پرش به محتوا

ابن سیدالناس، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن كثير' به 'ابن كثير'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - 'ابن كثير' به 'ابن كثير')
خط ۴۰: خط ۴۰:
ابو عمرو در اسكندريه، مكه و قاهره به مطالعات خود ادامه داد و سرانجام در قاهره اقامت گزيد و مدتى پس از ابن دقيق العيد به سمت استادى كامليّه انتخاب شد (ابن حجر، 424/5-425، 476).
ابو عمرو در اسكندريه، مكه و قاهره به مطالعات خود ادامه داد و سرانجام در قاهره اقامت گزيد و مدتى پس از ابن دقيق العيد به سمت استادى كامليّه انتخاب شد (ابن حجر، 424/5-425، 476).


ابو الفتح در قاهره زاده شد و هنوز كودكى بيش نبود كه در مجالس درس عالمان آنجا شركت مى‌جست. در اجازه نامه‌اى كه وى به صلاح الدين خليل بن ايبك صفدى داده، به صراحت گفته است كه در 675 ق1276/ م در حالى كه چهار ساله بود، همراه پدر خود در مجالس حديث جمعى از علما شركت مى‌كرد كه از آن جمله شمس الدين محمد بن ابراهيم مقدسى را نام برده است (صفدى، وافى، 309/1). وى همچنين در بسيارى از صفحات عيون الاثر خود شمارى از استادان و عالمانى را كه در چهار يا پنج سالگى همراه پدر خود در درس آنان شركت كرده، نام برده است كه ابو عبد الله محمد بن نصر قرشى، امير سيف الدوله ابو عبد الله محمد بن غسان انصارى، ابوالعباس احمد بن يوسف صوفى سخاوى، ابو الفضل عبد الرحيم بن يوسف بن يحيى موصلى و ابو محمد عبد العزيز بن عبد المنعم حرّانى از آن جمله‌اند (28/1، 36، 60، 81). در 685 ق1286/ م نزد ابوبكر محمد بن احمد قسطلانى به قرائت و استماع حديث پرداخت و از استادان ديگرى نيز در مصر، اسكندريه، شام و حجاز و ديگر ولايات استماع حديث كرد (صفدى، وافى، 290/1). او اصول فقه را نزد ابو الفتح محمد بن على بن وهب قشيرى و نحو را نزد ابن نحاس آموخت (همو، اعيان، 51/11) و فقه را از ابن دقيق العيد فرا گرفت (ابن وردى، 434/2). به گفتۀ ذهبى شمار استادان وى نزديك به 1000 تن بوده است (صفدى، وافى، 291/1). جمعى از محدثان حجاز، عراق، شام، افريقيه و اندلس به او اجازۀ نقل حديث داده‌اند (همان، 309/1-310) و ابن كثير او را در حديث، فقه، نحو، سيره، تاريخ و فنون ديگر سرآمد اقران دانسته است (169/14). وى اغلب با بزرگان معاشرت مى‌كرد (صفدى، وافى، 291/1؛ابن حجر، 477/5)، ولى نوشته‌اند كه با سفيهان و شراب خواران نيز حشر و نشر داشت و از اين رو مورد ملامت قرار مى‌گرفت (ابن قاضى شهبه، 392/2).
ابو الفتح در قاهره زاده شد و هنوز كودكى بيش نبود كه در مجالس درس عالمان آنجا شركت مى‌جست. در اجازه نامه‌اى كه وى به صلاح الدين خليل بن ايبك صفدى داده، به صراحت گفته است كه در 675 ق1276/ م در حالى كه چهار ساله بود، همراه پدر خود در مجالس حديث جمعى از علما شركت مى‌كرد كه از آن جمله شمس الدين محمد بن ابراهيم مقدسى را نام برده است (صفدى، وافى، 309/1). وى همچنين در بسيارى از صفحات عيون الاثر خود شمارى از استادان و عالمانى را كه در چهار يا پنج سالگى همراه پدر خود در درس آنان شركت كرده، نام برده است كه ابو عبد الله محمد بن نصر قرشى، امير سيف الدوله ابو عبد الله محمد بن غسان انصارى، ابوالعباس احمد بن يوسف صوفى سخاوى، ابو الفضل عبد الرحيم بن يوسف بن يحيى موصلى و ابو محمد عبد العزيز بن عبد المنعم حرّانى از آن جمله‌اند (28/1، 36، 60، 81). در 685 ق1286/ م نزد ابوبكر محمد بن احمد قسطلانى به قرائت و استماع حديث پرداخت و از استادان ديگرى نيز در مصر، اسكندريه، شام و حجاز و ديگر ولايات استماع حديث كرد (صفدى، وافى، 290/1). او اصول فقه را نزد ابو الفتح محمد بن على بن وهب قشيرى و نحو را نزد ابن نحاس آموخت (همو، اعيان، 51/11) و فقه را از ابن دقيق العيد فرا گرفت (ابن وردى، 434/2). به گفتۀ ذهبى شمار استادان وى نزديك به 1000 تن بوده است (صفدى، وافى، 291/1). جمعى از محدثان حجاز، عراق، شام، افريقيه و اندلس به او اجازۀ نقل حديث داده‌اند (همان، 309/1-310) و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] او را در حديث، فقه، نحو، سيره، تاريخ و فنون ديگر سرآمد اقران دانسته است (169/14). وى اغلب با بزرگان معاشرت مى‌كرد (صفدى، وافى، 291/1؛ابن حجر، 477/5)، ولى نوشته‌اند كه با سفيهان و شراب خواران نيز حشر و نشر داشت و از اين رو مورد ملامت قرار مى‌گرفت (ابن قاضى شهبه، 392/2).


ذهبى او را در آنچه نقل كرده، ثبت و صاحب بصيرت نوشته (تذكرة، 1503/4) و در سيره و رجال و لغت فردى آگاه به شمار مى‌آورده است (همو، ذيول، 99/4). ابن سيد الناس در شعر و ادب نيز از استعدادى وافر برخوردار بود، چنانكه صفدى اشعار وى را مورد ستايش قرار داده است (وافى، 293/1). اشعار وى در مدح پيامبر (ص) و بزرگان قاهره و دوستانش و در خصوص مطالب متنوع ديگر است. وى خود برخى از اشعارش را براى صفدى خوانده است (صفدى، وافى، 302/1-305). صفدى ابيات بسيارى از او را در وافى (293/1-300) و اعيان (66/1-92) آورده كه به صورت مكاتبۀ بين آنان رد و بدل شده است. ابن شاكر در عيون (486-488) و فوات (288/3-292) و سبكى (270/9-272) و ابن حجر (480/5-481) و مقرى (596/2) نيز بسيارى از اشعار وى را نقل كرده‌اند. او در خط نيز استادى ماهر و زبردست (ذهبى، ذيول، 9/4) و در قرائت و كتابت بسيار سريع بود، چنانكه كلام الله مجيد را در يك جمعه نوشت و كتاب سيرۀ خود را در عرض 20 روز به پايان برد (صفدى، وافى، 290/1-293).
ذهبى او را در آنچه نقل كرده، ثبت و صاحب بصيرت نوشته (تذكرة، 1503/4) و در سيره و رجال و لغت فردى آگاه به شمار مى‌آورده است (همو، ذيول، 99/4). ابن سيد الناس در شعر و ادب نيز از استعدادى وافر برخوردار بود، چنانكه صفدى اشعار وى را مورد ستايش قرار داده است (وافى، 293/1). اشعار وى در مدح پيامبر (ص) و بزرگان قاهره و دوستانش و در خصوص مطالب متنوع ديگر است. وى خود برخى از اشعارش را براى صفدى خوانده است (صفدى، وافى، 302/1-305). صفدى ابيات بسيارى از او را در وافى (293/1-300) و اعيان (66/1-92) آورده كه به صورت مكاتبۀ بين آنان رد و بدل شده است. ابن شاكر در عيون (486-488) و فوات (288/3-292) و سبكى (270/9-272) و ابن حجر (480/5-481) و مقرى (596/2) نيز بسيارى از اشعار وى را نقل كرده‌اند. او در خط نيز استادى ماهر و زبردست (ذهبى، ذيول، 9/4) و در قرائت و كتابت بسيار سريع بود، چنانكه كلام الله مجيد را در يك جمعه نوشت و كتاب سيرۀ خود را در عرض 20 روز به پايان برد (صفدى، وافى، 290/1-293).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش