۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''إظهار الحق''' تألیف [[دهلوی، رحمتالله|رحمتالله بن خلیل الرحمن هندی]] میباشد که در دفاع از اسلام و پاسخ به شبهات مسيحيان است. در قرن سيزدهم هجرى، مسلمانان هند بعد از ورود كمپانى هند شرقى و تسلط انگليس بر امور ادارى هندوستان با فوجى از مبلّغان و گروههاى تبشيرى روبهرو شدند كه در پى اثبات حقانيت مسيحيت و نقد اسلام و پيامبر آن بودند. در این مسير عالمان دينى وظيفه خود را دفاع از كيان اسلام ديده، با همیارى و همكارى هم به نقد مسيحيت و پاسخ به ايرادات آنها پرداختند. یکى از مشهورترين این آثار، كتاب اظهار الحق، تأليف شيخ [[دهلوی، رحمتالله|رحمتالله هندى]] است كه به زبان عربى در سال 1280 قمرى به نگارش درآمد. | |||
'''إظهار الحق''' تألیف رحمتالله بن خلیل الرحمن هندی میباشد که در دفاع از اسلام و پاسخ به شبهات مسيحيان است. در قرن سيزدهم هجرى، مسلمانان هند بعد از ورود كمپانى هند شرقى و تسلط انگليس بر امور ادارى هندوستان با فوجى از مبلّغان و گروههاى تبشيرى روبهرو شدند كه در پى اثبات حقانيت مسيحيت و نقد اسلام و پيامبر آن بودند. در این مسير عالمان دينى وظيفه خود را دفاع از كيان اسلام ديده، با همیارى و همكارى هم به نقد مسيحيت و پاسخ به ايرادات آنها پرداختند. یکى از مشهورترين این آثار، كتاب اظهار الحق، تأليف شيخ رحمتالله هندى است كه به زبان عربى در سال 1280 قمرى به نگارش درآمد. | |||
==انگيزه تأليف== | ==انگيزه تأليف== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۶: | ||
اكثر مطالب را بدليل تسلط پروتستانها در هند از آثار آنها آورده، و به غيراز ترجمههاى عهد عتيق و جديد، به تفاسير كتاب مقدس مراجعه كرده، از آنها نقلمىكند. در ادامه به نقد عبارات میزان الحق پرداخته، اشتباهات تاريخى و نقلقولهاى اشتباه وى را متذكر مىشود. | اكثر مطالب را بدليل تسلط پروتستانها در هند از آثار آنها آورده، و به غيراز ترجمههاى عهد عتيق و جديد، به تفاسير كتاب مقدس مراجعه كرده، از آنها نقلمىكند. در ادامه به نقد عبارات میزان الحق پرداخته، اشتباهات تاريخى و نقلقولهاى اشتباه وى را متذكر مىشود. | ||
==ساختار | ==ساختار == | ||
اساس كتاب را مباحث پنج گانه مورد مناظره با فاندر، يعنى تحريف، نسخ، تثليث، قرآن و نبوت پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله، تشكيل مىدهد. در تأليف عربى كتاب بحث عهدين را نيز اضافه كرد، و كتاب را در شش باب تربيب داد، و در مقدمه به تذكر امورى میپردازد كه در طول مباحث توجه به آنها لازم است، و بخش عمده مقدمه در اشكالات كتاب فاندر است. | |||
== گزارش محتوا == | |||
در اينجا به مختصرى از ابواب و محتواى كتاب اشاره میشود. | |||
1- در بيان کتابهاى عهد عتيق و عهد جديد | 1- در بيان کتابهاى عهد عتيق و عهد جديد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=37&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص37]</ref> | ||
داراى چهار فصل است: | داراى چهار فصل است: | ||
الف)پيرامون نام و تعداد کتابهاى عهدين است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=39&viewType=html ر.ک: همان، ص39]</ref>. موارد تشكیک و ترديد آنها را بيان مىدارد و نتيجه مىگيرد كه دينى كه در الهام و وحى بودن کتابهایش شك است، چگونه خود را حق مىداند؟! | |||
ب) به عدم تواتر در اسناد کتابهاى عهدين میپردازد، مىگوید: هنگامى كتابى آسمانى و واجبالتسليم است كه يقين داشته باشيم، این كتاب از فلان پيامبر و به سند متصل بدون تغيير و تبديل به دست ما رسيده است، اما هيچیک از کتابهاى عهدين اينگونه نيستند، پس چگونه مسيحيان ما را به پذيرش آن فرا مىخوانند؟<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=42&viewType=html ر.ک: همان، ص42]</ref> | |||
ج) به اغلاط و اختلافات عهدين مىپردازد. نخست به اختلافات عهد عتيق با عهد جديد پرداخته و با تطبيق آيات آنها با یکديگر به یکصد و بيست و پنج اختلاف اشاره میکند. سپس به بيان اغلاط عهدين میپردازد، و یکصد و ده غلط، را كه بيشتر آنها از اناجيل است، بيان كرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=61&viewType=html ر.ک: همان، ص61]</ref>. | |||
باب دوم: وقوع تحريف در عهدين | د) به ادعاى الهامى بودن تمام کتابها يا تمام مطالب مندرج در عهدين پرداخته و با هفده دليل، آن را نقد كرده، بيان مى دارد كه بنابه تصريح مسيحيان انجيلى به نام انجيل مرجع كه اناجيل ديگر را از آن گرفتهاند، موجود بوده و این نشان مىدهد كه اناجيل ملهم نبوده و آنها را از روى متن ديگرى نوشتهاند كه آن متن از بين رفته است. به عبارت ديگر انجيلى كه قرآن از آن ياد مىكند از بين رفته است و اناجيلِ مكتوبِانسانهاى غيرمعصوم، باقى مانده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=119&viewType=html ر.ک: همان، ص119]</ref>. | ||
باب دوم: وقوع تحريف در عهدين<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=147&viewType=html ر.ک: همان، ص147]</ref> | |||
مؤلف مىنویسد: ما با مسيحيان در تحريف معنوى اختلافى نداريم، زيرا آنان نيز معتقدند كه يهوديان در تفسير عهد عتيق، مرتكب تحريف معنوى شدند. آنچه پروتستانها منكر آن هستند، تحريف لفظى در سه بخش است: تحريف لفظى به تبديل، تحريف لفظى به زياده و تحريف لفظى به نقصان. در بخش تحريف لفظى به تبديل، به مواردى از این تحريفات اشاره كرده است، برای مثال فاصله زمانى میان خلق آدم تا طوفان نوح، در نسخه عبرى، 1656 سال، در نسخه يونانى، 2262 سال و در نسخه سامرى، 1307 سال است، فاصله زمانى میان طوفان نوح تا ولادت حضرت ابراهیم(ع) در عبرى، 292 سال، در يونانى، 1072 سال و در سامرى، 942 سال است. در تحريف لفظى به زياده نيز به چهل و پنج شاهد اشاره و آنها را دليل افزودن برخى مطالب به عهدين مىداند. و در تحريف لفظى به نقصان به بيست شاهد اشاره كرده، مىنویسد: در نسخه عبرى كتاب مقدس، عباراتى هست كه در نسخه يونانى و سامرى نيست و بالعكس، كه نشان از نقصان يا زياده است. | مؤلف مىنویسد: ما با مسيحيان در تحريف معنوى اختلافى نداريم، زيرا آنان نيز معتقدند كه يهوديان در تفسير عهد عتيق، مرتكب تحريف معنوى شدند. آنچه پروتستانها منكر آن هستند، تحريف لفظى در سه بخش است: تحريف لفظى به تبديل، تحريف لفظى به زياده و تحريف لفظى به نقصان. در بخش تحريف لفظى به تبديل، به مواردى از این تحريفات اشاره كرده است، برای مثال فاصله زمانى میان خلق آدم تا طوفان نوح، در نسخه عبرى، 1656 سال، در نسخه يونانى، 2262 سال و در نسخه سامرى، 1307 سال است، فاصله زمانى میان طوفان نوح تا ولادت حضرت ابراهیم(ع) در عبرى، 292 سال، در يونانى، 1072 سال و در سامرى، 942 سال است. در تحريف لفظى به زياده نيز به چهل و پنج شاهد اشاره و آنها را دليل افزودن برخى مطالب به عهدين مىداند. و در تحريف لفظى به نقصان به بيست شاهد اشاره كرده، مىنویسد: در نسخه عبرى كتاب مقدس، عباراتى هست كه در نسخه يونانى و سامرى نيست و بالعكس، كه نشان از نقصان يا زياده است. | ||
خط ۷۸: | خط ۸۱: | ||
بنابراین، كتب عهدين قبل از اسلام بدون سند متصل و قطعى، به دوران اسلام رسيد و قبل از آن، تحريفاتى در آن صورت گرفته و برخى تحريفات بعد از اسلام انجام گرفته است. لذا اختلاف شديد نسخهها، نشانه بىاعتبارى و عدم الهام و بالتبع عدم حجيّت آنها است و اعتراف مسيحيان به تحريف از نوع نقصان و زيادت، نشانه تحريف در دين موسى و عيسى است. | بنابراین، كتب عهدين قبل از اسلام بدون سند متصل و قطعى، به دوران اسلام رسيد و قبل از آن، تحريفاتى در آن صورت گرفته و برخى تحريفات بعد از اسلام انجام گرفته است. لذا اختلاف شديد نسخهها، نشانه بىاعتبارى و عدم الهام و بالتبع عدم حجيّت آنها است و اعتراف مسيحيان به تحريف از نوع نقصان و زيادت، نشانه تحريف در دين موسى و عيسى است. | ||
باب سوم: در اثبات نسخ در عهدين | باب سوم: در اثبات نسخ در عهدين<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=229&viewType=html ر.ک: همان، ص229]</ref> | ||
مؤلف در تعريف نسخ، مىنویسد: نسخ يعنى بيان سپرىشدن زمان اجراى حكم. بنابراین در قصص، تاريخ، امور قطعى عقلى، امور حسى، ادعيه و احكام واجبالذات نسخ راه ندارد، بلكه نسخ در احكام عملى است. نویسنده در ادامه به برخى از احكامى كه در شريعت آدم وجود داشته و در شريعت نوح نسخ شده يا در شرايع سابق بوده و در شريعت حضرت موسى نسخ شده است، اشاره مىكند. | مؤلف در تعريف نسخ، مىنویسد: نسخ يعنى بيان سپرىشدن زمان اجراى حكم. بنابراین در قصص، تاريخ، امور قطعى عقلى، امور حسى، ادعيه و احكام واجبالذات نسخ راه ندارد، بلكه نسخ در احكام عملى است. نویسنده در ادامه به برخى از احكامى كه در شريعت آدم وجود داشته و در شريعت نوح نسخ شده يا در شرايع سابق بوده و در شريعت حضرت موسى نسخ شده است، اشاره مىكند. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۷: | ||
وى معتقد است كه به دليل نسخ شريعت موسوى به دست پولس، اصل مسئله نسخ مورد پذيرش مسيحيان است، ولى سخن بر سر این است كه آيا در خود مسيحيت نيز نسخ راه دارد يا خير؟ مسيحيان مدعىاند كه در مسيحيت چيزى نسخشدنى نيست، اما با مراجعه به اناجيل موارد متعددى را مىتوان يافت كه نسخشده و خود مسيحيان نيز آن را پذيرفتهاند. | وى معتقد است كه به دليل نسخ شريعت موسوى به دست پولس، اصل مسئله نسخ مورد پذيرش مسيحيان است، ولى سخن بر سر این است كه آيا در خود مسيحيت نيز نسخ راه دارد يا خير؟ مسيحيان مدعىاند كه در مسيحيت چيزى نسخشدنى نيست، اما با مراجعه به اناجيل موارد متعددى را مىتوان يافت كه نسخشده و خود مسيحيان نيز آن را پذيرفتهاند. | ||
باب چهارم: در ابطال تثليث | باب چهارم: در ابطال تثليث<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=247&viewType=html ر.ک: همان، ص247]</ref> | ||
در فصل اول به ابطال تثليت با هفت برهان عقلى | در فصل اول به ابطال تثليت با هفت برهان عقلى مىپردازد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=268&viewType=html ر.ک: همان، ص268]</ref>، برای نمونه مىگوید: اگر تثليت و توحيد هر دو امر حقيقى است، اجتماع دو ضد حقيقى پيش مىآيد، لذاواجبالوجود متعدد مىشود، بنابراین بايد پذيرفت كه مسيحى، موحد واقعى نيست. | ||
در فصل دوم به ابطال تثليت با تمسك به اقوال مسيح و با تأكيد بر برخى آيات عهد جديد پرداخته، نشان مىدهد كه برخى از اعمال و اقوال حضرت عيسى(ع) دلالت دارد كه وى خدا نيست، بلكه بشر و فرستاده خدا است. | در فصل دوم به ابطال تثليت با تمسك به اقوال مسيح و با تأكيد بر برخى آيات عهد جديد پرداخته، نشان مىدهد كه برخى از اعمال و اقوال حضرت عيسى(ع) دلالت دارد كه وى خدا نيست، بلكه بشر و فرستاده خدا است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=273&viewType=html ر.ک: همان، ج2، ص273]</ref> | ||
در فصل سوم به ابطال ادله نقليّه بر الوهيت مسيح با نقد آياتى كه از آنها الوهيت مسيح استنباط مىشود، پرداخته است. | در فصل سوم به ابطال ادله نقليّه بر الوهيت مسيح با نقد آياتى كه از آنها الوهيت مسيح استنباط مىشود، پرداخته است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=280&viewType=html ر.ک: همان، ص280]</ref> | ||
باب پنجم: در اثبات اينكه قرآن كلام خداست و ردّ اقوال كشيشان در این باب: | باب پنجم: در اثبات اينكه قرآن كلام خداست و ردّ اقوال كشيشان در این باب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=291&viewType=html ر.ک: همان، ص291]</ref>: | ||
در این بخش در فصل اول به بيان معجزه بودن قرآن پرداخته، اثبات مىكند كه قرآن كلام خداست. در این زمینه از بلاغت، فصاحت، تحدى قرآن، اخبار به غيب، اخبار صحيح از اُمم سابق، كشف اسرار منافقان، وجود معارف جزئى، عدم وجود اختلاف و غلط در قرآن و الفاظ كم با معناى زياد، بهعنوان ادله اعجاز و كلام خدابودن قرآن ياد كرده است. | در این بخش در فصل اول به بيان معجزه بودن قرآن پرداخته، اثبات مىكند كه قرآن كلام خداست. در این زمینه از بلاغت، فصاحت، تحدى قرآن، اخبار به غيب، اخبار صحيح از اُمم سابق، كشف اسرار منافقان، وجود معارف جزئى، عدم وجود اختلاف و غلط در قرآن و الفاظ كم با معناى زياد، بهعنوان ادله اعجاز و كلام خدابودن قرآن ياد كرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=293&viewType=html ر.ک: همان، ص293]</ref>. | ||
در فصل دوم به پنج شبهه مهم مسيحيان بر قرآن اشاره كرده، به ردّ آنها میپردازد. فصل سوم در اثبات صحت احاديث نبوى موجود در صحاح ستة بوده، و فصل چهارم در دفع شبهات مسيحيان نسبت به احاديث نبوى مىباشد. | در فصل دوم به پنج شبهه مهم مسيحيان بر قرآن اشاره كرده، به ردّ آنها میپردازد. فصل سوم در اثبات صحت احاديث نبوى موجود در صحاح ستة بوده، و فصل چهارم در دفع شبهات مسيحيان نسبت به احاديث نبوى مىباشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1061/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82?pageNumber=312&viewType=html ر.ک: همان، ص312]</ref>. | ||
باب ششم: اثبات نبوت پيامبر اسلام | باب ششم: اثبات نبوت پيامبر اسلام | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۵: | ||
==معرفى نسخه== | ==معرفى نسخه== | ||
اين كتاب فراتر از ده چاپ دارد كه بهترين آنها به تحقيق دكتر محمد احمد خليل ملكاوى در چهار جلد در مصر صورت گرفته است. دكتر ملكاوى در مقدمه مفصل خویش به مباحثى همچون هند در قرن سيزده، زندگانى شيخ [[دهلوی، رحمتالله|رحمتالله هندى]]، دليل تأليف، چاپها، ترجمهها، روش تصحيح و يافتن نسخه دست نوشت مؤلف، مىپردازد و مىنویسد: «كتاب حاضر با نسخه دستنوشتِ مؤلف كه در مكه موجود است و چاپ اول آن كه توسط مؤلف مقابله شده، تطبيق داده شده، و اكثر آثارى را كه مؤلف در این كتاب مورد استناد قرار داده، بررسى نموده و تطبيق دادهايم». | |||
اين كتاب فراتر از ده چاپ دارد كه بهترين آنها به تحقيق دكتر محمد احمد خليل ملكاوى در چهار جلد در مصر صورت گرفته است. دكتر ملكاوى در مقدمه مفصل خویش به مباحثى همچون هند در قرن سيزده، زندگانى شيخ رحمتالله | |||
چاپ ديگرى كه شهرت دارد، چاپ دو جلدى با تصحيح و تحقيق عمر الدّسوقى است كه در بيروت در دو جلد به چاپ رسيده و ايشان در مقدمه به مباحثى چون استعمار و تهاجم فرهنگى غرب، نحوه نفوذ و گسترش اسلام در هند، تبشير مسيحيت با تضعيف اسلام، مناظره علماى اسلام با علماى مسيحى و تأليف كتاب اظهار الحق اشاره دارد و بيان مى دارد كه چون زبان اصلى مؤلف عربى نبوده متن كتاب داراى اغلاط و اشتباهات لغوى و ادبى است كه سعى در اصلاح آن شده است، البته با قيد اصل عبارت در پاورقى، نكته ديگر در این چاپ استخراج اعلام كتاب است كه در پایان جلد اول آورده شده است. | چاپ ديگرى كه شهرت دارد، چاپ دو جلدى با تصحيح و تحقيق عمر الدّسوقى است كه در بيروت در دو جلد به چاپ رسيده و ايشان در مقدمه به مباحثى چون استعمار و تهاجم فرهنگى غرب، نحوه نفوذ و گسترش اسلام در هند، تبشير مسيحيت با تضعيف اسلام، مناظره علماى اسلام با علماى مسيحى و تأليف كتاب اظهار الحق اشاره دارد و بيان مى دارد كه چون زبان اصلى مؤلف عربى نبوده متن كتاب داراى اغلاط و اشتباهات لغوى و ادبى است كه سعى در اصلاح آن شده است، البته با قيد اصل عبارت در پاورقى، نكته ديگر در این چاپ استخراج اعلام كتاب است كه در پایان جلد اول آورده شده است. |
ویرایش