پرش به محتوا

الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي، ترجمة حياته من كلامه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR10941J1.jpg | عنوان = الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}
   
   
الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي، ترجمة حياته من كلامه، اثر محمود محمود غراب، وی این اثر را به سه تن از اساتید عرفان خود و به پدر و مادر خود که همه دار فانی را وداع گفته‌اند، هدیه کرده است.
'''الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي، ترجمة حياته من كلامه'''، اثر [[غراب، محمود محمود|محمود محمود غراب]]، وی این اثر را به سه تن از اساتید عرفان خود و به پدر و مادر خود که همه دار فانی را وداع گفته‌اند، هدیه کرده است.


این شرح‌حال، در راستای تحقیقات موضوعی که غراب در آثار شیخ أکبر به انجام می‌دهد، صورت گرفته است.
این شرح‌حال، در راستای تحقیقات موضوعی که [[غراب، محمود محمود|غراب]] در آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ أکبر]] به انجام می‌دهد، صورت گرفته است.


غراب معتقد است که برای معرفی محی‌الدین هیچ‌کس شایسته از خود وی نیست چراکه: «لا أعرف بالشیء من نفسه». (هیچ‌کس داناتر از خود فرد به نفس خویش نیست)
[[غراب، محمود محمود|غراب]] معتقد است که برای معرفی محی‌الدین هیچ‌کس شایسته از خود وی نیست چراکه: «لا أعرف بالشیء من نفسه». (هیچ‌کس داناتر از خود فرد به نفس خویش نیست)


این قبیل از تحقیقات در آثار شیخ که از نظم معمول ساختاربندی کتب علمی بهره‌مند نیست، با کنار هم قرار دادن مطالب متفرق انسان را به منظومه فکری و سیر علمی و عملی ابن عربی می‌رساند ازاین‌روی آثاری ارزنده و شایسته توجه ویژه‌اند.
این قبیل از تحقیقات در آثار شیخ که از نظم معمول ساختاربندی کتب علمی بهره‌مند نیست، با کنار هم قرار دادن مطالب متفرق انسان را به منظومه فکری و سیر علمی و عملی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌رساند ازاین‌روی آثاری ارزنده و شایسته توجه ویژه‌اند.


==ساختار==
==ساختار==
روش غراب بدین ترتیب است که تمام اهتمام را به سخنان خود شیخ داشته باشد و از دیگران سخنی نقل نکند و لو اینکه از شرح‌حال‌های قدیمی و اصیل شیخ باشند.
روش [[غراب، محمود محمود|غراب]] بدین ترتیب است که تمام اهتمام را به سخنان خود شیخ داشته باشد و از دیگران سخنی نقل نکند و لو اینکه از شرح‌حال‌های قدیمی و اصیل شیخ باشند.


این کتاب بر دو بخش است:
این کتاب بر دو بخش است:
خط ۴۵: خط ۴۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق مقدمه خویش را با تذکر این نکته آغاز می‌کند که آن‌ها که ابن عربی بر این عارف اطلاق می‌کنند نه ابن العربی با این هدف که بین وی و بین «محمد بن عبدالله بن محمد ابن العربی المعافی الإشبیلی المالکی» فرق گذاشته باشند در اشتباه هستند زیرا که شیخ در جای جای کتاب‌هایش از خود به نام «ابن العربی» نام برده است و نام صحیح وی «ابن العربی» است و با آن فرد دیگر در این نام مشترک است.
محقق مقدمه خویش را با تذکر این نکته آغاز می‌کند که آن‌ها که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] بر این عارف اطلاق می‌کنند نه ابن العربی با این هدف که بین وی و بین «محمد بن عبدالله بن محمد ابن العربی المعافی الإشبیلی المالکی» فرق گذاشته باشند در اشتباه هستند زیرا که شیخ در جای جای کتاب‌هایش از خود به نام «ابن العربی» نام برده است و نام صحیح وی «ابن العربی» است و با آن فرد دیگر در این نام مشترک است.


اهل علم در هیچ فردی مثل ابن عربی اختلاف نکردند چراکه منتقدین وی مخاطب إشارات وی نبوده‌اند. وی در ادامه هفت منبع متقدم در ترجمه ابن عربی را معرفی کرده و گفته‌‌های عمر فروخ در کتابش به نام «تاریخ الفکر العربی المطبوع فی عام 1966م» مخالف اسناد دست اول تذکر محی‌الدین دانسته وی همچنین خطاهای شش‌گانه‌ای را که این نویسنده در نوشته خویش مرتکب شده پاسخ داده است که دو مورد آن عبارتند از:
اهل علم در هیچ فردی مثل [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اختلاف نکردند چراکه منتقدین وی مخاطب إشارات وی نبوده‌اند. وی در ادامه هفت منبع متقدم در ترجمه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را معرفی کرده و گفته‌‌های عمر فروخ در کتابش به نام «تاریخ الفکر العربی المطبوع فی عام 1966م» مخالف اسناد دست اول تذکر [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین]] دانسته وی همچنین خطاهای شش‌گانه‌ای را که این نویسنده در نوشته خویش مرتکب شده پاسخ داده است که دو مورد آن عبارتند از:


1-محی‌الدین را عوام کشتند. غراب می‌گوید این سخن هیچ منبع علمی موثقی ندارد و مخالف تذکره‌ای شیخ است که می‌گویند وی در بستر از دنیا رفت.
1-[[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین]] را عوام کشتند. [[غراب، محمود محمود|غراب]] می‌گوید این سخن هیچ منبع علمی موثقی ندارد و مخالف تذکره‌ای شیخ است که می‌گویند وی در بستر از دنیا رفت.


2-پیامبر در تشریع گاه اشتباه‌ می‌کرد. غراب می‌گوید: هرکه آثار شیخ را خوانده باشد عکس این سخن را در می‌یابد و شواهدی از کتب شیخ بر غلط بودن این نسبت می‌آورد.
2-پیامبر در تشریع گاه اشتباه‌ می‌کرد. [[غراب، محمود محمود|غراب]] می‌گوید: هرکه آثار شیخ را خوانده باشد عکس این سخن را در می‌یابد و شواهدی از کتب شیخ بر غلط بودن این نسبت می‌آورد.


موارد چهارگانه دیگر را ذکر کرده و حملات توفنده‌ای را بر نویسنده کتاب روا داشته و خوانندگان را به اثر خویش به نام «شرح کلمات الصوفیة و الرد علی ابن تیمیه» إرجاع داده است.
موارد چهارگانه دیگر را ذکر کرده و حملات توفنده‌ای را بر نویسنده کتاب روا داشته و خوانندگان را به اثر خویش به نام «شرح کلمات الصوفیة و الرد علی ابن تیمیه» إرجاع داده است.
خط ۶۳: خط ۶۳:
# شاگردان زن (از ده تن از شاگردان سلوکی زن نام برده شده است و در پایان این بحث از اندیشمندان معاصر شیخ نام برده شده است).
# شاگردان زن (از ده تن از شاگردان سلوکی زن نام برده شده است و در پایان این بحث از اندیشمندان معاصر شیخ نام برده شده است).
# تحصیل و اساتید شیخ در علوم ظاهری (نام بسیاری از شیوخ او در این بخش فهرست شده است).
# تحصیل و اساتید شیخ در علوم ظاهری (نام بسیاری از شیوخ او در این بخش فهرست شده است).
# ملاقات ابن عربی با دانشمندان هم‌عصر (در این بخش ملاقات شیخ با فلاسفه و متکلمین گزارش دهی شده و در ضمن دو فصل نظر شیخ درباره برخی فقهاء و متصوفه زمانه مطرح شده و در یک فصل از حضرت مهدی (عج) و ظهور حضرت به مفاد روایات سخن گفته شده است).
# ملاقات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] با دانشمندان هم‌عصر (در این بخش ملاقات شیخ با فلاسفه و متکلمین گزارش دهی شده و در ضمن دو فصل نظر شیخ درباره برخی فقهاء و متصوفه زمانه مطرح شده و در یک فصل از حضرت مهدی (عج) و ظهور حضرت به مفاد روایات سخن گفته شده است).
# شطح (عبارات و کلماتی که در مراتب شهود از عارف صادر می‌شود و بوی سستی، بی‌منطقی، ملامت و ادعا می‌دهد و به‌ندرت از محققين اهل شریعت صادر می‌شود (محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص47-46))
# شطح (عبارات و کلماتی که در مراتب شهود از عارف صادر می‌شود و بوی سستی، بی‌منطقی، ملامت و ادعا می‌دهد و به‌ندرت از محققين اهل شریعت صادر می‌شود (محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص47-46))
# دوستی شیخ و جایگاه وی نزد ملوک و پادشاهان (در این بخش از هشت سلطان و ملک، سخن گفته شده است و آنچه اصل و محور در این روابط هست باج ندادن و همگون‌نشدن شیخ با آنان است و این بخش با نامه‌ای که شیخ در همین موضوع به یکی از دوستانش نوشته است، به پایان می‌رسد).
# دوستی شیخ و جایگاه وی نزد ملوک و پادشاهان (در این بخش از هشت سلطان و ملک، سخن گفته شده است و آنچه اصل و محور در این روابط هست باج ندادن و همگون‌نشدن شیخ با آنان است و این بخش با نامه‌ای که شیخ در همین موضوع به یکی از دوستانش نوشته است، به پایان می‌رسد).
# ملاقات‌های شیخ با اقطاب اولیاء زنده در عصر خود (یازده مورد از ملاقات‌های شیخ جمع آوری شده است و فصلی پیرامون علم شیخ به همه اقطاب تا روز قیامت و امتناع وی از ذکر آن در این بخش آمده است).
# ملاقات‌های شیخ با اقطاب اولیاء زنده در عصر خود (یازده مورد از ملاقات‌های شیخ جمع آوری شده است و فصلی پیرامون علم شیخ به همه اقطاب تا روز قیامت و امتناع وی از ذکر آن در این بخش آمده است).
# سلوک شیخ (در 14 فصل از شریعت، ایمان، إتباع، دخول علی الله، و...از منازل سائرین سخن به میان آمده است).
# سلوک شیخ (در 14 فصل از شریعت، ایمان، إتباع، دخول علی الله، و...از منازل سائرین سخن به میان آمده است).
# اساتید ابن عربی در طریق اهل الله (تصوف) (نقد استادی أبی مدین بر شیخ و سخن از سه تن از اساتید و خرقه‌پوشی شیخ).
# اساتید [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در طریق اهل الله (تصوف) (نقد استادی أبی مدین بر شیخ و سخن از سه تن از اساتید و خرقه‌پوشی شیخ).
# اذکار شیخ در سلوک معنوی (ذکر اسم مفرد و اذکار متفرقه و دارایی شیخ فتوح سه‌گانه را).
# اذکار شیخ در سلوک معنوی (ذکر اسم مفرد و اذکار متفرقه و دارایی شیخ فتوح سه‌گانه را).
# ذکر برخی حالات و اذواق شیخ
# ذکر برخی حالات و اذواق شیخ
# مقامات و کرامات ابن عربی (مانند شنیدن تسبیح و نطق جمادات، شنیدن تسبیح موجودات، شنیدن نطق جوارح، ...)
# مقامات و کرامات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] (مانند شنیدن تسبیح و نطق جمادات، شنیدن تسبیح موجودات، شنیدن نطق جوارح، ...)
# ذکر برخی دیگر از حالات و اذواق شیخ
# ذکر برخی دیگر از حالات و اذواق شیخ
#  سفرنامه شیخ (در این بخش سال‌شمار زندگی شیخ آمده است).
#  سفرنامه شیخ (در این بخش سال‌شمار زندگی شیخ آمده است).
خط ۸۰: خط ۸۰:
# علوم کونی (علم الفلک، العلوم الطبیعیة، علم الطب)
# علوم کونی (علم الفلک، العلوم الطبیعیة، علم الطب)


وی پس‌ازاین بخش «خاتمه تذکره» را به مبحث خاتم الولایة محمدی بودن ابن عربی؛ اختصاص داده است.
وی پس‌ازاین بخش «خاتمه تذکره» را به مبحث خاتم الولایة محمدی بودن [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]؛ اختصاص داده است.


و بعدازآن «خاتمه»ای برای کل اثر نگاشته و در آن از عقید‌ه شیخ اکبر و وفات او سخن گفته و تحقیق خود را به پایان برده است.
و بعدازآن «خاتمه»ای برای کل اثر نگاشته و در آن از عقید‌ه شیخ اکبر و وفات او سخن گفته و تحقیق خود را به پایان برده است.
خط ۸۹: خط ۸۹:
ارجاع به منابع به شیوه درون‌متنی می‌باشد و در پاورقی‌ها به توضیحات مختصر و ارجاع به دیگر کتب روی آورده است و در پایان کتاب فهرستی از 14 اثر شیخ به‌عنوان مراجع آورده شده و بعدازآن فهرست تفصیلی مطالب کتاب ضمیمه شده است.
ارجاع به منابع به شیوه درون‌متنی می‌باشد و در پاورقی‌ها به توضیحات مختصر و ارجاع به دیگر کتب روی آورده است و در پایان کتاب فهرستی از 14 اثر شیخ به‌عنوان مراجع آورده شده و بعدازآن فهرست تفصیلی مطالب کتاب ضمیمه شده است.


پس از خاتمه کتاب ضمیمه‌ای ذیل عنوان تعقیب المؤلف آمده که شامل دو بخش است بخش یکم ردیه‌ای است بر دکتر کمال عیسی و بعدازآن نامه‌های اشخاص علمی به محمود غراب و...پیوست شده است.
پس از خاتمه کتاب ضمیمه‌ای ذیل عنوان تعقیب المؤلف آمده که شامل دو بخش است بخش یکم ردیه‌ای است بر دکتر کمال عیسی و بعدازآن نامه‌های اشخاص علمی به [[غراب، محمود محمود|محمود غراب]] و...پیوست شده است.


بخش دوم: مقاله‌ای به نام «الشیخ الأکبر محی‌الدین ابن العربی بین المذاهب و الأدیان» از محمود غراب است که در ده موضوع زیر تنظیم شده است:
بخش دوم: مقاله‌ای به نام «[[ابن عربی، محمد بن علی|الشیخ الأکبر محی‌الدین ابن العربی]] بین المذاهب و الأدیان» از [[غراب، محمود محمود|محمود غراب]] است که در ده موضوع زیر تنظیم شده است:
الشیخ الاکبر و أهل السنة، الشیخ الأکبر و الشیعة، الشیخ الأکبر و الفلاسفة، تحصیل العلم بالله عن طریق التقوی و الفیض الإلهی، الشیخ الأکبر و الباطنیة، الشیخ الأکبر و علماء السوء فی زمانه،  وحدة الوجود، موقف الشیخ من الأدیان، الشیخ الأکبر و المحققین، سلوک الشیخ و طریق المعرفة، و در پایان در ذیل عنوان «الخلاصة» عصاره یافته خویش از ابن عربی را چنین بیان می‌کند:
الشیخ الاکبر و أهل السنة، الشیخ الأکبر و الشیعة، الشیخ الأکبر و الفلاسفة، تحصیل العلم بالله عن طریق التقوی و الفیض الإلهی، الشیخ الأکبر و الباطنیة، الشیخ الأکبر و علماء السوء فی زمانه،  وحدة الوجود، موقف الشیخ من الأدیان، الشیخ الأکبر و المحققین، سلوک الشیخ و طریق المعرفة، و در پایان در ذیل عنوان «الخلاصة» عصاره یافته خویش از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را چنین بیان می‌کند:


من ذلک نخلص إلی أن شیخ الأکبر محی‌الدین ابن العربی رحمه الله تعالی إمام مسلم سلفی اصولی صوفی قولنا إمام مسلم یعنی أنه فقیه صاحب مذهب مستقل من أهل السنة و الجماعة (خلاصه مطالب گفته شده این است که: شیخِ اکبر، محی‌الدین ابن عربی رحمه‌الله امام مسلّم سلفی اصولی صوفی است، منظور از امام مسلّم یعنی ایشان فقیه صاحبِ مذهب مستقل از اهل سنت و جماعت می‌باشد) و قولنا سلفی یعنی أنه متبع غیر مبتدع و قولنا اصولی یعنی آخذ بما أجمع علیه الأئمه من الکتاب و السنة و الإجماع فی اصول الأحکام (و منظور از سلفی بودن یعنی ابن عربی فقیهی تابع است و بدعت‌گذار نمی‌باشد و مراد از اصولی این است که، ایشان به اتفاق نظرِ ائمه اربعه (اهل سنت) از کتاب و سنت و اجماع، در اصول احکام، اخذ کرده است) و قولنا صوفی یعنی أنه وارث محمدی آخذ بحظ وافر من مکارم الأخلاق (و تعبیر صوفی، یعنی این‌که وی وارث محمدی بوده و بهره فراوانی از مکارم اخلاق برده است) فالشیخ ابن العربی رضی‌الله‌عنه مرآة محمدیة فی غایة الصفاء و الإعتدال و الإستقامة، ما رأی أحد فیه إلا نفسه و ما تکلم فیه متکلم إلا بما هو علیه المتکلم. (پس شیخ ابن عربی رضی‌الله‌عنه آینه‌ای محمدی در نهایت صفا و اعتدال و مستقیم بودن است، که هیچ‌کس چیزی در او نمی‌بیند جز خویش‌تن خود را و مطلبی درباره او تکلم نمی‌کند جز حرف درون خویش را) (محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص303).
من ذلک نخلص إلی أن [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ الأکبر محی‌الدین ابن العربی رحمه الله تعالی]] إمام مسلم سلفی اصولی صوفی قولنا إمام مسلم یعنی أنه فقیه صاحب مذهب مستقل من أهل السنة و الجماعة (خلاصه مطالب گفته شده این است که: [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخِ اکبر، محی‌الدین ابن عربی رحمه‌الله]] امام مسلّم سلفی اصولی صوفی است، منظور از امام مسلّم یعنی ایشان فقیه صاحبِ مذهب مستقل از اهل سنت و جماعت می‌باشد) و قولنا سلفی یعنی أنه متبع غیر مبتدع و قولنا اصولی یعنی آخذ بما أجمع علیه الأئمه من الکتاب و السنة و الإجماع فی اصول الأحکام (و منظور از سلفی بودن یعنی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] فقیهی تابع است و بدعت‌گذار نمی‌باشد و مراد از اصولی این است که، ایشان به اتفاق نظرِ ائمه اربعه (اهل سنت) از کتاب و سنت و اجماع، در اصول احکام، اخذ کرده است) و قولنا صوفی یعنی أنه وارث محمدی آخذ بحظ وافر من مکارم الأخلاق (و تعبیر صوفی، یعنی این‌که وی وارث محمدی بوده و بهره فراوانی از مکارم اخلاق برده است) فالشیخ ابن العربی رضی‌الله‌عنه مرآة محمدیة فی غایة الصفاء و الإعتدال و الإستقامة، ما رأی أحد فیه إلا نفسه و ما تکلم فیه متکلم إلا بما هو علیه المتکلم. (پس [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ ابن عربی رضی‌الله‌عنه]] آینه‌ای محمدی در نهایت صفا و اعتدال و مستقیم بودن است، که هیچ‌کس چیزی در او نمی‌بیند جز خویش‌تن خود را و مطلبی درباره او تکلم نمی‌کند جز حرف درون خویش را) (محمود غراب، محمود،1403ق-1983م، ص303).


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش