پرش به محتوا

الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي، ترجمة حياته من كلامه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =
| تعداد جلد =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10941
| کتابخوان همراه نور =
| کتابخوان همراه نور =
| کد پدیدآور = 3505
| کد پدیدآور = 3505
خط ۵۵: خط ۵۵:
موارد چهارگانه دیگر را ذکر کرده و حملات توفنده‌ای را بر نویسنده کتاب روا داشته و خوانندگان را به اثر خویش به نام «شرح کلمات الصوفیة و الرد علی ابن تیمیه» إرجاع داده است.
موارد چهارگانه دیگر را ذکر کرده و حملات توفنده‌ای را بر نویسنده کتاب روا داشته و خوانندگان را به اثر خویش به نام «شرح کلمات الصوفیة و الرد علی ابن تیمیه» إرجاع داده است.


وی سپس پیکان انتقاد را به سوی «آسین بلاثیوس» مستشرق إسپانیایی در کتابش به نام «ابن عربی-حیاته و مذهبه» می‌برد که توسط عبدالرحمن بدوی مدح و ترجمه شده درحالی‌که خود مترجم در مقدمه از موارد ضعف کتاب سخن گفته اضافه بر اینکه این مستشرق به رسالت و نبوت محمد (ص) با تمام روشنی‌اش کافر است او کجا و سخن از احوال ولایت در امت محمدی، با همه بطون و خفایش، ازاین‌روی می‌بینی که فهم او از کشف و کرامات این است: کلها تحمل طابعا مرضیا یبین عن نوع من الإختلال العقلی (محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص11 - 8) (این کرامات نشان از بیماری درونی است که حکایت از نوعی اختلال عقلی دارد).
وی سپس پیکان انتقاد را به سوی «آسین بلاثیوس» مستشرق إسپانیایی در کتابش به نام «ابن عربی-حیاته و مذهبه» می‌برد که توسط عبدالرحمن بدوی مدح و ترجمه شده درحالی‌که خود مترجم در مقدمه از موارد ضعف کتاب سخن گفته اضافه بر اینکه این مستشرق به رسالت و نبوت محمد (ص) با تمام روشنی‌اش کافر است او کجا و سخن از احوال ولایت در امت محمدی، با همه بطون و خفایش، ازاین‌روی می‌بینی که فهم او از کشف و کرامات این است: کلها تحمل طابعا مرضیا یبین عن نوع من الإختلال العقلی <ref>محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص11 - 8</ref> (این کرامات نشان از بیماری درونی است که حکایت از نوعی اختلال عقلی دارد).


همان‌طور که در ساختار گذشت این کتاب در دو بخش تنظیم شده است بخش اول که به زندگی‌نامه و سلوک و مقامات و مکاشفات می‌پردازد شامل چهارده عنوان اصلی می‌باشد که زیرمجموعه‌های فروان دارد آن چهارده عنوان عبارتند از:
همان‌طور که در ساختار گذشت این کتاب در دو بخش تنظیم شده است بخش اول که به زندگی‌نامه و سلوک و مقامات و مکاشفات می‌پردازد شامل چهارده عنوان اصلی می‌باشد که زیرمجموعه‌های فروان دارد آن چهارده عنوان عبارتند از:
خط ۶۴: خط ۶۴:
# تحصیل و اساتید شیخ در علوم ظاهری (نام بسیاری از شیوخ او در این بخش فهرست شده است).
# تحصیل و اساتید شیخ در علوم ظاهری (نام بسیاری از شیوخ او در این بخش فهرست شده است).
# ملاقات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] با دانشمندان هم‌عصر (در این بخش ملاقات شیخ با فلاسفه و متکلمین گزارش دهی شده و در ضمن دو فصل نظر شیخ درباره برخی فقهاء و متصوفه زمانه مطرح شده و در یک فصل از حضرت مهدی (عج) و ظهور حضرت به مفاد روایات سخن گفته شده است).
# ملاقات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] با دانشمندان هم‌عصر (در این بخش ملاقات شیخ با فلاسفه و متکلمین گزارش دهی شده و در ضمن دو فصل نظر شیخ درباره برخی فقهاء و متصوفه زمانه مطرح شده و در یک فصل از حضرت مهدی (عج) و ظهور حضرت به مفاد روایات سخن گفته شده است).
# شطح (عبارات و کلماتی که در مراتب شهود از عارف صادر می‌شود و بوی سستی، بی‌منطقی، ملامت و ادعا می‌دهد و به‌ندرت از محققين اهل شریعت صادر می‌شود (محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص47-46))
# شطح (عبارات و کلماتی که در مراتب شهود از عارف صادر می‌شود و بوی سستی، بی‌منطقی، ملامت و ادعا می‌دهد و به‌ندرت از محققين اهل شریعت صادر می‌شود<ref>محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص47-46</ref>)
# دوستی شیخ و جایگاه وی نزد ملوک و پادشاهان (در این بخش از هشت سلطان و ملک، سخن گفته شده است و آنچه اصل و محور در این روابط هست باج ندادن و همگون‌نشدن شیخ با آنان است و این بخش با نامه‌ای که شیخ در همین موضوع به یکی از دوستانش نوشته است، به پایان می‌رسد).
# دوستی شیخ و جایگاه وی نزد ملوک و پادشاهان (در این بخش از هشت سلطان و ملک، سخن گفته شده است و آنچه اصل و محور در این روابط هست باج ندادن و همگون‌نشدن شیخ با آنان است و این بخش با نامه‌ای که شیخ در همین موضوع به یکی از دوستانش نوشته است، به پایان می‌رسد).
# ملاقات‌های شیخ با اقطاب اولیاء زنده در عصر خود (یازده مورد از ملاقات‌های شیخ جمع آوری شده است و فصلی پیرامون علم شیخ به همه اقطاب تا روز قیامت و امتناع وی از ذکر آن در این بخش آمده است).
# ملاقات‌های شیخ با اقطاب اولیاء زنده در عصر خود (یازده مورد از ملاقات‌های شیخ جمع آوری شده است و فصلی پیرامون علم شیخ به همه اقطاب تا روز قیامت و امتناع وی از ذکر آن در این بخش آمده است).
خط ۹۴: خط ۹۴:
الشیخ الاکبر و أهل السنة، الشیخ الأکبر و الشیعة، الشیخ الأکبر و الفلاسفة، تحصیل العلم بالله عن طریق التقوی و الفیض الإلهی، الشیخ الأکبر و الباطنیة، الشیخ الأکبر و علماء السوء فی زمانه،  وحدة الوجود، موقف الشیخ من الأدیان، الشیخ الأکبر و المحققین، سلوک الشیخ و طریق المعرفة، و در پایان در ذیل عنوان «الخلاصة» عصاره یافته خویش از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را چنین بیان می‌کند:
الشیخ الاکبر و أهل السنة، الشیخ الأکبر و الشیعة، الشیخ الأکبر و الفلاسفة، تحصیل العلم بالله عن طریق التقوی و الفیض الإلهی، الشیخ الأکبر و الباطنیة، الشیخ الأکبر و علماء السوء فی زمانه،  وحدة الوجود، موقف الشیخ من الأدیان، الشیخ الأکبر و المحققین، سلوک الشیخ و طریق المعرفة، و در پایان در ذیل عنوان «الخلاصة» عصاره یافته خویش از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را چنین بیان می‌کند:


من ذلک نخلص إلی أن [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ الأکبر محی‌الدین ابن العربی رحمه الله تعالی]] إمام مسلم سلفی اصولی صوفی قولنا إمام مسلم یعنی أنه فقیه صاحب مذهب مستقل من أهل السنة و الجماعة (خلاصه مطالب گفته شده این است که: [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخِ اکبر، محی‌الدین ابن عربی رحمه‌الله]] امام مسلّم سلفی اصولی صوفی است، منظور از امام مسلّم یعنی ایشان فقیه صاحبِ مذهب مستقل از اهل سنت و جماعت می‌باشد) و قولنا سلفی یعنی أنه متبع غیر مبتدع و قولنا اصولی یعنی آخذ بما أجمع علیه الأئمه من الکتاب و السنة و الإجماع فی اصول الأحکام (و منظور از سلفی بودن یعنی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] فقیهی تابع است و بدعت‌گذار نمی‌باشد و مراد از اصولی این است که، ایشان به اتفاق نظرِ ائمه اربعه (اهل سنت) از کتاب و سنت و اجماع، در اصول احکام، اخذ کرده است) و قولنا صوفی یعنی أنه وارث محمدی آخذ بحظ وافر من مکارم الأخلاق (و تعبیر صوفی، یعنی این‌که وی وارث محمدی بوده و بهره فراوانی از مکارم اخلاق برده است) فالشیخ ابن العربی رضی‌الله‌عنه مرآة محمدیة فی غایة الصفاء و الإعتدال و الإستقامة، ما رأی أحد فیه إلا نفسه و ما تکلم فیه متکلم إلا بما هو علیه المتکلم. (پس [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ ابن عربی رضی‌الله‌عنه]] آینه‌ای محمدی در نهایت صفا و اعتدال و مستقیم بودن است، که هیچ‌کس چیزی در او نمی‌بیند جز خویش‌تن خود را و مطلبی درباره او تکلم نمی‌کند جز حرف درون خویش را) (محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص303).
من ذلک نخلص إلی أن [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ الأکبر محی‌الدین ابن العربی رحمه الله تعالی]] إمام مسلم سلفی اصولی صوفی قولنا إمام مسلم یعنی أنه فقیه صاحب مذهب مستقل من أهل السنة و الجماعة (خلاصه مطالب گفته شده این است که: [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخِ اکبر، محی‌الدین ابن عربی رحمه‌الله]] امام مسلّم سلفی اصولی صوفی است، منظور از امام مسلّم یعنی ایشان فقیه صاحبِ مذهب مستقل از اهل سنت و جماعت می‌باشد) و قولنا سلفی یعنی أنه متبع غیر مبتدع و قولنا اصولی یعنی آخذ بما أجمع علیه الأئمه من الکتاب و السنة و الإجماع فی اصول الأحکام (و منظور از سلفی بودن یعنی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] فقیهی تابع است و بدعت‌گذار نمی‌باشد و مراد از اصولی این است که، ایشان به اتفاق نظرِ ائمه اربعه (اهل سنت) از کتاب و سنت و اجماع، در اصول احکام، اخذ کرده است) و قولنا صوفی یعنی أنه وارث محمدی آخذ بحظ وافر من مکارم الأخلاق (و تعبیر صوفی، یعنی این‌که وی وارث محمدی بوده و بهره فراوانی از مکارم اخلاق برده است) فالشیخ ابن العربی رضی‌الله‌عنه مرآة محمدیة فی غایة الصفاء و الإعتدال و الإستقامة، ما رأی أحد فیه إلا نفسه و ما تکلم فیه متکلم إلا بما هو علیه المتکلم. (پس [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ ابن عربی رضی‌الله‌عنه]] آینه‌ای محمدی در نهایت صفا و اعتدال و مستقیم بودن است، که هیچ‌کس چیزی در او نمی‌بیند جز خویش‌تن خود را و مطلبی درباره او تکلم نمی‌کند جز حرف درون خویش را). <ref>محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص303</ref>


==پانویس ==
==پانویس ==
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:مقالات جدید]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:تصوف و عرفان]]
[[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب]]
[[رده:خرداد (1401)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش