردازى به معنى دقيق كلمه، توجه شده است. در اين کتاب، بسيارى از داستانها، داراى نوعى پىرنگ داستانى است و مؤلف در توصيف فضاى داستان و حالات قهرمانان و انتخاب لحن مناسب در گفتوگوهاى ايشان، اعجاز مىكند. | ||
يكى ديگر از مظاهر هنر نويسندگى مؤلف، قدرتى است كه در ترجمه عبارات عربى از خود نشان داده است كه در عين برخوردارى از دقت، در كمال زيبايى است. يكى از باارزشترين جنبههاى ادبى | يكى ديگر از مظاهر هنر نويسندگى مؤلف، قدرتى است كه در ترجمه عبارات عربى از خود نشان داده است كه در عين برخوردارى از دقت، در كمال زيبايى است. يكى از باارزشترين جنبههاى ادبى کتاب، نقل نمونههايى از شعر فارسى دوران نخستين و آغاز شعر درى است كه در نزد مورخان ادبيات و بهويژه مورخان شعر عرفانى، مهمترين سند تاريخى به شمار مىرود. | ||
جنبه تاريخى | جنبه تاريخى کتاب: | ||
اين | اين کتاب به لحاظ دارا بودن بعضى از حوادث تاريخى، از قبيل فتنه غزان در خراسان و دشت خاوران، يكى از اسناد مهم تاريخى عصر به شمار مىرود، ولى متأسفانه چون گاهى مؤلف در بعضى از مسائل تاريخى، تكيه بر روايات شفاهى دارد، دچار اشتباه مىشود؛ با اين همه، در وصف جزئيات مسائل زندگى شهرى و روستايى و آداب و رسوم رايج در ميان مردم و طرز معاش آنان، از نوع غذاها و لباسها و خانقاهها و رباط و كوچهها و بازارها و مساجد و مدارس و كليساها و شيوه زندگى اقليتهاى مذهبى در خراسان و نيشابور قرن پنجم، سند معتبر و بىهمتايى است كه مورخان اجتماعى تاريخ ايران، بيشتر تكيه و استنادشان بر اطلاعات حاصل از اين کتاب است. | ||
جنبه زبانى | جنبه زبانى کتاب: | ||
«اسرار التوحيد» با اينكه در صدر نوشتههاى قرن ششم قرار دارد، با اين همه جايگاه تاريخى و سبكى آن، قرن پنجم و گاه چهارم است. نثر ساده در قرن پنجم، بهترين ادوار خود را گذرانده و مىتوان گفت كه سادگى و در عين حال، ورزيدگى و پختگى، در اين رشته نوشتهها، بهطور چشمگير ديده مىشود. | «اسرار التوحيد» با اينكه در صدر نوشتههاى قرن ششم قرار دارد، با اين همه جايگاه تاريخى و سبكى آن، قرن پنجم و گاه چهارم است. نثر ساده در قرن پنجم، بهترين ادوار خود را گذرانده و مىتوان گفت كه سادگى و در عين حال، ورزيدگى و پختگى، در اين رشته نوشتهها، بهطور چشمگير ديده مىشود. | ||
در اين | در اين کتاب، برخى از كلمات اضافه و ربط، بهگونهاى استعمال شده است كه در عصر حاضر، معمول نيست، مانند: | ||
1. «با» به معنى«به»: «ما را از سر كوه، با سر كوه آوردند به فضل خويش»؛ | 1. «با» به معنى«به»: «ما را از سر كوه، با سر كوه آوردند به فضل خويش»؛ | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
گاه، علامت مفعول صريح؛ يعنى«را» قبل از صفت و پس از موصوف آورده شده است: «در كتب يافته كه خداى را تعالى فرشتگانند كه سرنگون عبادت كنند». | گاه، علامت مفعول صريح؛ يعنى«را» قبل از صفت و پس از موصوف آورده شده است: «در كتب يافته كه خداى را تعالى فرشتگانند كه سرنگون عبادت كنند». | ||
== وضعيت | == وضعيت کتاب == | ||
اين | اين کتاب كه با مقدمه و تصحيح و تعليق آقاى [[شفيعى كدكنى]]، در دو مجلد به زيور طبع آراسته شده، در واقع چهارمين ويرايش از کتاب«اسرار التوحيد» است. نخستين ويرايش آن، به همت ژوكوفسكى، نزديك نود سال پيش انجام گرفت. دومين طبع آن به دست استاد احمد بهمنيار و سومين ويرايش آن، به كوشش ذبيح الله صفا پايان پذيرفت. به نظر دكتر شفيعى، چاپ استاد صفا بر پايه تلخيص آشفتهاى از«اسرار التوحيد» فراهم آمده است. | ||
تصحيح استاد كدكنى، نه تنها از هر لحاظ بر چاپهاى پيشين برترى دارد، بلكه بايد گفت كه نمونه ارزشمندى از تصحيح و تحشيه متن، بهطور كلى است. بىترديد مىتوان گفت كه هيچيك از ويرايشهاى پيشين«اسرار التوحيد» از نظر يادداشتها و تعليقات نمىتواند، به پاى متن ويراسته دكتر شفيعى برسد. يادداشتهاى بسيار سودمند كه در باره ابو سعيد و خاندان او و پيروان او و پايگاه او و روزگار و محيط زندگى و خانقاه وى و در باره تصوف نوشته شده، همگى نمودارى است از كوششهاى بسيارى كه دكتر شفيعى براى بهتر عرضه كردن اين متن داشته است. | تصحيح استاد كدكنى، نه تنها از هر لحاظ بر چاپهاى پيشين برترى دارد، بلكه بايد گفت كه نمونه ارزشمندى از تصحيح و تحشيه متن، بهطور كلى است. بىترديد مىتوان گفت كه هيچيك از ويرايشهاى پيشين«اسرار التوحيد» از نظر يادداشتها و تعليقات نمىتواند، به پاى متن ويراسته دكتر شفيعى برسد. يادداشتهاى بسيار سودمند كه در باره ابو سعيد و خاندان او و پيروان او و پايگاه او و روزگار و محيط زندگى و خانقاه وى و در باره تصوف نوشته شده، همگى نمودارى است از كوششهاى بسيارى كه دكتر شفيعى براى بهتر عرضه كردن اين متن داشته است. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
«فهرست اعلام متن»، «فهرست اماكن»، «فهرست فرق و جماعات» و«فهرست كتب در متن»، در پايان جلد اول ذكر شده است. | «فهرست اعلام متن»، «فهرست اماكن»، «فهرست فرق و جماعات» و«فهرست كتب در متن»، در پايان جلد اول ذكر شده است. | ||
جلد دوم | جلد دوم کتاب، مشتمل است بر: | ||
1. «فهرست مطالب»؛ | 1. «فهرست مطالب»؛ |
ویرایش