پرش به محتوا

العلل الواردة في الأحاديث النبوية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
کتاب، 16 جلد دارد؛ جلد اول حاوی مقدمه مفصلی از محقق و بخشی از متن اصلی است و سایر مجلدات تا جلد 15 بقیه متن را در بر دارند. مجلدات 1 تا 11 کتاب با تحقیق و تخریج دکتر [[زین‌الله، محفوظ‌الرحمن|محفوظ رحمان زین‌الله سلفی]] نگاشته شده است. جلدهای 12 تا 16 در تکمله مطالب کتاب و فهارس عامه آن با مقایسه میان نسخه‌های خطی و تعلیقات محمد بن صالح بن محمد دباسی نوشته شده است. جلد 16 اختصاص به ذکر فهارس فنی کتاب دارد.
کتاب، 16 جلد دارد؛ جلد اول حاوی مقدمه مفصلی از محقق و بخشی از متن اصلی است و سایر مجلدات تا جلد 15 بقیه متن را در بر دارند. مجلدات 1 تا 11 کتاب با تحقیق و تخریج دکتر [[زین‌الله، محفوظ‌الرحمن|محفوظ رحمان زین‌الله سلفی]] نگاشته شده است. جلدهای 12 تا 16 در تکمله مطالب کتاب و فهارس عامه آن با مقایسه میان نسخه‌های خطی و تعلیقات محمد بن صالح بن محمد دباسی نوشته شده است. جلد 16 اختصاص به ذکر فهارس فنی کتاب دارد.


دارقطنی در این کتاب، در ذکر علل وارده در احادیث نبوی بر حافظه تکیه کرده است. وی اختلاف راویان در اسناد حدیث یا متن آن یا هر دو را ذکر نموده است. او گاه حدیث را از جانب خود مستند می‌کند، ولی معمولا جانب سند روایات را مهمل می‌گذارد. در کل، رسیدن به مصادر حقیقی وی، مشکل است؛ زیرا او جز در موارد نادر تصریح به آنها نمی‌کند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص98</ref>.
دارقطنی در این کتاب، در ذکر علل وارده در احادیث نبوی بر حافظه تکیه کرده است. وی اختلاف راویان در اسناد حدیث یا متن آن یا هر دو را ذکر نموده است. او گاه حدیث را از جانب خود مستند می‌کند، ولی معمولا جانب سند روایات را مهمل می‌گذارد. در کل، رسیدن به مصادر حقیقی وی، مشکل است؛ زیرا او جز در موارد نادر تصریح به آنها نمی‌کند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/21603/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D8%AB-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%8A%D8%A9?pageNumber=98&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص98]</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
درباره روش تألیف اثر باید گفت: [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]]، علل را مانند کتاب السنن و دیگر کتاب‌هایش ننوشته، بلکه این کتاب را از طریق رسیدن سؤالات به او نگاشته است؛ وی جواب‌ها را از حفظ املا می‌کرد؛ [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب بغدادی]] در کتاب تاریخش در این‌باره نوشته: از برقانی پرسیدم آیا [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن دارقطنی]] علل را از حفظ بر تو املا می‌کرد؟ گفت بله. سپس قصه جمع این کتاب را برایم شرح داد و گفت: ابومنصور بن کرخی می‌خواست کتاب مسند معللی را بنگارد، او اصولش را به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] داد تا احادیث معلل را برایش روشن کند، سپس ابومنصور آن را به وراقین می‌سپرد و آنان هر حدیثی را در رقعه‌ای می‌نگاشتند. پس وقتی من می‌خواستم تعلیق [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] بر احادیث را ببینم، ابوالحسن بر آن می‌نگریست و سپس از حفظ کلام را بر من املا می‌کرد و می‌گفت: «حديث الأعمش عن أبي‌وائل عن عبدالله بن مسعود الحديث الفلاني، اتفق فلان و فلان علی روايته و خالفهما فلان...» و هرآنچه در حدیث بود را ذکر می‌کرد و من کلامش را در رقعه‌ای جداگانه می‌نگاشتم... سپس ابومنصور مرد و این علل در کاغذها بود؛ من چند سال پس از وفات برقانی، به [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن دارقطنی]] گفتم: من قصد کرده‌ام این رقاع را مرتب کرده و در قالب کتاب مسندی ارائه کنم. او اجازه این کار را به من داد و من از روی کتابم بر وی قرائت کردم و مردم از روی نسخه من این روایات را نقل کردند<ref>ر.ک: همان، ص67-69</ref>.
درباره روش تألیف اثر باید گفت: [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]]، علل را مانند کتاب السنن و دیگر کتاب‌هایش ننوشته، بلکه این کتاب را از طریق رسیدن سؤالات به او نگاشته است؛ وی جواب‌ها را از حفظ املا می‌کرد؛ [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب بغدادی]] در کتاب تاریخش در این‌باره نوشته: از برقانی پرسیدم آیا [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن دارقطنی]] علل را از حفظ بر تو املا می‌کرد؟ گفت بله. سپس قصه جمع این کتاب را برایم شرح داد و گفت: ابومنصور بن کرخی می‌خواست کتاب مسند معللی را بنگارد، او اصولش را به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] داد تا احادیث معلل را برایش روشن کند، سپس ابومنصور آن را به وراقین می‌سپرد و آنان هر حدیثی را در رقعه‌ای می‌نگاشتند. پس وقتی من می‌خواستم تعلیق [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] بر احادیث را ببینم، ابوالحسن بر آن می‌نگریست و سپس از حفظ کلام را بر من املا می‌کرد و می‌گفت: «حديث الأعمش عن أبي‌وائل عن عبدالله بن مسعود الحديث الفلاني، اتفق فلان و فلان علی روايته و خالفهما فلان...» و هرآنچه در حدیث بود را ذکر می‌کرد و من کلامش را در رقعه‌ای جداگانه می‌نگاشتم... سپس ابومنصور مرد و این علل در کاغذها بود؛ من چند سال پس از وفات برقانی، به [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن دارقطنی]] گفتم: من قصد کرده‌ام این رقاع را مرتب کرده و در قالب کتاب مسندی ارائه کنم. او اجازه این کار را به من داد و من از روی کتابم بر وی قرائت کردم و مردم از روی نسخه من این روایات را نقل کردند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/21603/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D8%AB-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%8A%D8%A9?pageNumber=67&viewType=pdf ر.ک: همان، ص67-69]</ref>.


اصل این کتاب، از سؤالات غیر منظمی شکل گرفته که درباره احادیث معلل و... به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] رسیده است و او به اقتضای مقام، گاه به این موارد پاسخی طولانی داده، گاه پاسخی کوتاه. این سؤالات با «سأل» آغاز شده، سپس حدیث متضمن سؤال ارائه گردیده و پس از آن بلافاصله جواب با عبارت «فقال» ‌آمده است.
اصل این کتاب، از سؤالات غیر منظمی شکل گرفته که درباره احادیث معلل و... به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] رسیده است و او به اقتضای مقام، گاه به این موارد پاسخی طولانی داده، گاه پاسخی کوتاه. این سؤالات با «سأل» آغاز شده، سپس حدیث متضمن سؤال ارائه گردیده و پس از آن بلافاصله جواب با عبارت «فقال» ‌آمده است.
خط ۶۵: خط ۶۵:
# غالبا پس از پایان یافتن ذکر طرق و اختلاف در سند، درباره آن حکم می‌کند و مثلا می‌گوید: «وهم فلان و الصحيح ما قاله فلان» یا «و هو الصواب» و...
# غالبا پس از پایان یافتن ذکر طرق و اختلاف در سند، درباره آن حکم می‌کند و مثلا می‌گوید: «وهم فلان و الصحيح ما قاله فلان» یا «و هو الصواب» و...
# در برخی موارد نیز حکم نکرده و می‌گوید: «و الله أعلم». گاه نیز به ذکر علل اکتفا کرده و حکمی نمی‌نماید و در موارد نادر، می‌گوید: «و الأشبه بالصواب قول لا أحكم فيه بشيء».
# در برخی موارد نیز حکم نکرده و می‌گوید: «و الله أعلم». گاه نیز به ذکر علل اکتفا کرده و حکمی نمی‌نماید و در موارد نادر، می‌گوید: «و الأشبه بالصواب قول لا أحكم فيه بشيء».
# گاه حدیث دیگری غیر از حدیث باب را به دلیل تعریف یک شخص یا دلیل دیگری به اقتضای مقام، ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص89-95</ref>.
# گاه حدیث دیگری غیر از حدیث باب را به دلیل تعریف یک شخص یا دلیل دیگری به اقتضای مقام، ذکر می‌کند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/21603/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D8%AB-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%8A%D8%A9?pageNumber=89&viewType=pdf ر.ک: همان، ص89-95]</ref>.


دکتر [[زین‌الله، محفوظ‌الرحمن|محفوظ رحمن زین الله سلفی]]، در صفحات 96 و 97 مقدمه در جلد اول کتاب درباره روش برقانی در کتاب علل، نیز صحبت کرده که خواننده مشتاق را به مطالعه این صفحات، ارجاع می‌دهیم.
دکتر [[زین‌الله، محفوظ‌الرحمن|محفوظ رحمن زین الله سلفی]]، در صفحات 96 و 97 مقدمه در جلد اول کتاب درباره روش برقانی در کتاب علل، نیز صحبت کرده که خواننده مشتاق را به مطالعه این صفحات، ارجاع می‌دهیم.
خط ۸۳: خط ۸۳:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:مقالات جدید]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:حدیث]]
[[رده:متون احادیث]]
[[رده:فروردین(1401)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش