پرش به محتوا

مجمع الآداب في معجم الألقاب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR11450J1.jpg | عنوان =مجمع الآداب في معجم الألقاب | عنوا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''مجمع الآداب في معجم الألقاب'''، تألیف ابوالفضل‌ کمال‌الدین‌ عبدالرزاق بن احمد‌ معروف به ابن فوطى‌ شیبانى‌حنبلى (متوفی‌ 723ق)، مورخ‌، ادیب‌ و کاتب‌ بغدادی است. وی در این اثر شرح‌ حال دانشمندان و هنرمندان و حکما و به‌ویژه اعلام قرن ششم، هفتم و هشتم را ذکر کرده است. این اثر کامل نیست و بخش‌هایی از آن از بین رفته است. کتاب خلاصه‌ای از «مجمع الآداب المرتب علی معجم الأسماء في معجم الألقاب» به قلم خود نویسنده است.
'''مجمع الآداب في معجم الألقاب'''، تألیف [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابوالفضل‌ کمال‌الدین‌ عبدالرزاق بن احمد‌]] معروف به [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى‌ شیبانى‌حنبلى]] (متوفی‌ 723ق)، مورخ‌، ادیب‌ و کاتب‌ بغدادی است. وی در این اثر شرح‌ حال دانشمندان و هنرمندان و حکما و به‌ویژه اعلام قرن ششم، هفتم و هشتم را ذکر کرده است. این اثر کامل نیست و بخش‌هایی از آن از بین رفته است. کتاب خلاصه‌ای از «[[مجمع الآداب المرتب علی معجم الأسماء في معجم الألقاب]]» به قلم خود نویسنده است.
   
   
==ساختار==
==ساختار==
کتاب با دو مقدمه به قلم محمد الکاظم و مصطفی جواد علی آغاز شده است. مطالب کتاب تا حرف عین از بین رفته و بخشی از تتمه حرف عین در جلد اول کتاب ارائه شده است. پس از آن، حروف دیگر کتاب در سایر جلدها ذکر شده و به حرف میم در جلد پنجم ختم شده است.  
کتاب با دو مقدمه به قلم [[کاظم، محمد|محمد الکاظم]] و [[مصطفی جواد علی]] آغاز شده است. مطالب کتاب تا حرف عین از بین رفته و بخشی از تتمه حرف عین در جلد اول کتاب ارائه شده است. پس از آن، حروف دیگر کتاب در سایر جلدها ذکر شده و به حرف میم در جلد پنجم ختم شده است.  
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
تلخیص‌ «مجمع‌ الآداب‌ في‌ معجم‌ الألقاب»، از جمله آثار ابن فوطی است که‌ ذهبى‌ از اصل‌ آن‌ با نام‌ «مجمع‌ الآداب‌ في‌ معجم‌ الأسماء على‌ معجم‌ الألقاب»‌، به‌عنوان‌ تاریخ‌ در 50 مجلد یاد کرده‌ است‌. ذهبى‌ تاریخ‌ بزرگ‌ ناتمام‌ ابن‌ فوطى‌ و مجمع‌ الآداب‌ را دو اثر جدا وانموده‌ است؛ درحالى‌که‌ ابن‌ حجر مجمع‌ الآداب‌ 50 جلدی‌ را مختصر شده همان‌ تاریخ‌ عظیم‌ مى‌داند (رحیم‌لو، یوسف، ص‌425)‌.
تلخیص‌ «مجمع‌ الآداب‌ في‌ معجم‌ الألقاب»، از جمله آثار [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطی]] است که‌ ذهبى‌ از اصل‌ آن‌ با نام‌ «مجمع‌ الآداب‌ في‌ معجم‌ الأسماء على‌ معجم‌ الألقاب»‌، به‌عنوان‌ تاریخ‌ در 50 مجلد یاد کرده‌ است‌. ذهبى‌ تاریخ‌ بزرگ‌ ناتمام‌ [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] و مجمع‌ الآداب‌ را دو اثر جدا وانموده‌ است؛ درحالى‌که‌ ابن‌ حجر مجمع‌ الآداب‌ 50 جلدی‌ را مختصر شده همان‌ تاریخ‌ عظیم‌ مى‌داند (رحیم‌لو، یوسف، ص‌425)‌.


نویسنده، «مجمع الآداب المترتب علی معجم الأسماء في معجم الألقاب» را به جهت وسعت و کثرت اجزائش نتوانست به اتمام برساند، ولذا تصمیم به تألیف تلخیص گرفت (ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص‌50). کتاب حاضر در حقیقت دو جزء چهارم و پنجم یافت‌شده از تلخیص مجمع الآداب است که ابتدای جزء چهارم آن نیز ناقص است (ر.ک: همان، ص‌58).  
نویسنده، «مجمع الآداب المترتب علی معجم الأسماء في معجم الألقاب» را به جهت وسعت و کثرت اجزائش نتوانست به اتمام برساند، ولذا تصمیم به تألیف تلخیص گرفت (ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص‌50). کتاب حاضر در حقیقت دو جزء چهارم و پنجم یافت‌شده از تلخیص مجمع الآداب است که ابتدای جزء چهارم آن نیز ناقص است (ر.ک: همان، ص‌58).  


البته در هیچ‌ مأخذ کهن، از ذهبى‌ تا بغدادی، از این‌ اثر با عنوان‌ تلخیص‌ یاد نشده، اما دو جزء از تلخیص‌ که‌ به‌ روزگار ما رسیده، به‌ خط خود ابن‌ فوطى‌ است‌. قسمتی از آن‌ که‌ جزء چهارم‌ تلخیص‌ است، در کتابخانه ظاهریه دمشق‌ وجود دارد و در 712ق‌/1312م‌، تحریر شده‌ است‌ و جزء بعدی‌ آن‌ مشتمل‌ بر القاب‌ آغاز شونده‌ با حروف‌ ک، ل، م‌ که‌ به‌عنوان‌ جلد پنجم‌ تلخیص‌ تلقى‌ مى‌شود، در لاهور موجود است. روزنتال‌ این‌ دو جزء را در حدود دو‌سوم‌ مجموع‌ تلخیص‌ مى‌داند و به‌ تخمین‌ شبیبى تلخیص‌ کامل‌ باید 6 یا 8 جزء و بالغ‌ بر 20 هزار ترجمه احوال‌ بوده‌ باشد. جزء چهارم‌ را جواد در 4 مجلد در دمشق‌ منتشر کرده‌ و جزء پنجم‌ به‌ اهتمام‌ عبدالقدوس‌ در پاکستان‌ به‌ طبع‌ رسیده است. چنان‌که‌ از نسخه دست‌نویس‌ جزء چهارم‌ برمى‌آید، ابن‌ فوطى‌ پس‌ از تحریر آن‌ در 712ق‌، بعدها تا 721ق‌، در تصحیح‌ و تکمیل‌ آن‌ کوشیده‌ و در 80 سالگى‌ خط او در کمال‌ خوبى‌ بوده است. در تلخیص‌، تراجم‌ بزرگان‌ علم‌ و سیاست‌ اعصار اسلامى‌ تا زمان‌ ابن‌ فوطى‌ آمده‌ است‌. تفصیل‌ تراجم‌ بسیار متفاوت‌ و معمولاً مشتمل‌ بر اطلاعاتى‌ در مورد تولد و وفات‌ صاحب‌ ترجمه‌ و نمونه‌ای‌ از سخنان‌ یا نظم‌ و نثر اوست (ر.ک: رحیم‌لو، یوسف، ص‌425)‌.  
البته در هیچ‌ مأخذ کهن، از ذهبى‌ تا بغدادی، از این‌ اثر با عنوان‌ تلخیص‌ یاد نشده، اما دو جزء از تلخیص‌ که‌ به‌ روزگار ما رسیده، به‌ خط خود [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] است‌. قسمتی از آن‌ که‌ جزء چهارم‌ تلخیص‌ است، در کتابخانه ظاهریه دمشق‌ وجود دارد و در 712ق‌/1312م‌، تحریر شده‌ است‌ و جزء بعدی‌ آن‌ مشتمل‌ بر القاب‌ آغاز شونده‌ با حروف‌ ک، ل، م‌ که‌ به‌عنوان‌ جلد پنجم‌ تلخیص‌ تلقى‌ مى‌شود، در لاهور موجود است. روزنتال‌ این‌ دو جزء را در حدود دو‌سوم‌ مجموع‌ تلخیص‌ مى‌داند و به‌ تخمین‌ شبیبى تلخیص‌ کامل‌ باید 6 یا 8 جزء و بالغ‌ بر 20 هزار ترجمه احوال‌ بوده‌ باشد. جزء چهارم‌ را جواد در 4 مجلد در دمشق‌ منتشر کرده‌ و جزء پنجم‌ به‌ اهتمام‌ عبدالقدوس‌ در پاکستان‌ به‌ طبع‌ رسیده است. چنان‌که‌ از نسخه دست‌نویس‌ جزء چهارم‌ برمى‌آید، [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] پس‌ از تحریر آن‌ در 712ق‌، بعدها تا 721ق‌، در تصحیح‌ و تکمیل‌ آن‌ کوشیده‌ و در 80 سالگى‌ خط او در کمال‌ خوبى‌ بوده است. در تلخیص‌، تراجم‌ بزرگان‌ علم‌ و سیاست‌ اعصار اسلامى‌ تا زمان‌ [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] آمده‌ است‌. تفصیل‌ تراجم‌ بسیار متفاوت‌ و معمولاً مشتمل‌ بر اطلاعاتى‌ در مورد تولد و وفات‌ صاحب‌ ترجمه‌ و نمونه‌ای‌ از سخنان‌ یا نظم‌ و نثر اوست (ر.ک: رحیم‌لو، یوسف، ص‌425)‌.  


ابن‌ فوطى‌ برای‌ رجال‌ ادوار پیش‌ از خود از نوشته‌های‌ دیگران‌ بهره‌ جسته‌ و در هر مورد مأخذ خود را ذکر کرده‌ است‌. کتاب‌های‌ تاریخ‌ پیشینیان‌ و استادان‌ ابن‌ فوطى‌ و دیوان‌ها و مجموعه‌های‌ بسیار مورد استفاده او در تألیف‌ بوده‌ است‌. به‌ گفته عزاوی‌ اگر این‌ اثر به‌‌صورت‌ کامل‌ به‌ دست‌ ما مى‌رسید، از بسیاری‌ نوشته‌های‌ دیگر بى‌نیازمان‌ مى‌کرد. مى‌توان‌ گفت‌ مهم‌ترین‌ و سودمندترین‌ قسمت‌ تلخیص‌، تراجم‌ معاصرانى‌ است‌ که‌ ابن‌ فوطى‌ بسیاری‌ از آنان‌ را خود دیده‌ و با آنان‌ گفتگو کرده‌ و نیز بعضى‌ را با یک‌ واسطه‌ نقل‌ کرده‌ است‌. با توجه‌ به‌ اینکه‌ زندگى‌ ابن‌ فوطى‌ بیشتر در دایره اهل‌ علم‌ و کتاب‌ و در دستگاه‌ حاکمان‌ زمان‌ گذشته‌ است، در تراجم‌ معاصران‌ او آگاهی‌های‌ بسیار ارزشمندی‌ درباره دانشمندان‌ و هنرمندان‌ و آثارشان‌ قید شده‌ است‌. به‌ علت‌ ارتباط نزدیک‌ ابن‌ فوطى‌ با ایران‌ و به‌‌ویژه‌ آذربایجان، تلخیص‌ او منبع‌ سودمندی‌ برای‌ آگاهى‌ در مورد زندگى‌ فکری‌ و فرهنگى‌ این‌ سرزمین‌ در آن‌ روزگار است‌. به‌مناسبت‌ بعضى‌ تراجم‌ چند بیت‌ شعر فارسى‌ در تلخیص‌ نقل‌ شده‌ است‌. به‌ نظر نمى‌رسد که‌ تلخیص‌ مختصر منقحى‌ از یک‌ اصل‌ مفصل‌تر بوده‌ باشد. چه، القاب‌ و عناوین‌ کسانى‌ در آن‌ دیده‌ مى‌شود که‌ هیچ‌ شرحى‌ به‌ دنبال‌ ندارد و ظاهراً ابن‌ فوطى‌ مى‌خواسته‌ است‌ آنها را تکمیل‌ کند. بیان‌ ابن‌ فوطى‌ در تلخیص‌ ساده‌ و بى‌تصنع‌ است (ر.ک: همان)‌.  
[[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] برای‌ رجال‌ ادوار پیش‌ از خود از نوشته‌های‌ دیگران‌ بهره‌ جسته‌ و در هر مورد مأخذ خود را ذکر کرده‌ است‌. کتاب‌های‌ تاریخ‌ پیشینیان‌ و استادان‌ [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] و دیوان‌ها و مجموعه‌های‌ بسیار مورد استفاده او در تألیف‌ بوده‌ است‌. به‌ گفته عزاوی‌ اگر این‌ اثر به‌‌صورت‌ کامل‌ به‌ دست‌ ما مى‌رسید، از بسیاری‌ نوشته‌های‌ دیگر بى‌نیازمان‌ مى‌کرد. مى‌توان‌ گفت‌ مهم‌ترین‌ و سودمندترین‌ قسمت‌ تلخیص‌، تراجم‌ معاصرانى‌ است‌ که‌ [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] بسیاری‌ از آنان‌ را خود دیده‌ و با آنان‌ گفتگو کرده‌ و نیز بعضى‌ را با یک‌ واسطه‌ نقل‌ کرده‌ است‌. با توجه‌ به‌ اینکه‌ زندگى‌ [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] بیشتر در دایره اهل‌ علم‌ و کتاب‌ و در دستگاه‌ حاکمان‌ زمان‌ گذشته‌ است، در تراجم‌ معاصران‌ او آگاهی‌های‌ بسیار ارزشمندی‌ درباره دانشمندان‌ و هنرمندان‌ و آثارشان‌ قید شده‌ است‌. به‌ علت‌ ارتباط نزدیک‌ [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] با ایران‌ و به‌‌ویژه‌ آذربایجان، تلخیص‌ او منبع‌ سودمندی‌ برای‌ آگاهى‌ در مورد زندگى‌ فکری‌ و فرهنگى‌ این‌ سرزمین‌ در آن‌ روزگار است‌. به‌مناسبت‌ بعضى‌ تراجم‌ چند بیت‌ شعر فارسى‌ در تلخیص‌ نقل‌ شده‌ است‌. به‌ نظر نمى‌رسد که‌ تلخیص‌ مختصر منقحى‌ از یک‌ اصل‌ مفصل‌تر بوده‌ باشد. چه، القاب‌ و عناوین‌ کسانى‌ در آن‌ دیده‌ مى‌شود که‌ هیچ‌ شرحى‌ به‌ دنبال‌ ندارد و ظاهراً [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] مى‌خواسته‌ است‌ آنها را تکمیل‌ کند. بیان‌ [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن‌ فوطى‌]] در تلخیص‌ ساده‌ و بى‌تصنع‌ است (ر.ک: همان)‌.  


بخشی از اطلاعات شخصی ابن فوطی به‌عنوان تنها یا مهم‌ترین منبع برای شناخت اوضاع و رجال عهد ایلخانی مغولی و به‌ویژه آنچه که مرتبط به ایران و عراق است محسوب می‌شود (ر.ک: مقدمه محقق، ص‌7).
بخشی از اطلاعات شخصی ابن فوطی به‌عنوان تنها یا مهم‌ترین منبع برای شناخت اوضاع و رجال عهد ایلخانی مغولی و به‌ویژه آنچه که مرتبط به ایران و عراق است محسوب می‌شود (ر.ک: مقدمه محقق، ص‌7).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش