پرش به محتوا

اردبیلی، حسین بن شرف‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة'
جز (جایگزینی متن - 'رده: آذر (98)' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة')
خط ۲۶: خط ۲۶:
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب قدس‌سره: با ترجمه فارسی (اردبیلی)
| data-type="authorWritings" |نهج‌البلاغة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب قدس‌سره: با ترجمه فارسی (اردبیلی)


[[ترجمه نهج‌البلاغه (اردبیلی)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (اردبیلی)]]
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۵۱: خط ۵۱:
به هر حال، وى در هرات نخست به محضر [[دوانی، محمد بن اسعد|جلال‌الدين محمّد دوانى]] مى‌رسد و بدون ترديد علوم عقلى اعمّ از منطق، الهيات و مباحث مربوط به نبوّت، ولايت و امامت را از او فرا مى‌گيرد، و در این زمینه به جايى مى‌رسد كه رساله «اثبات واجب» استاد را شرح مى‌كند؛ غموض آن را مى‌نماياند و عقده‌هاى كور آن اثر را مى‌گشايد. پس از آن، در همان جا، به محضر امیر جمال‌الدين عطاءاللّه فرزند فضل‌اللّه حسینى از افاضل عامّه، مؤلّف روضةالأحباب في سيرة النبى و الآل و الأصحاب، مى‌رسد و علوم قرآن و فنون حديث نبوى را نزد وى فرا مى‌گيرد، و امّهات مؤلّفات عامه را در این خصوص؛ مانند [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|تفسير بيضاوى]] و صحيحين بخارى و مسلم را در محضر همو قراءت مى‌كند. گویا در همین دوره؛ يعنى ايّام اقامت در هرات است كه با امیر على شيرنوائى (844-1501ق.) و غريب میرزا فرزند سلطان حسین بايقرا آشنا مى‌شود و تحرير اقليدس را همراه با فوايد زياد و تازه‌اى برای نوائى تخليص مى‌كند و نيز دو رساله در خصوص اشكال التأسيس برای همو مى‌نویسد و هم رساله‌اى در امامت به زبان تركى برای او تأليف و پيشكش مى‌كند. هرچند كه عده‌اى چون خوانسارى، گفته‌اند كه الهى رساله مزبور را برای شاه اسماعيل اوّل نوشته است؛ أمّا این مطلب درست نيست، زيرا همچنانكه گفته‌اند: نوائى علاقه زيادى به زبان تركى شرقى (جغاتائى) داشت تا آن حد كه گرفتار عصبيت زبانى بود، و با آنكه توجّه زيادى به زبان فارسی و شاعران فارسی سرا مبذول مى‌داشت، نيز تعلّق خاطرى به زبان تركى از خود نشان مى‌داد، آن چنانكه شاعران و نویسندگان را تشویق مى‌كرد، به اينكه آثارى به تركى بنویسند و بسرايند. خودش نيز کتاب محاكمة اللغتين را به زبان تركى نوشت و در آن كوشيد تا رجحان تركى را بر زبان فارسی اثبات كند(!) بارى این ديد عصيبت‌آمیز نوائى نسبت به زبان تركى، دليلى است بر اينكه حسین اله رساله امامت را به تركى، و برای آن وزير تصنيف كرده باشد.
به هر حال، وى در هرات نخست به محضر [[دوانی، محمد بن اسعد|جلال‌الدين محمّد دوانى]] مى‌رسد و بدون ترديد علوم عقلى اعمّ از منطق، الهيات و مباحث مربوط به نبوّت، ولايت و امامت را از او فرا مى‌گيرد، و در این زمینه به جايى مى‌رسد كه رساله «اثبات واجب» استاد را شرح مى‌كند؛ غموض آن را مى‌نماياند و عقده‌هاى كور آن اثر را مى‌گشايد. پس از آن، در همان جا، به محضر امیر جمال‌الدين عطاءاللّه فرزند فضل‌اللّه حسینى از افاضل عامّه، مؤلّف روضةالأحباب في سيرة النبى و الآل و الأصحاب، مى‌رسد و علوم قرآن و فنون حديث نبوى را نزد وى فرا مى‌گيرد، و امّهات مؤلّفات عامه را در این خصوص؛ مانند [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|تفسير بيضاوى]] و صحيحين بخارى و مسلم را در محضر همو قراءت مى‌كند. گویا در همین دوره؛ يعنى ايّام اقامت در هرات است كه با امیر على شيرنوائى (844-1501ق.) و غريب میرزا فرزند سلطان حسین بايقرا آشنا مى‌شود و تحرير اقليدس را همراه با فوايد زياد و تازه‌اى برای نوائى تخليص مى‌كند و نيز دو رساله در خصوص اشكال التأسيس برای همو مى‌نویسد و هم رساله‌اى در امامت به زبان تركى برای او تأليف و پيشكش مى‌كند. هرچند كه عده‌اى چون خوانسارى، گفته‌اند كه الهى رساله مزبور را برای شاه اسماعيل اوّل نوشته است؛ أمّا این مطلب درست نيست، زيرا همچنانكه گفته‌اند: نوائى علاقه زيادى به زبان تركى شرقى (جغاتائى) داشت تا آن حد كه گرفتار عصبيت زبانى بود، و با آنكه توجّه زيادى به زبان فارسی و شاعران فارسی سرا مبذول مى‌داشت، نيز تعلّق خاطرى به زبان تركى از خود نشان مى‌داد، آن چنانكه شاعران و نویسندگان را تشویق مى‌كرد، به اينكه آثارى به تركى بنویسند و بسرايند. خودش نيز کتاب محاكمة اللغتين را به زبان تركى نوشت و در آن كوشيد تا رجحان تركى را بر زبان فارسی اثبات كند(!) بارى این ديد عصيبت‌آمیز نوائى نسبت به زبان تركى، دليلى است بر اينكه حسین اله رساله امامت را به تركى، و برای آن وزير تصنيف كرده باشد.


به هر تقدير حسین الهى، پس از 899ق. با ره‌آورد معنوى و فكر الهى، همراه با دو اجازه جلال‌الدين دوانى و جمال‌الدين عطاءاللّه حسینى به آذربايجان برمى‌گردد، در آغاز سفرى به عراق عجم مى‌كند، سپس در 902ق. به اردبيل مى‌آيد و در بقعه صفى‌الدين اردبيلى به نشر و تبليغ معارف جعفرى مى‌پردازد، تا آنكه پس از سالى چند شاه اسماعيل صفوى (907-930ق.) بر صفحه تاريخ ایران ظهور مى‌كند و غل و بند تقيه را از دست و زبان اقلام اعلام و خواص شيعه باز مى‌گشايد. الهى اردبيلى نيز كه در تشيّع تند و گرم بود و چندين سال در هرات در كنار علماء و قدرتمندان آنان در تقيّه بسر برده بود، و از روى اضطرار و اعتذار، خطبه‌هاى نگاشته‌هایش را با درود و تحيّات به صحب پيامبر(ص) پرداخته بود؛ به طورى كه لفظ «اصحابه» را بدون حدّ و رسمى مى‌بايست، بكار گيرد. به خلاف معتقدّش؛ با ظهور شاه اسماعيل صفوى عنان قلم رها كرد و به دفاع از معارف جعفرى پرداخت و به قولى در زمره نخستين كسانى قرار گرفت كه نفقه و معارف شيعه امامیه را به فارسی نقل كردند. چنانچه الهى نهج‌البلاغه را برای سلطان مزبور شرحى مفصّل كرد و از امامت على(ع) و ادلّه و شواهد تاريخى دفاع كرد، و تفسيرى بر قرآن مجيد بر اساس اخبار و روايات شيعى پرداخت، و در اثرى ديگر از فضائل ائمّه اثنا عشر و دلايل امامت آنان (عليهم السّلام) سخن گفت، و مهج الدعوات [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] را به فارسی ترجمه كرد، و اصول عملى و فقهى شيعه امامیه را در کتابى به نام خلاصة الفقه به تفصيل مطرح كرد و به بحث گرفت.
به هر تقدير حسین الهى، پس از 899ق. با ره‌آورد معنوى و فكر الهى، همراه با دو اجازه جلال‌الدين دوانى و جمال‌الدين عطاءاللّه حسینى به آذربايجان برمى‌گردد، در آغاز سفرى به عراق عجم مى‌كند، سپس در 902ق. به اردبيل مى‌آيد و در بقعه صفى‌الدين اردبيلى به نشر و تبليغ معارف جعفرى مى‌پردازد، تا آنكه پس از سالى چند شاه اسماعيل صفوى (907-930ق.) بر صفحه تاريخ ایران ظهور مى‌كند و غل و بند تقيه را از دست و زبان اقلام اعلام و خواص شيعه باز مى‌گشايد. الهى اردبيلى نيز كه در تشيّع تند و گرم بود و چندين سال در هرات در كنار علماء و قدرتمندان آنان در تقيّه بسر برده بود، و از روى اضطرار و اعتذار، خطبه‌هاى نگاشته‌هایش را با درود و تحيّات به صحب پيامبر(ص) پرداخته بود؛ به طورى كه لفظ «اصحابه» را بدون حدّ و رسمى مى‌بايست، بكار گيرد. به خلاف معتقدّش؛ با ظهور شاه اسماعيل صفوى عنان قلم رها كرد و به دفاع از معارف جعفرى پرداخت و به قولى در زمره نخستين كسانى قرار گرفت كه نفقه و معارف شيعه امامیه را به فارسی نقل كردند. چنانچه الهى نهج‌البلاغة را برای سلطان مزبور شرحى مفصّل كرد و از امامت على(ع) و ادلّه و شواهد تاريخى دفاع كرد، و تفسيرى بر قرآن مجيد بر اساس اخبار و روايات شيعى پرداخت، و در اثرى ديگر از فضائل ائمّه اثنا عشر و دلايل امامت آنان (عليهم السّلام) سخن گفت، و مهج الدعوات [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] را به فارسی ترجمه كرد، و اصول عملى و فقهى شيعه امامیه را در کتابى به نام خلاصة الفقه به تفصيل مطرح كرد و به بحث گرفت.


== وفات ==
== وفات ==
خط ۶۱: خط ۶۱:
از حسین الهى آثار و مؤلّفات متعددى به جاى مانده است كه در مجموع، مى‌توان بيشترين دانش‌ها و علوم اسلامى را در نگاشته‌هایش سراغ گرفت. در نگاشته‌هاى وى، هم مى‌توان در زمینه تفسير و علوم قرآنى، نكاتى برجسته يافت، و هم مى‌توان پيرامون فقه، كلام، حكمت، عرفان، هيئت، هندسه، تاريخ، ادعيه و...مطالب و مباحثى را تتبّع كرد. و أمّا هم چنانكه مذكور شد، وى طبع شعرگویى نيز داشته بوده و به قول سام میرزا «گاهى تفنّن به گفتن شعر مى‌فرموده است».
از حسین الهى آثار و مؤلّفات متعددى به جاى مانده است كه در مجموع، مى‌توان بيشترين دانش‌ها و علوم اسلامى را در نگاشته‌هایش سراغ گرفت. در نگاشته‌هاى وى، هم مى‌توان در زمینه تفسير و علوم قرآنى، نكاتى برجسته يافت، و هم مى‌توان پيرامون فقه، كلام، حكمت، عرفان، هيئت، هندسه، تاريخ، ادعيه و...مطالب و مباحثى را تتبّع كرد. و أمّا هم چنانكه مذكور شد، وى طبع شعرگویى نيز داشته بوده و به قول سام میرزا «گاهى تفنّن به گفتن شعر مى‌فرموده است».


ديوانى شامل غزل و رباعى كه متضمّن دو هزار و اندى بيت است، اساس القواعد في اصول الفوائد، امامت(رساله)، تاج المناقب في فضائل الأئمة الاثنی‌عشر (فارسی)، ترجمه مهج الدعوات، تعليقه حاشيه سيّد شريف بر منتهى السؤال، تعليقه شرح جلالى لرسالة اثبات العقل، تفسير الهى، تفسير القرآن الكريم، تلخيص تحرير اقليدس، حاشيه بر تحرير اقليدس، حاشيه بر التذكرة النصيريّه، حاشيه جلاليه، حاشيه بر شرح جديد تجريد، حاشيه بر شرح چغمینى، حاشيه بر شرح شمسيّه، حاشيه بر قواعد، حاشيه بر شرح مطالع، حاشيه شرح عضدالدين ايجى، حاشيه بر شرح هدايه میبدى، شرح گلشن راز، منهج‌الفصاحة في شرح نهج‌البلاغه و....
ديوانى شامل غزل و رباعى كه متضمّن دو هزار و اندى بيت است، اساس القواعد في اصول الفوائد، امامت(رساله)، تاج المناقب في فضائل الأئمة الاثنی‌عشر (فارسی)، ترجمه مهج الدعوات، تعليقه حاشيه سيّد شريف بر منتهى السؤال، تعليقه شرح جلالى لرسالة اثبات العقل، تفسير الهى، تفسير القرآن الكريم، تلخيص تحرير اقليدس، حاشيه بر تحرير اقليدس، حاشيه بر التذكرة النصيريّه، حاشيه جلاليه، حاشيه بر شرح جديد تجريد، حاشيه بر شرح چغمینى، حاشيه بر شرح شمسيّه، حاشيه بر قواعد، حاشيه بر شرح مطالع، حاشيه شرح عضدالدين ايجى، حاشيه بر شرح هدايه میبدى، شرح گلشن راز، منهج‌الفصاحة في شرح نهج‌البلاغة و....




خط ۶۷: خط ۶۷:
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


[[نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب قدس‌سره: با ترجمه فارسی (اردبیلی)]]  
[[نهج‌البلاغة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب قدس‌سره: با ترجمه فارسی (اردبیلی)]]  


[[ترجمه نهج‌البلاغه (اردبیلی)]]  
[[ترجمه نهج‌البلاغة (اردبیلی)]]  


[[نهج‌البلاغه: و بهامشه شرح الفارسی المنقول من منهاج البراعه و شرح النواب اللاهیجی مع دیوان المنسوب الی امیرالمؤمنین علیه‌السلام و ترجمه الدیوان منقول من شرح الدیوان للمیبدی]]  
[[نهج‌البلاغة: و بهامشه شرح الفارسی المنقول من منهاج البراعه و شرح النواب اللاهیجی مع دیوان المنسوب الی امیرالمؤمنین علیه‌السلام و ترجمه الدیوان منقول من شرح الدیوان للمیبدی]]  


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
۶٬۵۹۱

ویرایش