۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ سلطان علی شاه، سلطان محمد بن حیدر را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به سلطانعلیشاه، سلطانمحمد بن حیدر منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'ملا هادى سبزوارى' به 'ملا هادى سبزوارى') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
حاج ملاّ سلطان محمّد بيدختى گنابادى،از مشاهير علما و عرفا و مفسّرين بزرگ قرآن.در 28 جمادى الاولى سال 1251 قمرى در بيدخت گناباد واقع در خراسان قدم به عرصۀ وجود نهاد و در سه سالگى به فراق پدر مبتلا شد. | حاج ملاّ سلطان محمّد بيدختى گنابادى،از مشاهير علما و عرفا و مفسّرين بزرگ قرآن.در 28 جمادى الاولى سال 1251 قمرى در بيدخت گناباد واقع در خراسان قدم به عرصۀ وجود نهاد و در سه سالگى به فراق پدر مبتلا شد. | ||
از همان كودكى به هوش و ذكاوت و وقار و متانت در ميان اقوام و مردم بيدخت مشهور شد. در سن هفده سالگى وقتى اساتيد محلى ديگر درد طلب و روحيۀ علمى وى را ارضا نكردند،پياده عازم مشهد شد و چندى از محضر علماى آنجا استفادۀ علوم نقلى و ادبى نمود.آنگاه به نزد حاج ملا هادى سبزوارى رفته حكمت آموخت و چندى با ارادت كامل نزد وى تلمّذ كرد و در حكمت مشاء و اشراق يدى طولى به هم رساند و حواشى بر اسفار ملا صدرا نوشت و علوم ديگر مثل رياضيات و هيأت و نجوم و طب و اسطرلاب و علوم غريبه را نيز آموخت. ولى هنوز درد طلب حقيقت درمان نشد. | از همان كودكى به هوش و ذكاوت و وقار و متانت در ميان اقوام و مردم بيدخت مشهور شد. در سن هفده سالگى وقتى اساتيد محلى ديگر درد طلب و روحيۀ علمى وى را ارضا نكردند،پياده عازم مشهد شد و چندى از محضر علماى آنجا استفادۀ علوم نقلى و ادبى نمود.آنگاه به نزد حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] رفته حكمت آموخت و چندى با ارادت كامل نزد وى تلمّذ كرد و در حكمت مشاء و اشراق يدى طولى به هم رساند و حواشى بر اسفار ملا صدرا نوشت و علوم ديگر مثل رياضيات و هيأت و نجوم و طب و اسطرلاب و علوم غريبه را نيز آموخت. ولى هنوز درد طلب حقيقت درمان نشد. | ||
از آنجا به عتبات عاليات مشرّف شده و علوم فقهى را نزد علمايى مثل مرحوم حاج شيخ مرتضى انصارى كسب كرد و اجازۀ اجتهاد گرفت و در مراجعت بار ديگر در سبزوار به تحصيل حكمت اشتغال ورزيد. در اين اوان مرحوم سعادتعليشاه قطب وقت سلسله نعمت اللّهى كه عازم مشهد بودند در سبزوار توقف كردند و مرحوم حاج ملا هادى سبزوارى مجلس درس را تعطيل و به شاگردان فرمود كه به ملاقات مشار اليه روند.در اين جلسه جناب سلطانعليشاه مجذوب سعادتعليشاه شد و ترك همه چيز كرد و در پى مطلوب به اصفهان رفت و دست ارادت به او داد و مراحل سلوك را طى نمود. | از آنجا به عتبات عاليات مشرّف شده و علوم فقهى را نزد علمايى مثل مرحوم حاج شيخ مرتضى انصارى كسب كرد و اجازۀ اجتهاد گرفت و در مراجعت بار ديگر در سبزوار به تحصيل حكمت اشتغال ورزيد. در اين اوان مرحوم سعادتعليشاه قطب وقت سلسله نعمت اللّهى كه عازم مشهد بودند در سبزوار توقف كردند و مرحوم حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] مجلس درس را تعطيل و به شاگردان فرمود كه به ملاقات مشار اليه روند.در اين جلسه جناب سلطانعليشاه مجذوب سعادتعليشاه شد و ترك همه چيز كرد و در پى مطلوب به اصفهان رفت و دست ارادت به او داد و مراحل سلوك را طى نمود. | ||
پس از وفات مرشد بزرگوار بنا بر نصّ صريح به سمت قطبيت سلسلۀ نعمت اللّهى منصوب شد.در اندك زمانى صيت فضائل صورى و معنوى ايشان همۀ ايران و بعضى از كشورهاى اسلامى را پر نمود و همين امر موجب حسادت دشمنان فقر گرديد و بالأخره در سحرگاه 26 ربيع الاوّل 1327 قمرى،ايشان را در سن 76 سالگى مخنوق و به شهادت رسانيدند.پيكر پاكشان در بيدخت گناباد مدفون گرديد. | پس از وفات مرشد بزرگوار بنا بر نصّ صريح به سمت قطبيت سلسلۀ نعمت اللّهى منصوب شد.در اندك زمانى صيت فضائل صورى و معنوى ايشان همۀ ايران و بعضى از كشورهاى اسلامى را پر نمود و همين امر موجب حسادت دشمنان فقر گرديد و بالأخره در سحرگاه 26 ربيع الاوّل 1327 قمرى،ايشان را در سن 76 سالگى مخنوق و به شهادت رسانيدند.پيكر پاكشان در بيدخت گناباد مدفون گرديد. |
ویرایش