پرش به محتوا

المعرب من الکلام الأعجمي علي حروف المعجم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
«المعرب» جزء اولین تألیفات در این موضوع است که به معجم‌های عربی و کتب لغت قبل از خود اعتماد داشته است. مؤلف از «[[جمهرة اللغة|الجمهرة]]» [[ابن درید، محمد بن حسن|ابن درید]]، «[[تهذيب اللغة|التهذیب]]» [[ازهری، محمد بن احمد|ازهری]]، «[[العين|العین]]» [[خلیل بن احمد]]، و اقوال لغویین و نحویین مانند [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]]، فراء، [[ابوعبیده، معمر بن مثنی|ابوعبیده]]، لحیانی، ابن قتیله و ...نقل کرده است<ref>السامرائی، ابراهیم، ص31</ref>.‏
«المعرب» جزء اولین تألیفات در این موضوع است که به معجم‌های عربی و کتب لغت قبل از خود اعتماد داشته است. مؤلف از «[[جمهرة اللغة|الجمهرة]]» [[ابن درید، محمد بن حسن|ابن درید]]، «[[تهذيب اللغة|التهذیب]]» [[ازهری، محمد بن احمد|ازهری]]، «[[العين|العین]]» [[خلیل بن احمد]]، و اقوال لغویین و نحویین مانند [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]]، فراء، [[ابوعبیده، معمر بن مثنی|ابوعبیده]]، لحیانی، ابن قتیله و ...نقل کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/21744/31 السامرائی، ابراهیم، ص31]</ref>.‏


نویسنده در این کتاب الفاظ غیرعربی، که عربی شده، را تا زمان خود گردآوری نموده است. او علاقه‌مند بوده که لغاتی را که الفاظ از آن‌ها اخذ شده و اصول الفاظ در این لغات را تبیین کند. وی تلاش کرده که اقوال را به صاحبان آن‌ها از علمای لغت اسناد دهد. همچنین در استشهاد به آیات و احادیث و اشعار استشهاد کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه عبدالوهاب عزام، ص3</ref>‏
نویسنده در این کتاب الفاظ غیرعربی، که عربی شده، را تا زمان خود گردآوری نموده است. او علاقه‌مند بوده که لغاتی را که الفاظ از آن‌ها اخذ شده و اصول الفاظ در این لغات را تبیین کند. وی تلاش کرده که اقوال را به صاحبان آن‌ها از علمای لغت اسناد دهد. همچنین در استشهاد به آیات و احادیث و اشعار استشهاد کرده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=3&viewType=html ر.ک: مقدمه عبدالوهاب عزام، ص3]</ref>‏


وی برای نزدیک به نیمی از واژه‌های معرب فراهم آورده خویش، شناسنامه فارسی ارائه کرده است <ref>آل تقی، معین‌الدین، ص 30</ref>.
وی برای نزدیک به نیمی از واژه‌های معرب فراهم آورده خویش، شناسنامه فارسی ارائه کرده است <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/12619/30 آل تقی، معین‌الدین، ص 30]</ref>.


نویسنده کتابش را با فصلی آغاز کرده که در آن حروفی که به‌وسیله آن‌ها کلمات غیرعربی شناخته می‌شود، تبیین شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>‏
نویسنده کتابش را با فصلی آغاز کرده که در آن حروفی که به‌وسیله آن‌ها کلمات غیرعربی شناخته می‌شود، تبیین شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/12619/30 ر.ک: همان]</ref>‏


نویسنده کلمات را تنها بر اساس حرف اول کلمات مرتب کرده و سایر حروف را رها کرده است؛ بنابراین بر محقق دشوار است که جایگاه کلمات را در بابش بیابد؛ به‌عنوان‌مثال اگر بخواهد «تجفاف» را ببیند باید تمام باب تاء را ببیند. خواننده در کتاب کلمات فراوانی چون جوهر، جوز، جلوز و جرهم می‌یابد که همگی در حرف اول مشترک و بر اساس حرف دیگری نیز مرتب نشده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>‏
نویسنده کلمات را تنها بر اساس حرف اول کلمات مرتب کرده و سایر حروف را رها کرده است؛ بنابراین بر محقق دشوار است که جایگاه کلمات را در بابش بیابد؛ به‌عنوان‌مثال اگر بخواهد «تجفاف» را ببیند باید تمام باب تاء را ببیند. خواننده در کتاب کلمات فراوانی چون جوهر، جوز، جلوز و جرهم می‌یابد که همگی در حرف اول مشترک و بر اساس حرف دیگری نیز مرتب نشده‌اند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان، ص5]</ref>‏


ادعای تعریب جز با ادله روشن - مانند: اشتقاق، تاریخ و خروج کلمه از ویژگی‌هایی که کلمات عربی به آن‌ها ممتاز می‌شوند، مانند: اجتماع قاف و جیم یا طاء و نون در یک کلمه یا خالی بودن کلمه خماسی از یکی از حروف ذلاقه- صحیح نیست. از کلماتی که بدون دلیل روشن ادعا شده که اصلش عجمی است «الحرباء» که گفته شده معرب از «خربا»ی فارسی است. این کلمه مرکب از «خور» به معنی خورشید و «بان» به معنای حافظ است. و اگر الحرباء در بلاد عجم شناخته شود و در بلاد عرب شناخته نشود، برای این تفسیر وجهی است.<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>‏
ادعای تعریب جز با ادله روشن - مانند: اشتقاق، تاریخ و خروج کلمه از ویژگی‌هایی که کلمات عربی به آن‌ها ممتاز می‌شوند، مانند: اجتماع قاف و جیم یا طاء و نون در یک کلمه یا خالی بودن کلمه خماسی از یکی از حروف ذلاقه- صحیح نیست. از کلماتی که بدون دلیل روشن ادعا شده که اصلش عجمی است «الحرباء» که گفته شده معرب از «خربا»ی فارسی است. این کلمه مرکب از «خور» به معنی خورشید و «بان» به معنای حافظ است. و اگر الحرباء در بلاد عجم شناخته شود و در بلاد عرب شناخته نشود، برای این تفسیر وجهی است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=4&viewType=html ر.ک: همان، ص4]</ref>‏


نویسنده درباره «الابیل» می‌گوید: «و الابیل الراهب فارسی معرّب» درحالی‌که کلمه فارسی نیست بلکه سریانی است و معنا در اصل، حزین است و به راهب گفته می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص5؛ متن کتاب، ص78</ref>‏ همچنین درباره «دینار» می‌گوید: «فارسی معرب» و حال‌آنکه اصل آن رومی است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>‏
نویسنده درباره «الابیل» می‌گوید: «و الابیل الراهب فارسی معرّب» درحالی‌که کلمه فارسی نیست بلکه سریانی است و معنا در اصل، حزین است و به راهب گفته می‌شود.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان، ص5]؛ [https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=78&viewType=html متن کتاب، ص78]</ref>‏ همچنین درباره «دینار» می‌گوید: «فارسی معرب» و حال‌آنکه اصل آن رومی است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان، ص5]</ref>‏


از دیگر اشکالات وارد بر نویسنده ذکر اسامی شهرها در معرّبات است، به‌گونه‌ای که تصور هم نکرده که عربی هستند؛ مانند «ارمینیة» و «اذربیجان» که نویسنده خود را به ذکر آن‌ها مشغول کرده بدون اینکه فایده‌ای داشته باشد<ref>ر.ک: همان</ref>‏.
از دیگر اشکالات وارد بر نویسنده ذکر اسامی شهرها در معرّبات است، به‌گونه‌ای که تصور هم نکرده که عربی هستند؛ مانند «ارمینیة» و «اذربیجان» که نویسنده خود را به ذکر آن‌ها مشغول کرده بدون اینکه فایده‌ای داشته باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان]</ref>‏.


محقق کتاب با ذکر آراء نویسندگان معاجم و کسانی که در رابطه با معربات کتاب نوشته‌اند، دیدگاه نویسنده را تأیید یا رد کرده است. همچنین آنچه از نویسنده فوت شده مانند تفسیر کلمات معرب و تبیین اصول آن‌ها را تدارک کرده است. گفته‌های مؤلف را به عبارات لغویون با ذکر جای عبارات در کتب ایشان، اسناد داده است. ذکر مکان احادیث و اشعاری که نویسنده به آن‌ها استشهاد کرده است. مخالفت با نویسنده در ادعای عجمه زمانی‌که دلیلی داشته باشد و ذکر کلام علما در مخالفت با آن<ref>ر.ک: همان، ص7-6</ref>‏
محقق کتاب با ذکر آراء نویسندگان معاجم و کسانی که در رابطه با معربات کتاب نوشته‌اند، دیدگاه نویسنده را تأیید یا رد کرده است. همچنین آنچه از نویسنده فوت شده مانند تفسیر کلمات معرب و تبیین اصول آن‌ها را تدارک کرده است. گفته‌های مؤلف را به عبارات لغویون با ذکر جای عبارات در کتب ایشان، اسناد داده است. ذکر مکان احادیث و اشعاری که نویسنده به آن‌ها استشهاد کرده است. مخالفت با نویسنده در ادعای عجمه زمانی‌که دلیلی داشته باشد و ذکر کلام علما در مخالفت با آن<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=6&viewType=html ر.ک: همان، ص7-6]</ref>‏


[[شاکر، احمد محمد|احمد محمد شاکر]]، شرح‌حال مفصلی از [[جوالیقی، موهوب بن احمد|جوالیقی]] را با ذکر اسم و نسب، مولد، اساتید، شاگردان، اخبار و احوال او و تألیفات و بررسی تاریخ وفاتش در انتهای مقدمه‌اش ارائه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه احمد محمد شاکر، ص42-24</ref>‏
[[شاکر، احمد محمد|احمد محمد شاکر]]، شرح‌حال مفصلی از [[جوالیقی، موهوب بن احمد|جوالیقی]] را با ذکر اسم و نسب، مولد، اساتید، شاگردان، اخبار و احوال او و تألیفات و بررسی تاریخ وفاتش در انتهای مقدمه‌اش ارائه کرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=24&viewType=html ر.ک: مقدمه احمد محمد شاکر، ص42-24]</ref>‏


نویسنده خود کتابش را این‌گونه معرفی کرده است: «این کتابی است که در آن کلام اعجمی را که عرب به آن سخن گفته و قرآن مجید به آن نطق کرده و در اخبار رسول‌الله(ص) و صحابه و تابعین وارد شده و یا در اشعار و اخبار عرب ذکر شده است را متذکر شده‌ایم تا آنچه کلمات وارد شده از صریح و فصیح مشخص شود».<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص51</ref>‏
نویسنده خود کتابش را این‌گونه معرفی کرده است: «این کتابی است که در آن کلام اعجمی را که عرب به آن سخن گفته و قرآن مجید به آن نطق کرده و در اخبار رسول‌الله(ص) و صحابه و تابعین وارد شده و یا در اشعار و اخبار عرب ذکر شده است را متذکر شده‌ایم تا آنچه کلمات وارد شده از صریح و فصیح مشخص شود».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/20856?pageNumber=51&viewType=html ر.ک: مقدمه مؤلف، ص51]</ref>‏


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش