پرش به محتوا

عرفان الحق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''عرفان الحق''' رساله‌ای فارسی اثر [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|میرزا حسن اصفهانی]] ملقب به صفی‌علیشاه (متوفی 1316ق)، مؤسس طریقت صفی‌علیشاهی یکی از شعب طریقت نعمت‌اللهی است. این  رساله ارزشمند با وجود اختصار شامل اصطلاحات عرفانی فراوانی است. کتاب با توضیحات [[انتظام، عبدالله|عبدالله انتظام]] و [[استخری، احسان‌الله علی|احسان‌الله استخری]] منتشر شده است.  
'''عرفان الحق''' رساله‌ای فارسی اثر [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|میرزا حسن اصفهانی]] ملقب به صفی‌علیشاه (متوفی 1316ق)، مؤسس طریقت صفی‌علیشاهی یکی از شعب طریقت نعمت‌اللهی است. این  رساله ارزشمند با وجود اختصار شامل اصطلاحات عرفانی فراوانی است. کتاب با توضیحات [[انتظام، عبدالله|عبدالله انتظام]] و [[استخری، احسان‌الله علی|احسان‌الله استخری]] منتشر شده است.  


نویسنده این رساله را پس از اثر منظومش «[[زبدة الأسرار|زبدة الاسرار]]» نوشته و بنا نداشته که کتاب را به شیوه رایج بر مبنای فصل و باب کتابش را تنظیم کند لذا می‌نویسد: «... باز عمر عزیز را مغتنم شمرده به نگارش این رساله که مسماست به عرفان الحق از باطن ولی مطلق مدد خواستم تا سررشته به‌دست آید و هر ناظری بی‌زحمت ریاضت تماشای ریاض حقایق نماید. و بنای این کتاب بر فصل و باب نیست. فصلش توحید است و بابش تأیید. هر وقتی به مقتضای حال و مقام مطلبی نوشته شد. ان‌شاالله مقبول ارباب معرفت و عقول گردد».<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>‏
نویسنده این رساله را پس از اثر منظومش «[[زبدة الأسرار|زبدة الاسرار]]» نوشته و بنا نداشته که کتاب را به شیوه رایج بر مبنای فصل و باب تنظیم کند؛ لذا می‌نویسد: «... باز عمر عزیز را مغتنم شمرده به نگارش این رساله که مسماست به عرفان الحق از باطن ولی مطلق مدد خواستم تا سررشته به‌دست آید و هر ناظری بی‌زحمت ریاضت تماشای ریاض حقایق نماید. و بنای این کتاب بر فصل و باب نیست. فصلش توحید است و بابش تأیید. هر وقتی به مقتضای حال و مقام مطلبی نوشته شد. ان‌شاالله مقبول ارباب معرفت و عقول گردد».<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>‏


وی هدایت و ارشاد سالک را گاه با حکایت و لطیفه، گاه با شعر و گاه در ضمن تعلیم، ارشاد، حکمت، تنبیه، نصیحت و مانند آن مطرح می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31 و 32 و 111</ref>‏
وی هدایت و ارشاد سالک را گاه با حکایت و لطیفه، گاه با شعر و گاه در ضمن تعلیم، ارشاد، حکمت، تنبیه، نصیحت و مانند آن مطرح می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31 و 32 و 111</ref>‏
۹۵۹

ویرایش