۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
===تحفة الحكيم=== | ===تحفة الحكيم=== | ||
اثر [[جوادی آملی، عبدالله|آیتالله جوادی آملی]]، شرح و رد برهانی است که [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانی]] (متوفی 1361ق)، معروف به کمپانی، درباره خداوند اقامه نموده است. برهان ایشان چنین است که واجبالوجود موجود است؛ زیرا اگر واجبالوجود معدوم باشد در این صورت، عدم چنین معدومی یا به این دلیل است که او حقیقتی ممتنعالوجود است و یا به این دلیل است که او یک حقیقت ممکنالوجود است که علت وجودش موجود نیست؛ زیرا هر ذات معدومی بهخاطر یکی از این دو صورت معدوم است و بههرتقدیر خلف لازم میآید؛ چراکه فرض این است که موضوع این گزاره، حقیقتی واجبالوجود بالذات دارد؛ بنابراین واجبالوجود نمیتواند معدوم باشد، پس او موجود است<ref>ر.ک: همان، ص82؛ [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/170 عشاقی اصفهانی، حسین، ص170]</ref>. [[جوادی آملی، عبدالله|آیتالله جوادی]] بر این استدلال، اشکالاتی وارد کرده که یکی از آنها اشکال استادش [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] است؛ [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] که خود از شـاگردان مـحقق اصفهانی بوده، برهان استاد خویش را تام و تمام ندانسته و این برهان را چنین نقد کردهاند: در این برهان بین حمل اولی و شایع خلط شده است؛ زیرا واجبالوجود، واجبالوجود است بـه حمل اولی، نه به حمل شایع؛ چون او مفهومی ذهنی است که نفس، آن را انشا و ایـجاد کرده است و چون مفاهیم زیادی وجود دارند | اثر [[جوادی آملی، عبدالله|آیتالله جوادی آملی]]، شرح و رد برهانی است که [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانی]] (متوفی 1361ق)، معروف به کمپانی، درباره خداوند اقامه نموده است. برهان ایشان چنین است که واجبالوجود موجود است؛ زیرا اگر واجبالوجود معدوم باشد در این صورت، عدم چنین معدومی یا به این دلیل است که او حقیقتی ممتنعالوجود است و یا به این دلیل است که او یک حقیقت ممکنالوجود است که علت وجودش موجود نیست؛ زیرا هر ذات معدومی بهخاطر یکی از این دو صورت معدوم است و بههرتقدیر خلف لازم میآید؛ چراکه فرض این است که موضوع این گزاره، حقیقتی واجبالوجود بالذات دارد؛ بنابراین واجبالوجود نمیتواند معدوم باشد، پس او موجود است<ref>ر.ک: همان، ص82؛ [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/170 عشاقی اصفهانی، حسین، ص170]</ref>. [[جوادی آملی، عبدالله|آیتالله جوادی]] بر این استدلال، اشکالاتی وارد کرده که یکی از آنها اشکال استادش [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] است؛ [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] که خود از شـاگردان مـحقق اصفهانی بوده، برهان استاد خویش را تام و تمام ندانسته و این برهان را چنین نقد کردهاند: در این برهان بین حمل اولی و شایع خلط شده است؛ زیرا واجبالوجود، واجبالوجود است بـه حمل اولی، نه به حمل شایع؛ چون او مفهومی ذهنی است که نفس، آن را انشا و ایـجاد کرده است و چون مفاهیم زیادی وجود دارند که بـر خودشان به حمل شایع حمل نمیشوند، مـثل مفاهیم جزئی و شخصی و فرد و نظایر آن؛ ازاینرو، محتمل است عنوان واجبالوجود (که بـه حمل اولی واجبالوجود است)، بـه حـمل شایع، واجبالوجود نباشد و روشن است که صرف حمل واجبالوجود بر یک عنوان و صدقش بر آن، در یقین به تحقق خارجی داشتن او کافی نیست<ref>ر.ک: همان، ص84؛ [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/171 همان، ص171-172]</ref>. | ||
===في علم القاضي=== | ===في علم القاضي=== |
ویرایش