پرش به محتوا

المستصفی من علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
}}
}}


'''المستصفی من علم الأصول''' اثر ابوحامد محمد بن محمد غزالی (445- 505ق)، از مهمترین کتب اصول فقه اهل سنت در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری است. این کتاب به ضمیمه «فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت» عبدالعلی محمد بن نظام‌الدین انصاری و با مقدمه و تحقیق ابراهیم محمد رمضان منتشر شده است.
'''المستصفی من علم الأصول''' اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد غزالی]] (445- 505ق)، از مهمترین کتب اصول فقه اهل سنت در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری است. این کتاب به ضمیمه «فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت» عبدالعلی محمد بن نظام‌الدین انصاری و با مقدمه و تحقیق ابراهیم محمد رمضان منتشر شده است.


==اهمیت کتاب==
==اهمیت کتاب==
اهمیت‌‌ کتاب مستصفی- افزون بر این‌که یکی از چهار کتاب مهم اصولی متکلمان است‌- در‌ میان‌ دیگر تألیفات اصولی غزالی‌ در‌ این است‌ که‌‌ آخرین‌ تألیف اصولی وی است و نیز از‌ آخرین‌‌ کتاب‌هایی است که پس از طی دوران عزلت و رسیدن به حقایق علوم‌ آن‌ را تألیف کرده است<ref>سلطانی گل‌شیخی، عباس‌علی، ص133</ref>. از این‌رو‌ مستصفی در واقع نمودار‌ اوج‌ رشد و ترقی علمی غزالی است‌ و جای‌ شگفتی ندارد، اگر آن را نمونه و الگوی کتاب اصولی کامل و جامع بدانیم<ref>همان</ref>.
اهمیت‌‌ کتاب مستصفی- افزون بر این‌که یکی از چهار کتاب مهم اصولی متکلمان است‌- در‌ میان‌ دیگر تألیفات اصولی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی‌]] در‌ این است‌ که‌‌ آخرین‌ تألیف اصولی وی است و نیز از‌ آخرین‌‌ کتاب‌هایی است که پس از طی دوران عزلت و رسیدن به حقایق علوم‌ آن‌ را تألیف کرده است<ref>سلطانی گل‌شیخی، عباس‌علی، ص133</ref>. از این‌رو‌ مستصفی در واقع نمودار‌ اوج‌ رشد و ترقی علمی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است‌ و جای‌ شگفتی ندارد، اگر آن را نمونه و الگوی کتاب اصولی کامل و جامع بدانیم<ref>همان</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو جلد، تنظیم شده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در دو جلد، تنظیم شده است.


غزالی در این کتاب، تشبیه جالبی را برای‌ نموداری کردن موضوعات، مباحث، مقاصد‌ و مسائل‌ علم اصول و ارتباط آنها با هم به کار گرفته‌ است<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>. وی علم اصول را به درخت تناور و باروری تشبیه کرده است که صاحبش با کمک‌ ابزار و وسایل صحیح و کارا، به‌ بازکردن‌ و چیدن‌ میوه‌های رسیده و شیرین آن می‌پردازد<ref>همان</ref>.
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، تشبیه جالبی را برای‌ نموداری کردن موضوعات، مباحث، مقاصد‌ و مسائل‌ علم اصول و ارتباط آنها با هم به کار گرفته‌ است<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>. وی علم اصول را به درخت تناور و باروری تشبیه کرده است که صاحبش با کمک‌ ابزار و وسایل صحیح و کارا، به‌ بازکردن‌ و چیدن‌ میوه‌های رسیده و شیرین آن می‌پردازد<ref>همان</ref>.


با توجه به این‌که غزالی خود ‌ ‌قانون خاصی‌ وضع کرده که «باید پژوهشگر جانب معانی را بر الفاظ غلبه دهد»، لذا اسلوب این‌ کتاب‌،علمی، روان و دارای مضامین شفاف و مفاهیم روشن‌ است و اگر جایی در فهم برخی مسائل دشواری‌ می‌نماید، در واقع به طبیعت علمی آن موضوع‌ بر می‌گردد که نیازمند تأمل بیشتر‌ و به‌‌کارگیری‌‌ استعداد علمی خاص می‌باشد<ref>همان</ref>.
با توجه به این‌که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] خود ‌ ‌قانون خاصی‌ وضع کرده که «باید پژوهشگر جانب معانی را بر الفاظ غلبه دهد»، لذا اسلوب این‌ کتاب‌،علمی، روان و دارای مضامین شفاف و مفاهیم روشن‌ است و اگر جایی در فهم برخی مسائل دشواری‌ می‌نماید، در واقع به طبیعت علمی آن موضوع‌ بر می‌گردد که نیازمند تأمل بیشتر‌ و به‌‌کارگیری‌‌ استعداد علمی خاص می‌باشد<ref>همان</ref>.


عبارات‌ مستصفی‌ میانگین‌ ایجاز و اطناب‌ است و غزالی خود نیز بدین مطلب اشاره کرده‌ است<ref>همان</ref>.
عبارات‌ مستصفی‌ میانگین‌ ایجاز و اطناب‌ است و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] خود نیز بدین مطلب اشاره کرده‌ است<ref>همان</ref>.


متن کتاب «المستصفی» در بالای صفحه و متن «فواتح الرحموت»، در ذیل آن آمده است.
متن کتاب «المستصفی» در بالای صفحه و متن «فواتح الرحموت»، در ذیل آن آمده است.
خط ۵۳: خط ۵۳:
در مقدمه محقق، به موضوع و اهمیت کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه اول، ج1، ص5- 7</ref>.
در مقدمه محقق، به موضوع و اهمیت کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه اول، ج1، ص5- 7</ref>.


غزالی‌ در‌ مقدمه خود به این نکته اشاره دارد که کتاب از جهت کیفی‌ به‌ روش تلفیقی ترتیب و تحقیق تألیف شده و از جهت کمی، اندازه میانه‌ای‌ بین ایجاز- که‌ در‌ «منخول» چنین بود و اطناب که در‌ «تهذیب‌ الأصول» به‌‌کار‌ رفته‌ بود- می‌باشد<ref>ر.ک: سلطانی گل‌شیخی، عباس‌علی، ص133</ref>.
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی‌]] در‌ مقدمه خود به این نکته اشاره دارد که کتاب از جهت کیفی‌ به‌ روش تلفیقی ترتیب و تحقیق تألیف شده و از جهت کمی، اندازه میانه‌ای‌ بین ایجاز- که‌ در‌ «منخول» چنین بود و اطناب که در‌ «تهذیب‌ الأصول» به‌‌کار‌ رفته‌ بود- می‌باشد<ref>ر.ک: سلطانی گل‌شیخی، عباس‌علی، ص133</ref>.


همچنان‌که غزالی دارای شیوه و روش خاص‌ و مستقل در تألیف مستصفی‌ است‌، خود‌ نیز در عرضه داشتن مباحث اصولی به عنوان‌ شخصیت‌‌ اصولی مستقل وارد میدان بحث و اعتراض و رد نقض مخالفان و ترجیح نظر قبول خود شده است؛ گرچه نظر مختار وی، مخالف‌ نظر‌ امام‌‌ مذهب فقهی‌اش محمد بن ادریس شافعی یا دیگر مجتهدان و اساتید‌ او باشد<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>. حتی گاهی در مقام بحث و پژوهش تا آن‌جا دید وسیع و سعه‌صدر دارد که اقوال و نظریات‌ مخالف‌‌ شافعیه‌ را می‌پسندد.
همچنان‌که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] دارای شیوه و روش خاص‌ و مستقل در تألیف مستصفی‌ است‌، خود‌ نیز در عرضه داشتن مباحث اصولی به عنوان‌ شخصیت‌‌ اصولی مستقل وارد میدان بحث و اعتراض و رد نقض مخالفان و ترجیح نظر قبول خود شده است؛ گرچه نظر مختار وی، مخالف‌ نظر‌ امام‌‌ مذهب فقهی‌اش محمد بن ادریس شافعی یا دیگر مجتهدان و اساتید‌ او باشد<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>. حتی گاهی در مقام بحث و پژوهش تا آن‌جا دید وسیع و سعه‌صدر دارد که اقوال و نظریات‌ مخالف‌‌ شافعیه‌ را می‌پسندد.


کتاب مستصفی، تجسم درجه و میزان تفکر نهایی غزالی در‌ مراحل‌ تفکر تدریجی وی است. لذا مستصفی فقط نقل اقوال اصولیان یا تقریر آراء مستقدمان و اساتید وی‌ نیست‌، بلکه‌ کتاب‌ اجتهادی در اصول فقه و بیانگر موضع اجتهادی‌ غزالی در کنار دیگر‌ اصولیان‌ می‌باشد‌<ref>همان</ref>.
کتاب مستصفی، تجسم درجه و میزان تفکر نهایی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در‌ مراحل‌ تفکر تدریجی وی است. لذا مستصفی فقط نقل اقوال اصولیان یا تقریر آراء مستقدمان و اساتید وی‌ نیست‌، بلکه‌ کتاب‌ اجتهادی در اصول فقه و بیانگر موضع اجتهادی‌ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در کنار دیگر‌ اصولیان‌ می‌باشد‌<ref>همان</ref>.


غزالی در این کتاب، نظر اجتهادی خود را پس‌ از نقل اقوال با عباراتی از‌ قبیل‌: «و المختار‌ عندنا» و «الصحیح عندنا» و «هذا مرضی عندنا» بیان‌ می‌کند<ref>همان، ص132- 133</ref>.
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، نظر اجتهادی خود را پس‌ از نقل اقوال با عباراتی از‌ قبیل‌: «و المختار‌ عندنا» و «الصحیح عندنا» و «هذا مرضی عندنا» بیان‌ می‌کند<ref>همان، ص132- 133</ref>.


ترتیب منظم مستصفی که موضوعات و مسائل‌ را‌ در یک تسلسل منطقی و مناسب قرار داده- به‌طوری‌که رابطه موضوع بعدی‌ با‌ موضوع‌ قبلی آشکار می‌شود و هرگاه مؤلف‌ ترتیب جدیدی را پیش می‌گیرد، انگیزه این اقدام‌ را بیان‌ می‌کند‌- نشانه دقت و توجه غزالی به‌ تبویب و تنظیم کتاب می‌باشد؛ به عنوان مثال‌، بر‌خلاف‌ عادت اصولیان که مبحث نسخ را پس‌ از بحث اخبار و روایات ذکر می‌کنند، غزالی آن‌ را‌ پس‌ از مبحث قرآن کریم ذکر کرده و در شرح این‌ اقدام ابتکاری می‌گوید‌: اولاً به سبب اهمیت‌ اشکال نسخ بر کلام خداوند از جهت استحاله‌ بداء بر خداوند است، ثانیاً ذکر‌ اقسام خبر و اقسام‌ تواتر و آحاد موجب طولانی شدن مبحث اخبار می‌شود؛ لذا‌ ما‌ آن را پس از بحث قرآن آوردیم‌<ref>همان، ص133</ref>.
ترتیب منظم مستصفی که موضوعات و مسائل‌ را‌ در یک تسلسل منطقی و مناسب قرار داده- به‌طوری‌که رابطه موضوع بعدی‌ با‌ موضوع‌ قبلی آشکار می‌شود و هرگاه مؤلف‌ ترتیب جدیدی را پیش می‌گیرد، انگیزه این اقدام‌ را بیان‌ می‌کند‌- نشانه دقت و توجه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به‌ تبویب و تنظیم کتاب می‌باشد؛ به عنوان مثال‌، بر‌خلاف‌ عادت اصولیان که مبحث نسخ را پس‌ از بحث اخبار و روایات ذکر می‌کنند، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آن‌ را‌ پس‌ از مبحث قرآن کریم ذکر کرده و در شرح این‌ اقدام ابتکاری می‌گوید‌: اولاً به سبب اهمیت‌ اشکال نسخ بر کلام خداوند از جهت استحاله‌ بداء بر خداوند است، ثانیاً ذکر‌ اقسام خبر و اقسام‌ تواتر و آحاد موجب طولانی شدن مبحث اخبار می‌شود؛ لذا‌ ما‌ آن را پس از بحث قرآن آوردیم‌<ref>همان، ص133</ref>.


===ویژگی‌های‌ کتاب‌===
===ویژگی‌های‌ کتاب‌===
# غزالی در‌ مستصفی‌ می‌کوشد در مسائل‌ اختلافی، موضع نزاع‌ و سبب‌ نزاع‌ و اختلاف‌ را‌ کشف کند و شرح‌ دهد‌؛ برای مثال، شهادت‌ فاسق متأول، یعنی کسی که به فسق خود آگاه‌ نیست، به نظر شافعی‌ مقبول‌ و به‌ نظر قاضی‌ باقلانی مردود است<ref>همان</ref>. غزالی این‌ اختلاف‌ را‌ این‌ گونه‌ ردیابی‌ می‌کند: «خاستگاه این اختلاف‌نظر این است که‌ فسقی که موجب رد شهادت است، آیا به این‌ علت است که موجب نقصان جایگاه شاهد و صفات اوست؛ مثل‌ کفر و بردگی، یا شهادت فاسق به سبب در معرض اتهام واقع شدن مردود است. اگر سبب عدم قبول شهادت‌ فاسق‌ تهمت‌ دروغگویی باشد، که این چنین شخصی از کذب‌ پرهیز می‌کند، پس متهم به کذب نمی‌شود و لذا شهادتش مقبول است؛ و شافعی به این دلیل‌ شهادت وی را‌ مقبول‌ می‌داند. این سبب قول‌ شافعی است، ولی به نظر باقلانی که قائل به‌ مردود بودن شهادت فاسق است، فسق شاهد، اهلیت شاهد را‌ برای‌ کسب و احراز صفات لازم‌ برای‌ شهادت‌ از بین می‌برد؛ پس مردود است»<ref>همان، ص133- 134</ref>.
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در‌ مستصفی‌ می‌کوشد در مسائل‌ اختلافی، موضع نزاع‌ و سبب‌ نزاع‌ و اختلاف‌ را‌ کشف کند و شرح‌ دهد‌؛ برای مثال، شهادت‌ فاسق متأول، یعنی کسی که به فسق خود آگاه‌ نیست، به نظر شافعی‌ مقبول‌ و به‌ نظر قاضی‌ باقلانی مردود است<ref>همان</ref>. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این‌ اختلاف‌ را‌ این‌ گونه‌ ردیابی‌ می‌کند: «خاستگاه این اختلاف‌نظر این است که‌ فسقی که موجب رد شهادت است، آیا به این‌ علت است که موجب نقصان جایگاه شاهد و صفات اوست؛ مثل‌ کفر و بردگی، یا شهادت فاسق به سبب در معرض اتهام واقع شدن مردود است. اگر سبب عدم قبول شهادت‌ فاسق‌ تهمت‌ دروغگویی باشد، که این چنین شخصی از کذب‌ پرهیز می‌کند، پس متهم به کذب نمی‌شود و لذا شهادتش مقبول است؛ و شافعی به این دلیل‌ شهادت وی را‌ مقبول‌ می‌داند. این سبب قول‌ شافعی است، ولی به نظر باقلانی که قائل به‌ مردود بودن شهادت فاسق است، فسق شاهد، اهلیت شاهد را‌ برای‌ کسب و احراز صفات لازم‌ برای‌ شهادت‌ از بین می‌برد؛ پس مردود است»<ref>همان، ص133- 134</ref>.
# شیوه غزالی در کمین خطاهای مخالفان‌ نشستن و به اختلافات دامن زدن نیست، بلکه با توجیه و تفسیر تلاش می‌کند‌ نظرات‌ مخالف و منفرد را به‌ آرای‌ جمهور نزدیک کند؛ به‌عنوان‌ نمونه، غزالی در مورد اقوال مختلف در وجود مجاز در قرآن می‌گوید: «تردیدی نیست که قرآن مشتمل بر مجاز است (بر خلاف نظر برخی) البته‌ چون‌ واژه مجاز اسم مشترک است و گاهی بر معنای باطلی که‌ حقیقت ندارد حمل می‌شود و قرآن کریم منزه از باطل است، شاید منظور و مقصود منکر وجود مجاز در قرآن این نکته‌ باشد‌»<ref>همان، ص134</ref>. افزون بر‌ این، غزالی در اختلاف‌نظر در مورد نوع حکم که تواتر آن را می‌فهماند، آیا ضروری‌ است‌ یا نظری، بحث را شکافته، مقصود از نظری‌ و ضروری را تبیین‌ می‌کند‌. سپس‌ محل توجیهی‌ که می‌توان قول مخالف را بر آن حمل کرد یادآور شده، در پایان نتیجه می‌گیرد ‌‌که‌ در واقع اختلاف‌ معنوی و ماهوی نیست و تنها مناقشه لفظی‌ است.
# شیوه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در کمین خطاهای مخالفان‌ نشستن و به اختلافات دامن زدن نیست، بلکه با توجیه و تفسیر تلاش می‌کند‌ نظرات‌ مخالف و منفرد را به‌ آرای‌ جمهور نزدیک کند؛ به‌عنوان‌ نمونه، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در مورد اقوال مختلف در وجود مجاز در قرآن می‌گوید: «تردیدی نیست که قرآن مشتمل بر مجاز است (بر خلاف نظر برخی) البته‌ چون‌ واژه مجاز اسم مشترک است و گاهی بر معنای باطلی که‌ حقیقت ندارد حمل می‌شود و قرآن کریم منزه از باطل است، شاید منظور و مقصود منکر وجود مجاز در قرآن این نکته‌ باشد‌»<ref>همان، ص134</ref>. افزون بر‌ این، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در اختلاف‌نظر در مورد نوع حکم که تواتر آن را می‌فهماند، آیا ضروری‌ است‌ یا نظری، بحث را شکافته، مقصود از نظری‌ و ضروری را تبیین‌ می‌کند‌. سپس‌ محل توجیهی‌ که می‌توان قول مخالف را بر آن حمل کرد یادآور شده، در پایان نتیجه می‌گیرد ‌‌که‌ در واقع اختلاف‌ معنوی و ماهوی نیست و تنها مناقشه لفظی‌ است.
# اهمیت دیگر مستصفی‌ در‌ این‌ است که‌ غزالی در این کتاب بیشتر از توجه به الفاظ، بر معانی متمرکز شده‌ و محل نزاع را یافته و آن را بررسی کرده است. مواضع اختلاف را که‌ مناقشه‌ لفظی است و دستاورد‌ فقهی‌ ندارد از مواردی که‌ اختلاف معنوی است و می‌تواند برآیند فقهی‌ داشته باشد، بازشناسانده و در این موارد از تعبیراتی مانند: «والتحقیق کشف الغطاء عن هذا» و امثال آن استفاده کرده است. ازاین‌رو غزالی برخی‌ از‌ مباحث اصولی را که صرف مناقشه لفظی بوده، در مستصفی ذکر نکرده است‌<ref>همان</ref>.
# اهمیت دیگر مستصفی‌ در‌ این‌ است که‌ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب بیشتر از توجه به الفاظ، بر معانی متمرکز شده‌ و محل نزاع را یافته و آن را بررسی کرده است. مواضع اختلاف را که‌ مناقشه‌ لفظی است و دستاورد‌ فقهی‌ ندارد از مواردی که‌ اختلاف معنوی است و می‌تواند برآیند فقهی‌ داشته باشد، بازشناسانده و در این موارد از تعبیراتی مانند: «والتحقیق کشف الغطاء عن هذا» و امثال آن استفاده کرده است. ازاین‌رو [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] برخی‌ از‌ مباحث اصولی را که صرف مناقشه لفظی بوده، در مستصفی ذکر نکرده است‌<ref>همان</ref>.
# ویژگی دیگر مستصفی این است که‌ غزالی آراء و نظریات قاضی باقلانی از متکلمان‌ بزرگ را فراهم آورده است، درحالی که متأسفانه‌ از تألیفات اصولی باقلانی اکنون کتابی در دست‌ نیست<ref>همان، ص134- 135</ref>.
# ویژگی دیگر مستصفی این است که‌ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آراء و نظریات قاضی باقلانی از متکلمان‌ بزرگ را فراهم آورده است، درحالی که متأسفانه‌ از تألیفات اصولی باقلانی اکنون کتابی در دست‌ نیست<ref>همان، ص134- 135</ref>.
# از ویژگی‌های‌ مستصفی‌ ظهور‌ شخصیت‌ مستقل علمی غزالی است‌<ref>همان، ص135</ref>. غزالی‌ در‌ مستصفی به‌ عنوان آخرین و کامل‌ترین نظریات اصولی خود زمانی قول متقدمان مثل استادش امام‌الحرمین‌ جوینی را می‌پذیرد که آن را‌ قول‌ حق‌ و فصل‌الخطاب بداند والّا در مواردی با نظر‌ امام‌الحرمین به مخالفت برمی‌خیزد، ولی در کتاب «منخول» به‌طور کلی نظریات استاد را تقریر و املا کرده است.
# از ویژگی‌های‌ مستصفی‌ ظهور‌ شخصیت‌ مستقل علمی [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است‌<ref>همان، ص135</ref>. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی‌]] در‌ مستصفی به‌ عنوان آخرین و کامل‌ترین نظریات اصولی خود زمانی قول متقدمان مثل استادش امام‌الحرمین‌ جوینی را می‌پذیرد که آن را‌ قول‌ حق‌ و فصل‌الخطاب بداند والّا در مواردی با نظر‌ امام‌الحرمین به مخالفت برمی‌خیزد، ولی در کتاب «منخول» به‌طور کلی نظریات استاد را تقریر و املا کرده است.
# شروح‌، اختصارات‌ و تعلیقاتی‌ که بر مستصفی نگارش یافته، نشانه توجه و اهمیت‌ دادن اندیشمندان‌ اصولی به این کتاب است.
# شروح‌، اختصارات‌ و تعلیقاتی‌ که بر مستصفی نگارش یافته، نشانه توجه و اهمیت‌ دادن اندیشمندان‌ اصولی به این کتاب است.
# بیان آراء و اقوال معتزله و اشاعره در مسائل اصولی توسط غزالی در این کتاب‌ که‌‌ خود‌ در میان این مکاتب زیسته و بالیده است؛ زیرا وی سال‌ها در‌ میان‌ طوس و گرگان و نیشابور و بغداد در حرکت بوده و زندگانی گذرانده است.
# بیان آراء و اقوال معتزله و اشاعره در مسائل اصولی توسط [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب‌ که‌‌ خود‌ در میان این مکاتب زیسته و بالیده است؛ زیرا وی سال‌ها در‌ میان‌ طوس و گرگان و نیشابور و بغداد در حرکت بوده و زندگانی گذرانده است.
# در راستای ویژگی‌های مستصفی، پژوهشگر در‌ این‌ کتاب‌ درمی‌یابد ‌ ‌که در مواردی‌ غزالی در مقام برخورد با نظر مخالفان،‌ کمال‌‌ انصاف‌ و مروت را به‌کار گرفته است، با این‌ روش که اولاً ادله مخالفان را‌ ذکر‌ کرده‌، سپس به‌ مناقشه موضوعی می‌پردازد. پس از آن، حقیقت‌ اقوال ایشان را بیان می‌کند‌ و در‌ پایان، نظر خود را ابراز می‌دارد<ref>همان</ref>.
# در راستای ویژگی‌های مستصفی، پژوهشگر در‌ این‌ کتاب‌ درمی‌یابد ‌ ‌که در مواردی‌ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در مقام برخورد با نظر مخالفان،‌ کمال‌‌ انصاف‌ و مروت را به‌کار گرفته است، با این‌ روش که اولاً ادله مخالفان را‌ ذکر‌ کرده‌، سپس به‌ مناقشه موضوعی می‌پردازد. پس از آن، حقیقت‌ اقوال ایشان را بیان می‌کند‌ و در‌ پایان، نظر خود را ابراز می‌دارد<ref>همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش