۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حـ' به 'ح') |
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
ذیل شماره 6 از سماع شهوانی سخن میگوید و آن را از نوع موسیقی عاشقانه و خراباتی تلقّی میکند<ref>متن، صص 36-35</ref>. و در شماره 7 توضیح میدهد که آن منعی که در شریعت در این باره وجود دارد مربوط به این نوع از سماع است، یعنی سماع حیوانی و آن هم از بابت آفتهایی است که در ذیل آن وجود دارد. <ref>متن، ص 36</ref>. شیخ در ذیل شماره 8 هم از آراء ائمّهی اهل سنّت به مانند: [[ابوحنیفه]]، [[مالک]]، [[سفیان ثوری]]، [[احمد حنبل]] و [[شافعی]] یاد میکند که هر یک در مقولهی سماع چیزی گفتهاند که البتّه با هم چندان موافق نیست، و شارح محترم هم در توضیح اشارت میدهد که قبل از شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|شیخ علاءالدوله سمنانی]]، شیخ کامل [[نجم الدین رازی]] در کتاب [[منارات السائلین و مقامات الطائرین|المنارات السّائرین]] نظریات فقهی این پنج امام مشهور اهل سنّت را در این باره آورده است و نهایتاً هم رأی خویش را در خصوص سماع اعلام نموده<ref>متن، ص 5</ref>. | ذیل شماره 6 از سماع شهوانی سخن میگوید و آن را از نوع موسیقی عاشقانه و خراباتی تلقّی میکند<ref>متن، صص 36-35</ref>. و در شماره 7 توضیح میدهد که آن منعی که در شریعت در این باره وجود دارد مربوط به این نوع از سماع است، یعنی سماع حیوانی و آن هم از بابت آفتهایی است که در ذیل آن وجود دارد. <ref>متن، ص 36</ref>. شیخ در ذیل شماره 8 هم از آراء ائمّهی اهل سنّت به مانند: [[ابوحنیفه]]، [[مالک]]، [[سفیان ثوری]]، [[احمد حنبل]] و [[شافعی]] یاد میکند که هر یک در مقولهی سماع چیزی گفتهاند که البتّه با هم چندان موافق نیست، و شارح محترم هم در توضیح اشارت میدهد که قبل از شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|شیخ علاءالدوله سمنانی]]، شیخ کامل [[نجم الدین رازی]] در کتاب [[منارات السائلین و مقامات الطائرین|المنارات السّائرین]] نظریات فقهی این پنج امام مشهور اهل سنّت را در این باره آورده است و نهایتاً هم رأی خویش را در خصوص سماع اعلام نموده<ref>متن، ص 5</ref>. | ||
شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|شیخ علاءالدوله سمنانی]] در ذیل شمارهی 9 در صفحات 38 و 39 در اعتراض به نوع سماع مشهور میگوید: و این مشکلتـر که امـروز این | شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|شیخ علاءالدوله سمنانی]] در ذیل شمارهی 9 در صفحات 38 و 39 در اعتراض به نوع سماع مشهور میگوید: و این مشکلتـر که امـروز این سماع کـه از راه طبع بی محافظت شرایط میکنند، حقّانی میدانند و این تغیّر را «وجد رحمانی» میخوانند، بر حقّ تعالی افتـرا میکنند و بـه دوزخ میروند. و اگر کسی نصیحتشان میکند بدو استهزاء میکنند و میگویند: بیچاره از این ذوق محروم افتاده است، و در جواب میگویند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' سرّی که به ذوق عشق معلوم شود ''|2='' آن با دگری به درس نتوان گفتن ''}} | {{ب|'' سرّی که به ذوق عشق معلوم شود ''|2='' آن با دگری به درس نتوان گفتن ''}} |
ویرایش