۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''اصول الفقه'''، به زبان عربى، اثر [[اراکی، محمدعلی|آیتالله اراكى]]، در علم اصول فقه است. | |||
'''اصول الفقه'''، به زبان عربى، اثر [[اراکی، محمدعلی|آیتالله اراكى]] است. | |||
کتاب، از دقت و استوارى فراوانى بهرهمند است. مؤلف، در تمام کتاب كوشيده تا از بحثهایى كه صرفاً قيل و قال بوده و هيچ نتيجه عملى بر آنها مترتب نيست، پرهيز نمايد. تمام سه جلد این کتاب در زمان حيات مرحوم حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] نوشته شده است و اكثر مطالبى كه از استاد خود نقل مىكند از مجلس درس استاد است و لذا گاهى به تفاوت مجلس درس استاد با نوشتههاى وى اشاره مىكند و گاهى مىفرمايد: قبلاً نظر مبارک در مسئله چنين بوده و اكنون تغيير عقيده داده است و از این جهت کتاب ارزش فراوانى يافته است. | کتاب، از دقت و استوارى فراوانى بهرهمند است. مؤلف، در تمام کتاب كوشيده تا از بحثهایى كه صرفاً قيل و قال بوده و هيچ نتيجه عملى بر آنها مترتب نيست، پرهيز نمايد. تمام سه جلد این کتاب در زمان حيات مرحوم حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] نوشته شده است و اكثر مطالبى كه از استاد خود نقل مىكند از مجلس درس استاد است و لذا گاهى به تفاوت مجلس درس استاد با نوشتههاى وى اشاره مىكند و گاهى مىفرمايد: قبلاً نظر مبارک در مسئله چنين بوده و اكنون تغيير عقيده داده است و از این جهت کتاب ارزش فراوانى يافته است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
جلد اول کتاب، شامل یک مقدمه و شش مقصد مىباشد. مقدمه کتاب از بحث وضع شروع شده و با بحث مشتق پایان مىيابد. به نظر مؤلف، مفهوم مشتق مفهوم واحدِ بسيطى است و دليل آن تبادر قطعى است، چون وقتى به خود مراجعه مىكنيم بالوجدان درمىيابيم مفهومى را كه مثلاً از لفظ ضارب و قائم انتزاع مىكنيم، مفهوم واحدى است كه در آن مفهوم، ذات، وصف و اتصاف مندمج است، نه اينكه سه مفهوم جداگانه به نحو تفصيل باشد، همانطورى كه مفهوم انسان، مفهوم واحدى است كه در آن، مفاهيم حيوان و ناطق اندراج دارند. مؤلف بعد از دفع وهم درباره مشتق، شروع به مقاصد کتاب مىكند كه به آنها اشاره مىشود: | جلد اول کتاب، شامل یک مقدمه<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص5]</ref> و شش مقصد مىباشد. مقدمه کتاب از بحث وضع شروع شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref> و با بحث مشتق پایان مىيابد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=61&viewType=html ر.ک: همان، ص61]</ref>. به نظر مؤلف، مفهوم مشتق مفهوم واحدِ بسيطى است و دليل آن تبادر قطعى است، چون وقتى به خود مراجعه مىكنيم بالوجدان درمىيابيم مفهومى را كه مثلاً از لفظ ضارب و قائم انتزاع مىكنيم، مفهوم واحدى است كه در آن مفهوم، ذات، وصف و اتصاف مندمج است، نه اينكه سه مفهوم جداگانه به نحو تفصيل باشد، همانطورى كه مفهوم انسان، مفهوم واحدى است كه در آن، مفاهيم حيوان و ناطق اندراج دارند. مؤلف بعد از دفع وهم درباره مشتق، شروع به مقاصد کتاب مىكند كه به آنها اشاره مىشود: | ||
مقصد | مقصد اول، در اوامر است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=80&viewType=html ر.ک: همان، ص80]</ref>: مختار مؤلف آن است كه مفاد صيغه امر به انصراف اطلاقى، همان اراده مطلقه است كه مسمى به وجوب است. | ||
مقصد | مقصد دوم، در نواهى است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=174&viewType=html ر.ک: همان، ص174]</ref>: در این فصل، ماده نهى و صيغه آن، اجتماع امر و نهى، نهى از شىء و اقتضاى فساد و تنبيهات آن مورد بحث واقع مىشود. | ||
مقصد | مقصد سوم، درباره مفاهيم است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=251&viewType=html ر.ک: همان، ص251]</ref>: این مقصد، شامل مفهوم شرط، وصف، غايت و استثناء مىباشد. | ||
مقصد | مقصد چهارم، در عام و خاص است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=275&viewType=html ر.ک: همان، ص275]</ref>: ابتدا مفهوم عام تعريف مىشود، سپس نكره واقعه در سياق نفى يا نهى بررسى مىشود، آنگاه عام و خاص متعاقبين و متقارنين مورد بحث قرار مىگيرد. | ||
مقصد پنجم، در مطلق و مقيد و مجمل و مبين است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=313&viewType=html ر.ک: همان، ص313]</ref>: بر اساس قول مشهور، حمل مطلق بر اطلاق متوقف بر احراز مقدمات حكمت است، ولى بر اساس مختار مؤلف متوقف بر احراز اراده اصلیه مىباشد. | |||
مقصد ششم، در امارات معتبره است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=355&viewType=html ر.ک: همان، ص355]</ref>: این مقصد از احكام قطع شروع شده و تا پایان بحث دليل انسداد، جلد اول کتاب، پایان يافته است. شايان توجه اينكه چون مؤلف در جلد اول فرموده است كه ما قبلاً موضوع علم اصول را بيان كرديم <ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?pageNumber=552&viewType=html ر.ک: همان، ص552]</ref>معلوم مىشود كه این بحث مهم کتاب را ناشر حذف كرده و يا در جاى خود نياورده است. | |||
مؤلف، در این کتاب سه جلدى، دو دوره اصول فقه را نوشتهاند. جلد دوم کتاب، ادامه همان بحث دوره اول است كه از بحث برائت شروع شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?volumeNumber=2&pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان، ج2، ص5]</ref> و تا پایان بحث تعادل و تراجيح را دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?volumeNumber=2&pageNumber=423&viewType=html ر.ک: همان، ص423]</ref> و سپس در ادامه همان جلد دوم، به مبحث استصحاب برگشته<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11881/%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-(-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-)?volumeNumber=2&pageNumber=480&viewType=html ر.ک: همان، ص480]</ref> و برخى از عبارتهاى آن نيز تكرارى است و جلد سوم کتاب كه از ابتداى علم اصول كه همان بحث از تعريف و موضوع است شروع و سپس بحث وضع در جلد اول و سوم تكرار شده و در صفحه 396 جلد سوم فرموده: این قسمت، در روز دوشنبه 27 شوال سال 1344ق، نوشته شده و از صفحه 397 دوباره به بحث از امارات پرداخته است. | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش