۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آذرتاش آذرنوش' به 'آذرتاش آذرنوش') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن اثير' به 'ابن اثير') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در 371ق، تنوخى همراه عضدالدوله در همدان بود كه در كشاكشها و سخنچينىهاى دربار، بىاحتياطى كرد و خشم امير را برانگيخت. امير اگرچه در حق او تندى روا نداشت، همچنان دلچركين باقى ماند تا به بغداد بازگشتند. امير كه چشم به راه نوزادى از نسل خليفه عباسى و شاهزاده ديلمى بود، نظر به آشنايى ديرين ميان تنوخى و خليفه، از او خواست به دربار برود و خليفه را به داشتن فرزندى از خاندان ديلمى تشويق كند. تنوخى كه بىحاصلى چنين اقدامى را حدس مىزد، به بيمارى تظاهر كرد. امير نيز كه به كمك جاسوس خود از واقعيت امر آگاه شد، چنان به خشم آمد كه قاضى را در خانه خود زندانى كرد. تنوخى تا مرگ عضدالدوله در 372ق از خانه بيرون نيامد. ديگر نمىدانيم كه تنوخى پس از آزادى از زندانِ خانه، طى 12 سال كه از عمرش مانده بود، چه كرد. تنها خبرى كه از منابع به دست مىآيد، آن است كه او جز تأليف يا تكميل آثار ناتمام گذشته، به كارى دست نزد و در سال 384ق از دنيا رفت. | در 371ق، تنوخى همراه عضدالدوله در همدان بود كه در كشاكشها و سخنچينىهاى دربار، بىاحتياطى كرد و خشم امير را برانگيخت. امير اگرچه در حق او تندى روا نداشت، همچنان دلچركين باقى ماند تا به بغداد بازگشتند. امير كه چشم به راه نوزادى از نسل خليفه عباسى و شاهزاده ديلمى بود، نظر به آشنايى ديرين ميان تنوخى و خليفه، از او خواست به دربار برود و خليفه را به داشتن فرزندى از خاندان ديلمى تشويق كند. تنوخى كه بىحاصلى چنين اقدامى را حدس مىزد، به بيمارى تظاهر كرد. امير نيز كه به كمك جاسوس خود از واقعيت امر آگاه شد، چنان به خشم آمد كه قاضى را در خانه خود زندانى كرد. تنوخى تا مرگ عضدالدوله در 372ق از خانه بيرون نيامد. ديگر نمىدانيم كه تنوخى پس از آزادى از زندانِ خانه، طى 12 سال كه از عمرش مانده بود، چه كرد. تنها خبرى كه از منابع به دست مىآيد، آن است كه او جز تأليف يا تكميل آثار ناتمام گذشته، به كارى دست نزد و در سال 384ق از دنيا رفت. | ||
تنوخى كه يار امير ديلمى و وزير مهلبى بود و در فضاى آزاد و حتماً گاه عنانگسيخته عراق مىزيست، البته هيچگونه تعصب دينى و غيردينى از خود نشان نداده است. راست است كه ابن اثير او را حنفىِ متعصبِ شافعىستيز خوانده است، اما چنين تعصبى در آثار او ديده نمىشود. در عوض از مجموعه 25 داستانى كه شالجى برشمرده، مىتوان دريافت كه وى با صوفيان ميانه خوبى نداشته است؛ در شرح احوال حلاج نيز پيوسته كارهاى او و مريدانش را نوعى نيرنگ مىپندارد. گرايش كلامى او، بىگمان انديشه معتزليان است، زيرا هرجا از ايشان سخن گفته، جانب ستايش و بزرگداشت را فرو نگذاشته است. | تنوخى كه يار امير ديلمى و وزير مهلبى بود و در فضاى آزاد و حتماً گاه عنانگسيخته عراق مىزيست، البته هيچگونه تعصب دينى و غيردينى از خود نشان نداده است. راست است كه [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] او را حنفىِ متعصبِ شافعىستيز خوانده است، اما چنين تعصبى در آثار او ديده نمىشود. در عوض از مجموعه 25 داستانى كه شالجى برشمرده، مىتوان دريافت كه وى با صوفيان ميانه خوبى نداشته است؛ در شرح احوال حلاج نيز پيوسته كارهاى او و مريدانش را نوعى نيرنگ مىپندارد. گرايش كلامى او، بىگمان انديشه معتزليان است، زيرا هرجا از ايشان سخن گفته، جانب ستايش و بزرگداشت را فرو نگذاشته است. | ||
==آثار:== | ==آثار:== |
ویرایش