۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم' به 'دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم') |
جز (جایگزینی متن - 'کشفی، جعفر بن ابیاسحاق' به 'کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی. واحد تدوین اندیشه سیاسی اسلام]] (محقق) | [[دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی. واحد تدوین اندیشه سیاسی اسلام]] (محقق) | ||
[[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق]] (نویسنده) | [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 231 /ک5م9 | | کد کنگره =BP 231 /ک5م9 | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| شابک =964-424-226-2 | | شابک =964-424-226-2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =11379 | ||
| کتابخوان همراه نور =11379 | | کتابخوان همراه نور =11379 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''ميزانالملوك و الطوائف و صراط المستقيم فى سلوك الخلائف''' تألیف [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|جعفر بن ابیاسحاق كشفى]] (متوفى 1267ق)، كتابى است به زبان فارسى در موضوع سياست و مملكتدارى. | '''ميزانالملوك و الطوائف و صراط المستقيم فى سلوك الخلائف''' تألیف [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|جعفر بن ابیاسحاق كشفى]] (متوفى 1267ق)، كتابى است به زبان فارسى در موضوع سياست و مملكتدارى. | ||
اين كتاب در سال 1246ق. نوشته شده است و هر چند انگيزه كشفى از نگارش آن چندان روشن نيست، لكن از لابلاى سخنانش به دست مىآيد كه وى احساس مىكرده كه در روزگار خويش، جامعه از فقدان «عالمان حقانى» رنج مىبرد از اينرو لازم مىبيند كه بخشى از عقايد و اسرار سينه خود را بازگو كند. | اين كتاب در سال 1246ق. نوشته شده است و هر چند انگيزه كشفى از نگارش آن چندان روشن نيست، لكن از لابلاى سخنانش به دست مىآيد كه وى احساس مىكرده كه در روزگار خويش، جامعه از فقدان «عالمان حقانى» رنج مىبرد از اينرو لازم مىبيند كه بخشى از عقايد و اسرار سينه خود را بازگو كند. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
اين كتاب يكى از اندرزنامههاى سياسى دوره قاجاريه مىباشد كه در آن، يك عالم شيعى به تحليل سياست پرداخته است. | اين كتاب يكى از اندرزنامههاى سياسى دوره قاجاريه مىباشد كه در آن، يك عالم شيعى به تحليل سياست پرداخته است. | ||
هرچند ميزان الملوك خطابى و تا حدودى تقيهآميز است، در عين حال از اهميت تئوريك مباحث آن كاسته نمىشود و مىتواند در مباحث فلسفه سياسى تكميلكننده مباحث تحفه الملوك باشد. [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در ميزانالملوك، در ابتداى هر بابى، حكمتى را بيان مىكند و سپس براى تائيد آن، به روايات و آيات متعددى استناد مىنمايد و در پارهاى از موارد از تجربه و حكايات نيز سود مىجويد. | هرچند ميزان الملوك خطابى و تا حدودى تقيهآميز است، در عين حال از اهميت تئوريك مباحث آن كاسته نمىشود و مىتواند در مباحث فلسفه سياسى تكميلكننده مباحث تحفه الملوك باشد. [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در ميزانالملوك، در ابتداى هر بابى، حكمتى را بيان مىكند و سپس براى تائيد آن، به روايات و آيات متعددى استناد مىنمايد و در پارهاى از موارد از تجربه و حكايات نيز سود مىجويد. | ||
نویسنده در ضمن ابواب كتاب موضوعاتى همچون عدالت، خلافت، سلطنت ملوك و کیفیت سلوك كارگزاران دولت، عالمان، وعاظ، قضات، صاحبان ثروت، زارعين، دهاقين، تاجران و صنعتگران را مورد بررسى قرار مىدهد. | نویسنده در ضمن ابواب كتاب موضوعاتى همچون عدالت، خلافت، سلطنت ملوك و کیفیت سلوك كارگزاران دولت، عالمان، وعاظ، قضات، صاحبان ثروت، زارعين، دهاقين، تاجران و صنعتگران را مورد بررسى قرار مىدهد. | ||
[[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در اين اثر از يك سو به جامعه مطلوب و آرمانى خويش مىانديشد و از اينرو در پى آن است كه ويژگىهاى آن جامعه را به تصوير بكشد. | [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در اين اثر از يك سو به جامعه مطلوب و آرمانى خويش مىانديشد و از اينرو در پى آن است كه ويژگىهاى آن جامعه را به تصوير بكشد. | ||
جامعه مطلوب از نگاه او از سه عنصر: | جامعه مطلوب از نگاه او از سه عنصر: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# اجراى شريعتفراهم مىآيد. | # اجراى شريعتفراهم مىآيد. | ||
از سوى ديگر پيشفرض [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] آن است كه سياست بايد در پرتو ديانت و شريعت اجرا گردد و بدين علت دلنگران اجراى شريعت است و بسيارى از نابسامانىهاى دوره قاجاريه را در تظاهر به اجراى شريعت مىداند. هر چند ميزانالملوك تنها كتاب كاملاً سياسى كشفى است، ولى به تنهايى چارچوب انديشه سياسى وى را منعكس نمىسازد و بايد در تحليل انديشه سياسى او به مجموعه آثار خطى وى نيز مراجعه نمود. كشفى از جمله انديشمندان دوره قاجاريه است كه تاكنون افكار و آراء وى به علت عزلتگزينى، بر طالبان علم مجهول مانده است. | از سوى ديگر پيشفرض [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] آن است كه سياست بايد در پرتو ديانت و شريعت اجرا گردد و بدين علت دلنگران اجراى شريعت است و بسيارى از نابسامانىهاى دوره قاجاريه را در تظاهر به اجراى شريعت مىداند. هر چند ميزانالملوك تنها كتاب كاملاً سياسى كشفى است، ولى به تنهايى چارچوب انديشه سياسى وى را منعكس نمىسازد و بايد در تحليل انديشه سياسى او به مجموعه آثار خطى وى نيز مراجعه نمود. كشفى از جمله انديشمندان دوره قاجاريه است كه تاكنون افكار و آراء وى به علت عزلتگزينى، بر طالبان علم مجهول مانده است. | ||
در چارچوب انديشه سياسى كشفى، در عصر غيبت اصالت از آن حكومت فقيهان و مجتهدان شايسته است و وى شروطى را براى احراز چنين مقامى لازم مىداند كه عبارتند از: | در چارچوب انديشه سياسى كشفى، در عصر غيبت اصالت از آن حكومت فقيهان و مجتهدان شايسته است و وى شروطى را براى احراز چنين مقامى لازم مىداند كه عبارتند از: | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
# عدالت. | # عدالت. | ||
در صورتى كه تمام شرايط فوق در فقيه به گونهاى آشكار گرديد، در آن هنگام به باور [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]]، عالم حقانى و فرمانرواى واقعى هموست و او همان كسى است كه روايات معصومين درباره او سفارشات ويژهاى كردهاند. | در صورتى كه تمام شرايط فوق در فقيه به گونهاى آشكار گرديد، در آن هنگام به باور [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]]، عالم حقانى و فرمانرواى واقعى هموست و او همان كسى است كه روايات معصومين درباره او سفارشات ويژهاى كردهاند. | ||
عدالت مهمترين فضيلتى است كه در جامعه مطلوب [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] به چشم ميخورد. وى عدل را به معناى تساوى و حد ميان اطراف دانسته و آن را در مقابل افراط و تفريط به كار میبرد. [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] با برابر دانستن عدالت با مساوات و مساوات با وحدت، تصورى منطقى بين عدالت و وحدت برقرار ساخته و بدين صورت عدالت را يك مفهوم واحد حقيقى بسيط میداند. در اين صورت چون عدالت به معناى واحديت است وتوحيد نيز از صفات بارى تعالى است؛ عدالت هم بر خلاف گفته متكلمان از صفات ذات میباشد و نه از صفات فعل، از اين رو عدالت يك مفهوم واقعى، ثابت و غير متغير است كه به شرايط زمان و مكان و تاريخ اعتبار، بستگى ندارد. | عدالت مهمترين فضيلتى است كه در جامعه مطلوب [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] به چشم ميخورد. وى عدل را به معناى تساوى و حد ميان اطراف دانسته و آن را در مقابل افراط و تفريط به كار میبرد. [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] با برابر دانستن عدالت با مساوات و مساوات با وحدت، تصورى منطقى بين عدالت و وحدت برقرار ساخته و بدين صورت عدالت را يك مفهوم واحد حقيقى بسيط میداند. در اين صورت چون عدالت به معناى واحديت است وتوحيد نيز از صفات بارى تعالى است؛ عدالت هم بر خلاف گفته متكلمان از صفات ذات میباشد و نه از صفات فعل، از اين رو عدالت يك مفهوم واقعى، ثابت و غير متغير است كه به شرايط زمان و مكان و تاريخ اعتبار، بستگى ندارد. | ||
مفهومى كه [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] از عدالت ارائه ميدهد به گونهاى تنظيم يافته كه شاخههاى آن به تمام موضوعات و چهرههاى هستى كه زير حاكميت عدل قرار دارد، گسترش مى يابد و بر اساس همين اصل عدالت، [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] مسائل سياسى، اقتصادى و فردى را مورد توجه و تجزيه و تحليل قرار داده و طى ده باب، در هر جا عدل را به فراخور موضوع، تقرير و پايهگذارى كرده است. | مفهومى كه [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] از عدالت ارائه ميدهد به گونهاى تنظيم يافته كه شاخههاى آن به تمام موضوعات و چهرههاى هستى كه زير حاكميت عدل قرار دارد، گسترش مى يابد و بر اساس همين اصل عدالت، [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] مسائل سياسى، اقتصادى و فردى را مورد توجه و تجزيه و تحليل قرار داده و طى ده باب، در هر جا عدل را به فراخور موضوع، تقرير و پايهگذارى كرده است. | ||
بحثهاى گسترده و عميق [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] درباره اعتدال، درواقع بازتابى است از بحرانى كه جامعه اش درگير آن بوده و هم راهحل و پاسخى براى آن. [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] به بحران عدالت در دوره قاجاريه واكنش نشان مىدهد و عامل انحطاط و مبتلا شدن به انواع بليات را افراط و تفريط يا انحراف از حد ميانه مىداند. وى در اثر ديگر خود؛ يعنى تحفه الملوك، صراحتا به اين بحران اشاره دارد كه همه اصناف و گروههاى اجتماعى عصرش از طريقه اوليه خود بيرون آمده و انحراف از شريعت نمودهاند: علاوه بر متصوفه و متفلسفه، تمام فرق ديگر از علما، جهلا، سلاطين، رعايا، اغنيا، فقرا، زراع، اهل صنايع و حرف، همگى از طريقه اوليه بيرون رفتهاند و عدول و انحراف از شريعت و طريقتى كه تكليف هر يك از آنهاست نمودهاند. وى با برداشتى كه از ماهيت بحران دوره خويش دارد تنها راهحل آنرا، استوار ساختن روان و رفتار انسان و جامعه بر طريقه انصاف و اعتدال مىداند. در واقع مىتوان گفت بحثهاى [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در تحفه الملوك و ميزان الملوك، ارائه قواعدى است كه فرد - اعم از سلطان و رعيت مىتواند با به كارگيرى آنها به وضعيت ميانهاى در خصال و رفتار خويش دست يابد و سپس به جامعهاى كه تك تك اعضايش به چنين وضعيتى دست يافتهاند ملحق گردد. | بحثهاى گسترده و عميق [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] درباره اعتدال، درواقع بازتابى است از بحرانى كه جامعه اش درگير آن بوده و هم راهحل و پاسخى براى آن. [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] به بحران عدالت در دوره قاجاريه واكنش نشان مىدهد و عامل انحطاط و مبتلا شدن به انواع بليات را افراط و تفريط يا انحراف از حد ميانه مىداند. وى در اثر ديگر خود؛ يعنى تحفه الملوك، صراحتا به اين بحران اشاره دارد كه همه اصناف و گروههاى اجتماعى عصرش از طريقه اوليه خود بيرون آمده و انحراف از شريعت نمودهاند: علاوه بر متصوفه و متفلسفه، تمام فرق ديگر از علما، جهلا، سلاطين، رعايا، اغنيا، فقرا، زراع، اهل صنايع و حرف، همگى از طريقه اوليه بيرون رفتهاند و عدول و انحراف از شريعت و طريقتى كه تكليف هر يك از آنهاست نمودهاند. وى با برداشتى كه از ماهيت بحران دوره خويش دارد تنها راهحل آنرا، استوار ساختن روان و رفتار انسان و جامعه بر طريقه انصاف و اعتدال مىداند. در واقع مىتوان گفت بحثهاى [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در تحفه الملوك و ميزان الملوك، ارائه قواعدى است كه فرد - اعم از سلطان و رعيت مىتواند با به كارگيرى آنها به وضعيت ميانهاى در خصال و رفتار خويش دست يابد و سپس به جامعهاى كه تك تك اعضايش به چنين وضعيتى دست يافتهاند ملحق گردد. | ||
[[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در باب ششم از اين اثر، پس از بيان ارزش و جايگاه علم در اسلام، با تقسيم علم به ظاهر و باطن، عالمان را نيز به سه گروه تقسيم مىكند: - عالم به علم ظاهر عالم به علم باطن - عالم به هردو. [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] از ميان عالمان تنها دو گروه اخير و نيز دستهاى از گروه اول را ناجى و عالم حقانى مىداند لكن مدعى است تعداد عالمان حقانى در برابر گروههالكين به تعداد انگشتان دست هم نمىرسد. وى در اينباره مى-نويسد: و اين طايفهاند كه روز به روز زياد مىشوند و غلبه مىكنند و غاصب حق و منصب عالم حقانى مىگردند. برخى از اينان نيز بر سر منابر به مداحى سلاطين مشغول مىشوند و فاتحه و دعاهاى خير براى آنها مىگويند چنانكه در اين زمانها بسيار و فراوان مىباشند. وى در ادامه، درباره عالم حقانى، كه شايستگى فرمان روايى در عصر غيبت را دارد، مىگويد: حقاً خير و بركت يكى از ايشان شرق و غرب را فرا مىگيرد و مردمان در پناه دولت او مىباشند و آن است مدار وقت و قطب زمان و آن است كه حضرت پيغمبر(ص) فرموده: علماء امتى كانبياء بنى اسرائيل. تفاخر به آن نموده و آن است كه تاجدار العلماء ورثه الانبياء مىباشد. لكن [[کشفی، جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در يافتن چنين فقيهى در روزگار خويش چندان خرسند به نظر نمىرسد و به واژه نادرالوجود روى مىآورد. اين سخنان نشان مىدهد كه وى نمىتوانسته علمايى را كه در روزگارش مىزيستهاند شايسته حكومت بداند چراكه عالمان از دست يابى به ويژگىهاى كه وى براى عالم حقانى برمىشمارد كوتاهى كرده و نتوانستهاند شرايط نيابت عامه را در خود احراز كنند و به سخن ديگر، از عهده وظايف خويش به شايستگى برنيامدهاند. و درنهايت با نااميدى از تشكيل حكومت مجتهد جامع الشرايط در عصر غيبت به گونهاى بر تفكيك حوزه عرفيات از شرعيات صحه مىگذارد و در صدد ارائه يك جامعه نمونه در اين گفتمان برمىآيد. درواقع مىتوان گفت ميزان الملوك در منظومه انديشه سياسى وى به دوره تفكيك آن دو حوزه اختصاص دارد. | [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در باب ششم از اين اثر، پس از بيان ارزش و جايگاه علم در اسلام، با تقسيم علم به ظاهر و باطن، عالمان را نيز به سه گروه تقسيم مىكند: - عالم به علم ظاهر عالم به علم باطن - عالم به هردو. [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] از ميان عالمان تنها دو گروه اخير و نيز دستهاى از گروه اول را ناجى و عالم حقانى مىداند لكن مدعى است تعداد عالمان حقانى در برابر گروههالكين به تعداد انگشتان دست هم نمىرسد. وى در اينباره مى-نويسد: و اين طايفهاند كه روز به روز زياد مىشوند و غلبه مىكنند و غاصب حق و منصب عالم حقانى مىگردند. برخى از اينان نيز بر سر منابر به مداحى سلاطين مشغول مىشوند و فاتحه و دعاهاى خير براى آنها مىگويند چنانكه در اين زمانها بسيار و فراوان مىباشند. وى در ادامه، درباره عالم حقانى، كه شايستگى فرمان روايى در عصر غيبت را دارد، مىگويد: حقاً خير و بركت يكى از ايشان شرق و غرب را فرا مىگيرد و مردمان در پناه دولت او مىباشند و آن است مدار وقت و قطب زمان و آن است كه حضرت پيغمبر(ص) فرموده: علماء امتى كانبياء بنى اسرائيل. تفاخر به آن نموده و آن است كه تاجدار العلماء ورثه الانبياء مىباشد. لكن [[کشفی، سید جعفر بن ابیاسحاق|كشفى]] در يافتن چنين فقيهى در روزگار خويش چندان خرسند به نظر نمىرسد و به واژه نادرالوجود روى مىآورد. اين سخنان نشان مىدهد كه وى نمىتوانسته علمايى را كه در روزگارش مىزيستهاند شايسته حكومت بداند چراكه عالمان از دست يابى به ويژگىهاى كه وى براى عالم حقانى برمىشمارد كوتاهى كرده و نتوانستهاند شرايط نيابت عامه را در خود احراز كنند و به سخن ديگر، از عهده وظايف خويش به شايستگى برنيامدهاند. و درنهايت با نااميدى از تشكيل حكومت مجتهد جامع الشرايط در عصر غيبت به گونهاى بر تفكيك حوزه عرفيات از شرعيات صحه مىگذارد و در صدد ارائه يك جامعه نمونه در اين گفتمان برمىآيد. درواقع مىتوان گفت ميزان الملوك در منظومه انديشه سياسى وى به دوره تفكيك آن دو حوزه اختصاص دارد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش