۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شـ' به 'ش') |
جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
کتاب با مقدمهای در شرح حال نویسنده، آثار، اساتید و توضیحی درباره کتاب حاضر آغاز شده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص37-30</ref>. | کتاب با مقدمهای در شرح حال نویسنده، آثار، اساتید و توضیحی درباره کتاب حاضر آغاز شده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص37-30</ref>. | ||
کتاب مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی، مجموعهای از آثار مهم مرحوم [[فاضل تونی، محمدحسین|فاضل تونی]] است که «با بیانی رسا و شیوا به تبیین و تفسیر مباحثی از شرح فصوص قیصری، | کتاب مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی، مجموعهای از آثار مهم مرحوم [[فاضل تونی، محمدحسین|فاضل تونی]] است که «با بیانی رسا و شیوا به تبیین و تفسیر مباحثی از شرح فصوص قیصری، الهیات، طبیعیات، منطق و مباحث عالی عرفان نظری پرداختهاند که در عین مختصر بودن، بسیار مفید است. ایشان بحثهای منطق، طبیعیات، الهیات و تعلیقه بر شرح فصوص را به زبان فارسی نگاشتهاند، اما رساله موجز و عمیق مراتب خمس که تقریرات درس عارف نامدار، میرزا هاشم اشکوری است را به زبان عربی نوشتهاند»<ref>ر.ک: رضوی، مسعود، ص87</ref>. خوشبختانه این رساله توسط [[پارسانیا، حمید|حجتالاسلام حمید پارسانیا]] به فارسی برگردانده شده و در ضمن مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی منتشر شده است<ref>ر.ک: همان، ص88، پینوشت 5؛ متن کتاب، ص129</ref>. | ||
نویسنده، تعلیقه بر شرح فصوص الحكم را با این عبارات آغاز کرده است: «چنین گوید بنده خاطی فانی، محمدحسین شهیر به [[فاضل تونی، محمدحسین|فاضل تونی]]، که چون کتابت شرح فصوص الحكم تصنیف عارف کامل داوود بن محمود قیصری ساوی از مهمترین کتب اهل عرفان است و عمده در فهم کتاب فصوص الحكم مقدماتی است که شارح در اول کتاب ذکر کرده و فهم بعضی از عبارات آن مشکل و محتاج به توضیح و بیان است، لذا بر آن شدم که بر پارهای از عبارات مشکله آن بهنحوی که از اساتید عظام شنیده یا از کتب اهل عرفان استفاده کردهام، شرحی بنویسم تا فهم آن کتاب بر قارئین محترم آسان گردد و در انجام این مقصود از خدا استعانت میجویم و این رساله را به نام تعلیقه بر شرح فصوص مسمی ساختم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | نویسنده، تعلیقه بر شرح فصوص الحكم را با این عبارات آغاز کرده است: «چنین گوید بنده خاطی فانی، محمدحسین شهیر به [[فاضل تونی، محمدحسین|فاضل تونی]]، که چون کتابت شرح فصوص الحكم تصنیف عارف کامل داوود بن محمود قیصری ساوی از مهمترین کتب اهل عرفان است و عمده در فهم کتاب فصوص الحكم مقدماتی است که شارح در اول کتاب ذکر کرده و فهم بعضی از عبارات آن مشکل و محتاج به توضیح و بیان است، لذا بر آن شدم که بر پارهای از عبارات مشکله آن بهنحوی که از اساتید عظام شنیده یا از کتب اهل عرفان استفاده کردهام، شرحی بنویسم تا فهم آن کتاب بر قارئین محترم آسان گردد و در انجام این مقصود از خدا استعانت میجویم و این رساله را به نام تعلیقه بر شرح فصوص مسمی ساختم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در ابتدای رساله الهیات چنین میخوانیم: «حکما حکمت الهی به معنای اعم را چنین تعریف کردهاند: «حکمت الهی علمی است که در آن از احوال موجود مطلق، از آن جهت که موجود مطلق است بحث میشود» و بنابراین موضوع آن، موجود مطلق است بما هو موجود مطلق. اما غایت و فایده الهیات نیل به سعادت حقیقی است؛ یعنی اتصال نفس انسانی به عقل فعال به سبب انتقاش آن به صور علمیه موجودات. مقاصد و مباحث علم الهیات، یا بحث از عوارض و اوصاف موجود بما هو موجود است و یا بحث از ذوات است و ذوات یا مقولات عشر است، که مانند انواع است برای موجود بما هو موجود و یا اسباب قصوی است برای هر موجود معلولی، پس علم الهیات مشتمل بر سه مقصد است: امور عامه، جواهر و اعراض و الهیات بمعنی الاخص که در آن از ذات و صفات و افعال خدای متعال بحث میشود<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | در ابتدای رساله الهیات چنین میخوانیم: «حکما حکمت الهی به معنای اعم را چنین تعریف کردهاند: «حکمت الهی علمی است که در آن از احوال موجود مطلق، از آن جهت که موجود مطلق است بحث میشود» و بنابراین موضوع آن، موجود مطلق است بما هو موجود مطلق. اما غایت و فایده الهیات نیل به سعادت حقیقی است؛ یعنی اتصال نفس انسانی به عقل فعال به سبب انتقاش آن به صور علمیه موجودات. مقاصد و مباحث علم الهیات، یا بحث از عوارض و اوصاف موجود بما هو موجود است و یا بحث از ذوات است و ذوات یا مقولات عشر است، که مانند انواع است برای موجود بما هو موجود و یا اسباب قصوی است برای هر موجود معلولی، پس علم الهیات مشتمل بر سه مقصد است: امور عامه، جواهر و اعراض و الهیات بمعنی الاخص که در آن از ذات و صفات و افعال خدای متعال بحث میشود<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
شیوه آثار نویسنده در رسائل، همچون درس ایشان، روشنی و وضوح، در کنار ظرافت و نکتهگویی است. درج اشعار و امثال و آیات و روایات مناسب، از ویژگیهای سبکی اوست. دقت در اشعاری که برگزیده و آورده، نشانگر تبحّر وی بر ادبیات شاعرانه فارسی است. خاصه اشعار عرفانی که وی با تسلطی خاص از تکبیتها یا مجموعههای شعر بهره میگرفته است. در بیان و شرح مباحث درازگویی نمیکند و ظاهرا از اطناب اجتناب اکید داشته؛ زیرا در هیچ کجا مثلاً وارد مباحث لغوی یا حاشیهای نمیشود، مگر بالضروره و برای تکمیل یک بحث عمیق که درنگی خاص میطلبد. تنها حاشیههای او در این عرصه، همان اشعار و اشارات عرفانی و لطایف حکمی است که ذائقه و ذوق مطلب، طلب چنین جستارهایی را دارد. گزینشهای وی در عبارات مورد شرح، گزینش قضایا و جستارهای اصلی و پایه در همان مباحث است و این مسئله در رساله عالی تعلیقه بر شرح فصوص بهوضوح و درخشش دیده میشود؛ امری که میتواند نمونهای برای مدرسان حوزوی و استادان دانشگاهی ما تلقی شود. دو رساله | شیوه آثار نویسنده در رسائل، همچون درس ایشان، روشنی و وضوح، در کنار ظرافت و نکتهگویی است. درج اشعار و امثال و آیات و روایات مناسب، از ویژگیهای سبکی اوست. دقت در اشعاری که برگزیده و آورده، نشانگر تبحّر وی بر ادبیات شاعرانه فارسی است. خاصه اشعار عرفانی که وی با تسلطی خاص از تکبیتها یا مجموعههای شعر بهره میگرفته است. در بیان و شرح مباحث درازگویی نمیکند و ظاهرا از اطناب اجتناب اکید داشته؛ زیرا در هیچ کجا مثلاً وارد مباحث لغوی یا حاشیهای نمیشود، مگر بالضروره و برای تکمیل یک بحث عمیق که درنگی خاص میطلبد. تنها حاشیههای او در این عرصه، همان اشعار و اشارات عرفانی و لطایف حکمی است که ذائقه و ذوق مطلب، طلب چنین جستارهایی را دارد. گزینشهای وی در عبارات مورد شرح، گزینش قضایا و جستارهای اصلی و پایه در همان مباحث است و این مسئله در رساله عالی تعلیقه بر شرح فصوص بهوضوح و درخشش دیده میشود؛ امری که میتواند نمونهای برای مدرسان حوزوی و استادان دانشگاهی ما تلقی شود. دو رساله الهیات و حکمت قدیم، بیگمان از بهترین رسائل در فلسفه کلاسیک اسلامی است و خصلت درسی درجه اول دارد. بد نیست بهجای بسیاری از جزوات و کتب غامض یا کممایه در برخی از دانشگاهها و حوزهها، این متون مورد استفاده قرار گیرد؛ به شرط آنکه معلمان آزمودهای از پس آنها برآیند. بههرحال کلیه این آثار دارای خصلت عالی مدرسهای هستند و چه بهعنوان منبع و مأخذ تحقیق و چه بهعنوان متن درسی، بسیار قابل استفاده و ارزشمند میباشند<ref>ر.ک: رضوی، مسعود، ص88-87</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش