پرش به محتوا

همای شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |
| data-type="authorfatherName" |ملا بدیع خان


|-
|-
|متولد  
|متولد  
| data-type="authorbirthDate" |
| data-type="authorbirthDate" |1212ق
 


|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
| data-type="authorBirthPlace" |
| data-type="authorBirthPlace" |شیراز


|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
| data-type="authorDeathDate" |
| data-type="authorDeathDate" |1290ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |
| data-type="authorTeachers" |[[صاحب جواهر، محمدحسن|محمدحسن صاحب جواهر]]
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
خط ۳۷: خط ۳۶:
</div>
</div>


 
'''همای شیرازی''' (1212-‌‌1290ق)، از شعرای دوره قاجاریه و از شاگردان شیخ [[صاحب جواهر، محمدحسن|محمدحسن صاحب جواهر]] بود.
'''همای شیرازی''' (1212-‌‌1290ق)، از شعرای دوره قاجاریه و از شاگردان شیخ محمدحسن صاحب جواهر بود.


==نام اصلی==  
==نام اصلی==  
نام اصلی وی، «محمدرضا قلی‌‌‌‌خان» و بیشتر اشتهارش به‌‌ همان تخلص بوده و اینکه در کتاب «فارس‌‌نامه» و «مجمع الفصحاء»، نام او را محمدعلی نوشته‌‌اند، خطاست و در متن کتاب «تذكرة طرائق الحقائق» متابعت از آنها شده است<ref>ر.ک: همائی، میرزا جلال‌‌الدین، ص218</ref>.
نام اصلی وی، «محمدرضا قلی‌‌‌‌خان» و بیشتر اشتهارش به‌‌ همان تخلص بوده و اینکه در کتاب «فارس‌‌نامه» و «[[مجمع الفصحاء]]»، نام او را محمدعلی نوشته‌‌اند، خطاست و در متن کتاب «تذكرة طرائق الحقائق» متابعت از آنها شده است<ref>ر.ک: همائی، میرزا جلال‌‌الدین، ص218</ref>.


==ولادت==
==ولادت==
خط ۵۰: خط ۴۸:


==تحصیلات==
==تحصیلات==
هما مثل سایر خانواده‌‌اش در بدو امر، در زی سرکردگان و صاحب‌‌منصبان نظامی بوده و در سن 14 سالگی پس از فراغت از تکمیل خط و قرائت فارسی، به‌‌ اشتیاق تحصیل علم، از شیراز به عتبات عالیات سفر کرده و قریب هیجده سال در نجف اشرف رحل اقامت فکنده و خدمت شیخ محمدحسن صاحب جواهر، تلمذ نموده تا حدی که در علوم شرعیه صاحب درجه اجتهاد و حائز ملکه استنباط احکام گشته و نزد اساتید دیگر نیز یک دوره فلسفه به طریق اشراقیین تحصیل کرده و مشرب عرفان را بر سائر مسالک ترجیح داده و بالاخره در این قسمت دارای یک نوع مذاق عرفانی شده است. در مدت تحصیل بی‌‌اندازه تحمل مشقت و صعوبت کرده؛ زیرا با وجود فقر و تهی‌‌دستی خیلی آبرومند و بلندطبع بوده و طبعا تملق و چاپلوسی را خوب نمی‌‌دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص218-‌‌219</ref>.
هما مثل سایر خانواده‌‌اش در بدو امر، در زی سرکردگان و صاحب‌‌منصبان نظامی بوده و در سن 14 سالگی پس از فراغت از تکمیل خط و قرائت فارسی، به‌‌ اشتیاق تحصیل علم، از شیراز به عتبات عالیات سفر کرده و قریب هیجده سال در نجف اشرف رحل اقامت فکنده و خدمت شیخ [[صاحب جواهر، محمدحسن|محمدحسن صاحب جواهر]]، تلمذ نموده تا حدی که در علوم شرعیه صاحب درجه اجتهاد و حائز ملکه استنباط احکام گشته و نزد اساتید دیگر نیز یک دوره فلسفه به طریق اشراقیین تحصیل کرده و مشرب عرفان را بر سائر مسالک ترجیح داده و بالاخره در این قسمت دارای یک نوع مذاق عرفانی شده است. در مدت تحصیل بی‌‌اندازه تحمل مشقت و صعوبت کرده؛ زیرا با وجود فقر و تهی‌‌دستی خیلی آبرومند و بلندطبع بوده و طبعا تملق و چاپلوسی را خوب نمی‌‌دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص218-‌‌219</ref>.


==سیاحت و مسافرت‌‌ها==
==سیاحت و مسافرت‌‌ها==
خط ۵۷: خط ۵۵:
==مذاق ادبی‌‌==
==مذاق ادبی‌‌==
در ایام اشتغال به تحصیل، گاهی بر سبیل تفنن، قریحه شاعرانه‌‌اش، او را مجبور به سرودن ترانه‌‌های منظومی به عربی یا فارسی می‌‌کرده و اغلب اوقات نیز به تدریس کتب ادبی عربی از قبیل مطول و مقامات حریری‌‌ و مقامات بدیع‌‌الزمان همدانی و معلقات سبعه و بعضی دواوین شعرای عرب مانند دیوان متنبی و ابوالعلاء معری و امثال آنها می‌‌پرداخته است و در هنگام اقامت در اصفهان نیز با وجود اینکه کاملا از این عوالم بیزار و منصرف شده بود، گاهی به اصرار بعضی ارباب ذوق، حوزه تدریسی برای او منعقد می‌‌شد، ولی چیزی نمی‌‌گذشت که به عزلت یا مسافرت، اساس را بر هم زده و می‌‌گفته است:
در ایام اشتغال به تحصیل، گاهی بر سبیل تفنن، قریحه شاعرانه‌‌اش، او را مجبور به سرودن ترانه‌‌های منظومی به عربی یا فارسی می‌‌کرده و اغلب اوقات نیز به تدریس کتب ادبی عربی از قبیل مطول و مقامات حریری‌‌ و مقامات بدیع‌‌الزمان همدانی و معلقات سبعه و بعضی دواوین شعرای عرب مانند دیوان متنبی و ابوالعلاء معری و امثال آنها می‌‌پرداخته است و در هنگام اقامت در اصفهان نیز با وجود اینکه کاملا از این عوالم بیزار و منصرف شده بود، گاهی به اصرار بعضی ارباب ذوق، حوزه تدریسی برای او منعقد می‌‌شد، ولی چیزی نمی‌‌گذشت که به عزلت یا مسافرت، اساس را بر هم زده و می‌‌گفته است:
'''دلم بگرفت از تحصیل علم و بحث دانایی
 
خوشا هنگام رسوایی زهی ایام شیدایی'''
'''دلم بگرفت از تحصیل علم و بحث دانایی'''
'''مرا از بی‌‌سروپایی گدایان عیب‌‌جو هر دم
خوشا هنگام رسوایی زهی ایام شیدایی
از آن غافل که سلطانی است اندر بی‌‌سروپایی'''
'''مرا از بی‌‌سروپایی گدایان عیب‌‌جو هر دم'''
'''هما در کوی نادانی به‌‌رغم پند دانایان
از آن غافل که سلطانی است اندر بی‌‌سروپایی
بسوزان دفتر دانش بشوی اوراق دانایی'''<ref>ر.ک: همان، ص220</ref>.
'''هما در کوی نادانی به‌‌رغم پند دانایان'''
بسوزان دفتر دانش بشوی اوراق دانایی'''<ref>ر.ک: همان، ص220</ref>.'''


==مسلک و اخلاق==
==مسلک و اخلاق==
خط ۷۸: خط ۷۷:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش