پرش به محتوا

میرخواند، محمد بن خاوندشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
نام وى سیّد بن امیر برهان‌الدّین خاوند شاه بن‌شاه کمال‌الدّین محمود بلخى، معروف به میرخواند یا امیرخواند است. او خود را در کتابش محمّد بن‌ خواند شاه مى‌نامد و مى‌گوید لقب میرخواند را دیگران به وى داده‌اند. او از مورخان بزرگ قرن نهم هجرى بود که در 837ق در بخارا زاده شد.
نام وى سیّد بن امیر برهان‌الدّین خاوند شاه بن‌شاه کمال‌الدّین محمود بلخى، معروف به میرخواند یا امیرخواند است. او خود را در کتابش محمّد بن‌ خواند شاه مى‌نامد و مى‌گوید لقب میرخواند را دیگران به وى داده‌اند. او از مورخان بزرگ قرن نهم هجرى بود که در 837ق در بخارا زاده شد.


خاندان میرخواند از سادات حسینی و از خاندان خاوند سید اجل بخاری بود که در ماوراء النهر شهرت و احترام بسیار داشت و سلسلۀ آبا و اجداد او به زید بن علی بن حسین علیهم‌السلام می کشید. پدرش سیّد برهان‌الدّین خاوند شاه، در بخارا تجارت مى‌کرد. بنابراین، وى حسب و نسب عالى داشت، اما به‌رغم این برخوردارى، از تکبر و فخر بر کنار بود و از خردسالى در حدیث و دیگر معارف و علوم معقول و منقول، چیره‌دست و در فن انشا بى‌همتا شد.  
خاندان میرخواند از سادات حسینی و از خاندان خاوند سید اجل بخاری بود که در ماوراء النهر شهرت و احترام بسیار داشت و سلسلۀ آبا و اجداد او به زید بن علی بن حسین علیهم‌السلام می کشید. پدرش سیّد برهان‌الدّین خاوند شاه، در بخارا تجارت مى‌کرد. بنابراین، وى حسب و نسب عالى داشت، اما به‌رغم این برخوردارى، از تکبر و فخر بر کنار بود و از خردسالى در حدیث و دیگر معارف و علوم معقول و منقول، چیره‌دست و در فن انشا بى‌همتا شد. <ref>صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران ص 519</ref>.


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
خط ۵۱: خط ۵۱:
حکیم میرخواند در بخش مهمى از زندگانى خود به دانش‌اندوزى و نوشتن کتاب‌هاى گوناگون پرداخت و سال‌هاى پایانى عمرش را در خلوت در گازرگاه هرات سپرى کرد.
حکیم میرخواند در بخش مهمى از زندگانى خود به دانش‌اندوزى و نوشتن کتاب‌هاى گوناگون پرداخت و سال‌هاى پایانى عمرش را در خلوت در گازرگاه هرات سپرى کرد.


آرا و گرایشهای خاص  
== آرا و گرایشهای خاص ==


میرخواند از مورخینی است که به تاریخ عمومی می پردازد و ازنگاهی جامع و وسیع نسبت به تاریخ برخوردارند. یکی ازهمفکران و نیز شاگردان وی در این زمینه [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمیر]] (مؤلف تاریخ عمومی بنام [[تاريخ حبيب السير في اخبار افراد بشر|تاریخ حبیب السیر]] می‌باشد).
میرخواند از مورخینی است که به تاریخ عمومی می پردازد و ازنگاهی جامع و وسیع نسبت به تاریخ برخوردارند. یکی ازهمفکران و نیز شاگردان وی در این زمینه [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمیر]] (مؤلف تاریخ عمومی بنام [[تاريخ حبيب السير في اخبار افراد بشر|تاریخ حبیب السیر]] می‌باشد).
خط ۵۷: خط ۵۷:
برخی محققین گفته اند که وی در نگارش تاریخ روضه الصفا درشیوه و اسلوب به افق های جدیدی دست یافته بود .
برخی محققین گفته اند که وی در نگارش تاریخ روضه الصفا درشیوه و اسلوب به افق های جدیدی دست یافته بود .


میرخواند ادیب و مورخی بزرگ بود و در کتب خود شیوه نگارش روان و پخته‌ای را جلوه‌گر ساخت و درعین استفاده از تماثیل و استعارات مختلف، نثر سلیسی را به کار گرفت که بعدها مورد استفاده مورخان دیگر قرار گرفت. وی در بهره‌گیری از علوم و دانش‌های مختلف به پایه‌ای رسیده بود که حتی موجبات تحسین امیرعلیشیر نوائی را فراهم آورد و امیر او را در علم تاریخ و انشاء بی‌همتا خواند. تسلط میرخواند در انشاء و فنون ادبی زمان خود مورد تحسین مورخان پس از وی نیز قرار گرفته است به گونه‌ای که خواندمیر نواده فاضل او نیز خواجه میرخواند را به بهترین کلام ستوده است: (وفور وقوف آن حضرت در فن تاریخ و صنعت انشاء بمرتبه‌یی بود که قلم سخن آرا از تبیین آن بعجز و قصور اعتراف دارد و کمال بلاغت آن مهر سپهر سیادت در تحریر حکایات و تقریر روایات درجه‌یی داشت که بیان فصحا توضیح آنرا کما ینبغی از جمله محالات می‌شمارد.)
میرخواند ادیب و مورخی بزرگ بود و در کتب خود شیوه نگارش روان و پخته‌ای را جلوه‌گر ساخت و درعین استفاده از تماثیل و استعارات مختلف، نثر سلیسی را به کار گرفت که بعدها مورد استفاده مورخان دیگر قرار گرفت. وی در بهره‌گیری از علوم و دانش‌های مختلف به پایه‌ای رسیده بود که حتی موجبات تحسین امیرعلیشیر نوائی را فراهم آورد و امیر او را در علم تاریخ و انشاء بی‌همتا خواند. تسلط میرخواند در انشاء و فنون ادبی زمان خود مورد تحسین مورخان پس از وی نیز قرار گرفته است به گونه‌ای که خواندمیر نواده فاضل او نیز خواجه میرخواند را به بهترین کلام ستوده است: (وفور وقوف آن حضرت در فن تاریخ و صنعت انشاء بمرتبه‌یی بود که قلم سخن آرا از تبیین آن بعجز و قصور اعتراف دارد و کمال بلاغت آن مهر سپهر سیادت در تحریر حکایات و تقریر روایات درجه‌یی داشت که بیان فصحا توضیح آنرا کما ینبغی از جمله محالات می‌شمارد).<ref>[http://ssvs.blogfa.com/post/408 سایت قلمرو معرفت]</ref>.


== وفات ==
== وفات ==
او پس از وفات مرشد خویش در سال 910ق گوشه انزوا و عبادات اختیار نمود به عمر درد و سوء القنیه و ضعف بسیار مبتلا شد و به هرات بازگشت و پس از 10 ماه بستری بودن در 2 ذی القعده 903ق در سن 66 سالگی درگذشت و در کنار مزار شیخ بها الدین عمر صوفی پیر و مراد پدرش در هرات به خاک سپرده شد
او پس از وفات مرشد خویش در سال 910ق گوشه انزوا و عبادات اختیار نمود به عمر درد و سوء القنیه و ضعف بسیار مبتلا شد و به هرات بازگشت و پس از 10 ماه بستری بودن در 2 ذی القعده 903ق در سن 66 سالگی درگذشت و در کنار مزار شیخ بها الدین عمر صوفی پیر و مراد پدرش در هرات به خاک سپرده شد.
 
==پانویس==
<references />
 
==منابع مقاله==
#[http://ssvs.blogfa.com/post/408 سایت قلمرو معرفت]
#صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ص 519 تا 523، جلد چهارم، چاپ سیزدهم، انتشارات فردوس، تهران، 1389
 
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}
خط ۶۹: خط ۷۷:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:آبان(1400)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش